سیسرون محافظهکاری معتدل بود. گونهای نادر در دنیای مدرن ما که هر روز از تعدادشان کاسته میشود. او معتقد به کار با احزاب دیگر برای خیر و صلاح مردم و کشورش بود. اندیشههای او بیش از این که اندیشههای یک سیاستمدار باشد، اندیشههای یک دولتمرد بود این هم مقوله دیگری که امروزه به طور فزاینده رو به کاهش است. نوشتههای سیسرون منبعی ارزشمند برای مطالعه روم باستان هستند، اما بینشها و خردمندی او جاودانی است.
به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «چگونه یک کشور را اداره کنیم» [How to run a country : an ancient guide for modern leaders] نوشته مارکوس تولیوس سیسرون [Cicero, Marcus Tullius] به ترجمه شهاب الدین عباسی منتشر شده است. مجموعه خردمندی کهن برای خوانندگان مدرن کاری از انتشارات دانشگاه پرینستون است که تا این تاریخ ۱۲ کتاب از آن منتشر شده است. در این مجموعه عدهای از محققان خبره به انتخاب و ترجمه از زبان اصلی برخی از مهمترین متون باستان پرداخته و مقدمههایی فشرده و خواندنی و توضیحات متنی و تاریخی معتبری بر ترجمه افزودهاند.
کتابها بر محور موضوعاتی مهم مانند سیاست، زندگی فردی و اجتماعی و آداباندیشیدن شکل گرفتهاند که همه انسانها همواره درگیر و دل مشغول آنها بودهاند و امروز هم هستند. این آثار قدرت درونی دارند و میتوانند در حل مسائل انسان معاصر منبع رجوع و کمک باشند. اولین کتاب این مجموعه با موضوع راههای پیروزی در انتخابات در سال ۲۰۱۲ منتشر شد. دو کتاب بعدی درباره راه و رسم کشورداری و مواجهه با میانسالی و پیری به ترتیب در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۶ منتشر شدند. چند کتاب دیگر این مجموعه با محوریت پیروزی در بحث و استدلال روبهرو شدن با مرگ آداب دوستی آداب رهبری و آزادی شخصی در سال ۲۰۱۸ منتشر شدند. کتابهای دیگر این مجموعه به موضوعاتی نظیر این اختصاص دارند که چگونه باید آرامش خود را حفظ کنیم، چگونه به جنگ و سیاست خارجی بیاندیشیم و چگونه درباره خدا فکر کنیم. این کتابها اخیر در سال ۲۰۱۹ منتشر شدهاند.
این کتابهای خواندنی نویسندگان بزرگ و نامداری چون سیسرون( کیکرو) سنکا، توسیدید(توکودیدس)، اپیکتوس، پلوتارک(پلوتارخوس) دارند که از فیلسوفان، دولتمردان، مورخان و سخنوران بزرگ تاریخند. مترجم و پژوهشگر کتاب حاضر فیلیپ فریمن استاد علوم انسانی در دانشگاه پیر دین در کالیفرنیا است. دکترایش را از دانشگاه هاروارد ادبیات و زبان شناسی کلاسیک گرفته و کتابهای متعددی منتشر کرده است. سه کتاب از مارکوس سیسرون و یک کتاب از برادر وی در این مجموعه به همت دکتر فریمن ترجمه و تنظیم شدهاند. ترجمههای خوب و روان او را از متون کلاسیک ستودهاند.
در بخشی از مقدمه کتاب میخوانیم: «مارکوس تولیوس سیسرون در سال 1۰۶ پیش از میلاد به دنیا آمد. یعنی چهارصد سال پس از آنکه روم آخرین پادشاه خود را از قدرت به زیر کشید و جمهوری را مستقر کرد. خانواده سیسرون پایه مالی بلندی نداشت، اما پدرش مصمم بود که بهترین شرایط تحصیلی را برای مارکوس و برادر کوچکش کوئینتوس فراهم کند. پسرها در روم نزد بهترین معلمان روز تاریخ و فلسفه و فن سخنوری آموختند. مارکوس در جوانی مدتی کوتاه به شکل معمولی در ارتش خدمت کرد، سپس کارآموزی حقوقی خود را آغاز کرد. یکی از اولین پروندههای او در مقام وکیل دفاع از مردی به نام روسکیوس بود که به ناحق متهم به کشتن پدر شده بود، این ماجرا موجب بروز اختلاف میان سیسرون جوان و سولا دیکتاتور وقت روم و حکومت فاسد روم شد. کار سیسرون شجاعانه بود و روسکیوس تبرئه شد، اما وقتی دادگاه پایان یافت، سیسرون فکر کرد بهتر است از روم فاصله بگیرد و مطالعاتش را در یونان و رودس دنبال کند.
پس از آن که سولا مرد و روم به حکومت جمهوری بازگشت سیسرون پلههای ترقی در مناصب قضایی را طی کرد و سرانجام با پیروزی در رقابتی دشوار به مقام کنسولی روم دست یافت که بالاترین مقام سیاسی در جمهوری روم بود، اما کشوری که سیسرون در سال انتصابش به این مقام بر آن حکم میراند، همان کشوری نبود که نیاکانش میشناختند. آن روستای کوچک در کرانههای رود تیبر رشد کرده و امپراتوریای شده بود که در سرتاسر کرانه دریای مدیترانه گسترده بود.
رشتههای پیوند حکومت قانونی رو به گسست بود، حتی وقتی سیسرون به اوج قدرت میرسید. در این میان جناحهای سیاسی روز از گوش کردن به نظرات یکدیگر خودداری میکردند. اقتصاد هم رونقی نداشت و بیکاری تهدیدی مستمر در برابر ثبات اجتماعی بود. طی دوره کنسولی سیسرون کاتیلین، اشراف زاده ناراضی تلاش کرد مجلس سنا را با خشونت ساقط کند و فقط سیسرون متحدانش جلوی او را گرفتند…
سیسرون در پی موقعیت مناسبی بود و سعی میکرد با همه جناحها رابطه خوبی داشته باشد و منتظر بازگشت جمهوری محبوبش بود. سیسرون که در مجلس سنا به حاشیه رانده شده بود و قدرت واقعی نداشت با سرخوردگی دست به قلم شد و درباره نحوه اداره حکومت شروع به نوشتن کرد. همان زمان که سزار گل را فتح کرد و سپس از روبیکون گذشت و روم را در جنگ داخلی فرو برد، سیسرون داشت از بزرگترین آثار فلسفه سیاسی در تاریخ مینوشت.»
پرسشهایی که سیسرون مطرح کرد امروز هم طنین دارند، پرسشهایی از این قبیل که بنیان یک حکومت دادگر چیست؟ چه نوع فرمانروایی بهترین فرمانروایی است؟ رهبر در جایگاه رسمی خود چگونه باید رفتار کند؟
سیسرون این پرسشها و بسیاری پرسشهای دیگر را به شکل مستقیم و عینی طرح میکرد، نه در مقام نظریهپرداز دانشگاهی، بلکه به عنوان کسی که شخصاً کشوری را اداره کرده بود و به چشم خود سقوط حکومت جمهوری را دیده بود. او برای هر گوش شنوایی سخن گفت، اما نفوذ سیاسیاش به طور قابل ملاحظهای کاهش یافته بود، چنان که برای یکی از دوستانش اینگونه مینویسد: «پیش از این روی عرشه میایستادم و سکان دولت را به دست میگرفتم حالا در پایین ترین بخش کشتی هم به ندرت جایی برایم هست.»
در بخش دیگری از مقدمه کتاب میخوانیم: «واپسین تلاش سیسرون برای بازگرداندن جمهوری این بود که توانایی خیره کنندهاش در سخنوری را علیه خودکامگی مارکوس آنتونیوس به کار گرفت، اما عصرآزادی به سر آمده بود، آنتونیوس با موافقت اوکتاویوس برای مجازات او حکم مرگش را صادر کرد. آخرین کلمات سیسرون خطاب به مامورانی بود که برای اجرای حکم آمده بودند: «لااقل مطمئن شوید که سرم را درست قطع میکنید.»
سیسرون نویسندهای پرکار بود. مقالهها، رسالهها و نامههای بسیاری درباره چگونگی حکومت کردن نوشت. این گزیده کوتاه فقط نمونهای کوچک از آرا و اندیشههای اوست که در طول سالهای متمادی و تحت شرایط مختلف تدوین شده است. سیسرون محافظهکاری معتدل بود. گونهای نادر در دنیای مدرن ما که هر روز از تعدادشان کاسته میشود. او معتقد به کار با احزاب دیگر برای خیر و صلاح مردم و کشورش بود. اندیشههای او بیش از این که اندیشههای یک سیاستمدار باشد، اندیشههای یک دولتمرد بود این هم مقوله دیگری که امروزه به طور فزاینده رو به کاهش است. نوشتههای سیسرون منبعی ارزشمند برای مطالعه روم باستان هستند، اما بینشها و خردمندی او جاودانی است. استفاده و سوء استفاده از قدرت در طول دو هزار سال چندان تغییر نکرده است. برای آنها که گوشی شنوا دارند، سیسرون هنوز درسهای مهمی برای آموختن دارد…
حتی آنان که با سیسرون مخالف بودند چارهای جز تسلیم در برابر این مرد نداشتند. سالها بعد اکتاویوس که حالا امپراطور آگوستوس بود، اتفاقی نوهاش را در حال مطالعه یکی از آثار سیسرون دید. پسر به وحشت افتاد که با کتاب مردی دیده شده که پدربزرگش او را به مرگ محکوم کرده است، پس سعی کرد آن را زیر شنل خود پنهان کند، اما آگوستوس کتاب را گرفت و در حالیکه نوه ترسانش را نگاه میکرد، بخشی بلند از آن را خواند. وقتی پیرمرد کتاب را به جوان برمیگرداند چنین گفت: «مردی خردمند، مردی خردمند و عاشق کشورش.»
کتاب «چگونه یک کشور را اداره کنیم» نوشته مارکوس تولیوس سیسرون به ترجمه شهابالدین عباسی با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه در ۱۶۰ صفحه به بهای 45 هزارتومان از سوی بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است.