معاونت اسناد (آرشیو ملی) سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران «اسناد مذاکرات نفتی» را منتشر کرد.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایرنا، اسناد مذاکرات نفتی دکتر محمد مصدق منتشر شد.

«دولت اعلیحضرت پادشاه انگلستان از طرف خود و از طرف شرکت اصل ملی شدن صنعت نفت را در ایران قبول می‌نمایند.» این نامه‌ای بود که جی.اچ. میدلتن، کاردار سفارت بریتانیا در تهران به باقر کاظمی، وزیر امور خارجه ایران در ۱۱ مرداد ۱۳۳۰ نوشت؛ گرچه لندن دو سال بعد با کودتایی مشترک با دولت امریکا، دولت دکتر محمد مصدق، مجری همین اصل و قانون که روز ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ در مجلس سنا به تصویب رسیده بود را ساقط کرد.

نامه میدلتن در متن گزارش مصدق به مجلس شورای ملی در جلسه ۱۳ مرداد ۱۳۳۰ «راجع به شناسایی اصل ملی شدن صنعت نفت در ایران از طرف دولت انگلیس و شرکت سابق نفت» به‌طور کامل آمده است. گزارشی با منشأ سند وزارت دارایی درباره مذاکره مصدق با آورل هریمن، فرستاده ویژه رییس‌جمهور ایالات متحده امریکا که به شماره ۱۳۶۰۸۱۰ در آرشیو سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران نگهداری می‌شود.

مصدق در جلسه ۳۰ مرداد ۱۳۳۰ مجلسین شورای ملی و سنا، گزارش مذاکرات با هیات نمایندگی دولت انگلیس به ریاست ریچارد استوکس، مهردار سلطنتی را به‌طور کامل ارایه کرد (سند ۱۵۲۵۴۹۳، منشأ وزارت دارایی، اسناد و کتابخانه ملی) . استوکس در این مذاکرات بار دیگر اصل ملی شدن صنعت نفت را در ایران طبق قانون مورخ بیستم مارس ۱۹۵۱ به رسمیت شناخت. استوکس البته اقدام ایران را به مثابه خودکشی دانسته که «ممکن است منجر به انقلاب و کمونیسم بشود».

مصدق در گزارش دیگری (جلسه ۱۷ شهریور ۱۳۳۰ مجلس شورای ملی) سیاست دولت در موضوع نفت را تشریح کرد. (سند شماره ۱۳۶۳۷۱۴، منشأ وزارت دارایی، سازمان اسناد و کتابخانه ملی)
نخست‌وزیر ایران در این گزارش اشاره کرده که به استوکس گفته ایران در سه موضوع می‌تواند با انگلیس وارد مذاکره شود: متخصصین انگلیسی، خسارت و ضرر کمپانی شرکت نفت ایران، انگلیس و منفعت انگلیس. استوکس می‌گوید از طرف دولت متبوع خود اجازه ندارد تا قضیه اول حل نشده وارد مذاکره و حل دو قضیه دیگر شود و مذاکرات معلق شد. استوکس در این مذاکرات گفت متخصصین و مستخدمین انگلیسی به‌هیچ‌وجه حاضر نیستند که تحت ریاست یک غیرانگلیسی باشند.

نکته مهم در گزارش مصدق آن است که «مطابق اخباری که جرائد داده‌اند و تلگراف‌هایی که از نمایندگان خودمان رسیده است آنها تصمیم دارند که دولت دیگری بیاورند تا بتوانند با آن دولت قراردادی که مطلوب‌شان هست منعقد کنند. بنده خدا را به شهادت می‌طلبم که این مساله اگر برای مملکت و برای استقلال ما مضر نبود از آمدن دولت دیگر ابدا باکی نداشتم و یک دولت دیگری اگر در این صراط می‌بود خودم استعفا می‌کردم و به استقبال او می‌رفتم و او را می‌آوردم اما نمی‌توانم مادامی که قضیه نفت حل نشده این سنگر را خالی کنم. ممکن است که دولت دیگری بیاورند و برخلاف مصالح ایران کاری بکند آن وقت مردم می‌گویند تو که از کشته شدن باکی نداشتی و برای کشته شدن حاضر بودی از کسالت چه باک داشتی. می‌خواستی در حال احتضار هم که بودی بمانی تا این کار به صلاح مملکت حل بشود.»
اداره کل خدمات آرشیوی معاونت اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در هفتادمین سالگرد تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت، متن کامل این سه گزارش دکتر مصدق را که حاوی مذاکرات حساس بین‌المللی برای اعاده حقوق ملی ایران و به رسمیت شناختن حق ملی شدن نفت ایران از سوی دولت انگلیس است را منتشر می‌کند.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...