اندیشه‌ی ترقی و حکومت قانون عصر سپهسالار. کتابی در تاریخ معاصر ایران، نوشته فریدون آدمیت (1299-1387)  که در  1351منتشر شد. اساس آن شرح زندگی و افکار سیاسی میرزا حسین خان سپهسالار اعظم (1243-1298) است. سپهسالار، فرزند ارشد میرزا نبی،  برای تحصیل به فرانسه رفت و دیری نگذشت که باز گشت و هم زمان با صدارت امیر کبیر، وارد خدمات دولتی شد و، پس از تعهد مناصب وزارت عدلیه و اوقاف و جنگ، در29 شعبان 1288، به مقام صدارت عظمایی رسید.

از جمله مزایای این کتاب که آثار دیگر مورخان ایرانی کمتر از آن بهره مند است، ارائه ی روش تحقیق در تاریخ نگاری است. روشی که می توان آن را « تاریخ نگاری تحلیلی» خواند.  انتقادی که بر آن وارد شده، آن است که تحلیل و باز نگری فلسفی، چنان بر سراسر اثر غالب است که گاهی خواننده را از دنبال کردن وقایع باز می‌دارد.

مؤلف، به پیروی از شیوه ای که در دیگر آثارش اختیار کرده، سخن را با پیش زمینه ای نظری از اندیشه های سیاسی این دوران آغاز می کند و هم گرایی خود را با آزادی خواهی، عدالت طلبی و خردگرایی متفکران این دوره نشان می دهد. از خلال سطور این کتاب می توان دریافت که آدمیت برای متفکران جامعه اهمیت ویژه ای قایل است. وی تحولات مهم تاریخی معاصر ایران را نتیجه ی تدریجی اصلاحات فکری می داند که از عصر میرزا تقی خان امیرکبیر، با ایجاد مدارس جدید مانند دارالفنون و تأسیس روزنامه، آغاز شد و تا عصر سپهسالار ادامه یافت.

در اثر او، سیر تدریجی این تغییرات بنیادین نظام تربیتی – آموزشی در دوره سپهسالار به دقت ترسیم شده و کتب مهم علمی و فلسفی و ادبی، که در این دوره به قلم میرزا ملکم خان، اعتضاد السلطنه و دیگر نویسندگان نوشته یا ترجمه شده، ارزیابی گردیده است.

ترجمه ی گفتاری در روش به کار بردن نقل از دکارت با عنوان حکمت ناصریه و کتاب فلک السعاده که بر پایه تحقیقات نیوتون تألیف شده از جمله آثاری است که مؤلف از آن ها یاد کرده است. وی بر آن است که آثاری از این دست منجر به رواج اندیشه ترقی خواهانه در این دوران و زمینه ساز تحولات اجتماعی – سیاسی بعدی گردید. آدمیت می نویسد: «به حقیقت همان دگرگونی [را] که در تفکر علمی رخ داد و آرای متقدمین را متزلزل ساخت در تعقل اجتماعی مشاهده می کنیم. جهت کلی آن بهبود اصول سیاست، وضع تنظیمات و قواعد جدیده موضوعه است – یعنی نفی آیین بی قانونی و خودکامگی فردی.» مؤلف، پس از معرفی تأسیسات جدید این دوره، اظهار نظر می کند که خود این مؤسسات به مقابله‌ی بیشتر افکار سیاستمدار مترقی از یک طرف و کهنه پرستان سیاست از طرف دیگر منجر می گردد و اثبات می کند که گرایش به نوخواهی گرایشی در جهت کلی عقلانی است که، پیرو آن، دولت به اصلاحاتی اهتمام می ورزد که با نظام اقتدار گرایانه‌ی سلطنت و کهنه پرستان حکومت تضاد می یابد و نهایتاً منجر به شکست می گردد. با این همه، پیشروی افکار ادامه می یابد. اما، عاملی که به فکر ترقی نیروی عملی می بخشد واقعیات سیاسی و اقتصادی است.

در واقع، بحران اقتصادی و بیم سیاسی و ناتوانی دولت، یعنی عواملی که اصلاح و تغییر را ضروری می ساخته، هراس در دل دولت افکنده و موجب مهار کردن آن و محرک ترقی خواهی گردیده است.
آدمیت، در این مقام، با توجه به مطالبی که در روزنامه ها درباره‌ی کشورهایی چون ژاپن و عثمانی منتشر می‌شد، به شرح اقتصاد نابسامان ایران و بحران های ناشی از آن و مقایسه آن با پیشرفت کشورهای مذکور می پردازد. نویسنده ضرورت انتخاب سپهسالار از جانب ناصر الدین شاه را اثبات می کند. او بر آن است که، در برنامه دولت سپهسالار، ترقی کشور وجهه نظر بوده است. این برنامه مبتنی بود بر «اصلاح طرز حکومت» ، «تأسیس دولت منتظم» بر پایه «قوانین موضوعه جدید ، وضع قوانینی با الهام از قوانین «ممدوحه دول متمدنه» و مناسب وضع و حال مملکت، «الغای ادارات قدیمه و تشکیل وضع جدید»، افزایش ثروت ملت و دولت و توسعه صنایع و ترویج تجارت، ایجاد مدارس، نشر علوم و صنایع خارجه، تأسیس قشون نمونه مثل فرنگستان که بتواند حقوق مملکت را در برابر هر پیشامدی و ظلمی حفظ کند.

در میان کتب تاریخی ایران که تا این دوره به چاپ رسیده بودند، کمتر به شخصیت ها پرداخته شده و اثر آدمیت از این حیث، به لحاظ تاریخ تفکر سیاسی در ایران، ارزشمند است. کتاب هایی که درباره سپهسالار منتشرشده‌اند از جمله تلگرافات عصر سپهسالار(خط تبریز 1295-1296ق ) به کوشش محمود طاهر احمدی، شامل اسناد تاریخی مهمی که تا حد زیادی خصوصیات دولت سپهسالار را در دو سال آخر حیاتش و درجه موفقیت سپهسالار را در اجرای طرح های خود نشان می دهد؛ از نظر تحلیلی نسبتاً ضعیف اند و اثر آدمیت از این حیث در میان آن ها امتیاز خاصی دارد.

نویسنده به اسناد و منابع مهم و اساسی این دوره و آرشیوهای متعدد، از جمله آرشیو وزارت امور خارجه ایران و وزارت امور خارجه بریتانیا دسترسی یافته که از آن ها در تألیف آثاری چون، امیرکبیر و ایران، فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطه، ایدئولوژی نهضت مشروطه ایران، فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت، اندیشه های طالبوف تبریزی، اندیشه های میرزا فتحعلی آخوندزاده بهره جسته است.

سعاد پیرا. فرهنگ آثار ایرانی اسلامی. سروش

تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...
تراژدی روایت انسان‌هایی است که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، اما داستان همه‌ی آنهایی که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، تراژیک به نظر نمی‌آید... امکان دست نیافتن به خواسته‌هامان را همیشه چونان سایه‌ای، پشت سر خویش داریم... محرومیت ما را به تصور و خیال وا می‌دارد و ما بیشتر از آن که در مورد تجربیاتی که داشته‌ایم بدانیم از تجربیات نداشته‌ی خود می‌دانیم... دانای کل بودن، دشمن و تباه‌کننده‌ی رضایتمندی است ...