«خانه عموحسین» با حضور مصطفی زمانی‌فر، نویسنده و عوامل انتشارات سوره مهر در خبرگزاری دانشجو رونمایی شد.

خانه عموحسین» مصطفی زمانی‌فر

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، داستان خانه عموحسین، روایت واقعه رزمندگان یزدی در خط پدافندی کوشک یا منطقه پاسگاه زید است، که در ۲۵ مهرماه ۱۳۶۳ مورد حمله و تک غیرمنتظره رژیم بعثی قرار می‌گیرد و یزدی‌ها با دفاع جانانه و ابتکارات خود، مقابل تک رژیم بعثی و عراق ایستادند و اجازه پیشروی به آنان را ندادند.

زمانی‌فر درباره سوژه‌ای که در کتاب به آن پرداخته‌ است، گفت: دفاع مقدس در دل خود یک سری وقایع و حوادثی دارد که شاید کسی به آن نپرداخته؛ چراکه این حوادث و وقایع در تاریخ دفاع مقدس استان‌ها مخفی بودند. وقایع مربوط به استان‌ها، تیپ و لشگر‌های استان‌ها که در دفاع مقدس نقش داشته‌اند، مخفی مانده و افراد از آن‌ها مطلع نیستند. بهتر دیدم به سراغ موضوعات دفاع مقدسی در استان یزد بروم و ببینم کدام‌یک از آن‌ها مهم‌تر است و کدام اثرگذاری بیشتری دارند. واقعه پاتک زید، یک مقطع جذاب و جالب بود و من از قبل با آن آشنا بودم و تصمیم گرفتم این واقعه را بازخوانی و روایت کنم. یک مقطع قابل توجه و برجسته کتاب موضوع تونلی است که در آن منطقه کنده می‌شود و در این واقعه مورد استفاده قرار می‌گیرد، ان‌شاءالله توانسته باشم خوب به آن پرداخته باشم.

به گفته نویسنده کتاب پژوهش‌های اولیه این کتاب چهار سال به طول انجامیده است تا در نهایت به روایتی روان، دلنشین، ساده و همه فهم از واقعه پاتک زید درآمده است. واقعه‌ای که محسن رفیق‌دوست، وزیر وقت سپاه آن زمان نیز، لقب پیروز را به افراد تیپ ۱۸ الغدیر که این رشادت را رقم زده اند، داده است.

یکی از انتخاب‌های مهم برای هر کتاب، نام آن کتاب است، زمانی‌فر درباره چرایی انتخاب نام «خانه عموحسین» برای کتاب خود گفت: در اردکان یزد پیرمردی به نام حسین میرجهانی زندگی می‌کرد که البته او در سال ۹۷ به رحمت خدا رفت. در جبهه بچه‌های یزد به او عموحسین می‌گفتند. آقای میرجهانی در این منطقه نقش اصلی را در کندن تونل داشتند که مزیت‌های آن و این‌که چرا آنجا کنده شده است را خواننده در کتاب می‌تواند بخواند. عموحسین در خانه خودش کار می‌کند و خانه او همان تونل است! به همین دلیل این نام را برای کتاب انتخاب کردم.

همچنین این نویسنده دفاع مقدس اظهار کرد: باتوجه به موضوع کلیشه شدن کتاب‌های دفاع مقدس، با در نظر گرفتن محور اصلی روایت‌ها که استقرار تیپ ۱۸ الغدیر در منطقه و پاتک زید بوده است، دیگر روایت‌ها را حول همین محور اصلی با حفظ سادگی و اصالت آن‌ها تنظیم کرده و با اندکی پرداخت برای خارج شدن روایت از حالت خام آن را عرضه کرده است، تا روایت را از فضای کلیشه و مباحثی که می‌بینیم بعضا در کتاب‌های دفاع مقدس تکرار می‌شوند و آن‌ها را خیلی خواندنی هم نمی‌کند، دور کند.

زمانی‌فر درباره مخاطب «خانه عموحسین» بیان کرد: درکار‌های دفاع مقدس اگر بخواهیم نگاه جناحی داشته باشیم، کتاب به دست قشر خاصی می‌رسد، کمااینکه الان همین‌طور است؛ مگر اندک کتاب‌هایی که اسم و رسم پیدا می‌کنند و روی آن‌ها تبلیغ انجام می‌شود و به دست افراد زیادی می‌رسند و واقعا جدای از قشر ارزشی‌مان که افراد معتقدی هستند، آن‌هایی که غیر از این قشر به سراغ کتاب‌های دفاع مقدسی می‌روند و آن‌ها را می‌خوانند، اکثرا راضی هستند. به نظرم خانه عموحسین نیز بااینکه حالت تاریخی دارد؛ ولی از روایت خشک و خسته‌کننده فاصله گرفته و مخاطبش عام است. قشر جوان و بزرگسال به‌صورت عام، می‌توانند این کتاب را بخوانند.

این نویسنده همچنین بیان کرد: دوستان در حوزه هنری و انتشارات سوره مهر برای خاص شدن طراحی جلد و ترکیب رنگی و نوع کاغذ و تایپوگرافی روی جلد که در ظاهر کتاب می‌توان به آن اشاره کرد، بسیار زحمت کشیدند؛ و این جزء محاسن کار است. اگر یک مجموعه دست به دست هم ندهند، هیچ وقت یک کتاب خوب تولید نمی‌شود.

زمانی‌فر درباره پرداختن به سوژه‌های پشت جبهه و اتفاقاتی که در شهر‌ها در دوران جنگ می‌افتاده و سوژه‌های کمتردیده‌شده در حاشیه جنگ، فارغ از عملیات‌ها و رزمندگان و فرماندهان در میدان نبرد نیز گفت: پرداختن به این سوژه‌ها باید در اولویت باشد، به نظرم سیاست تعریف شده‌ای که یک کار جامع و گسترده‌ای درباره این سوژه‌ها انجام شود، نداریم و نمونه‌هایی هم که می‌بینید چاپ می‌شوند، کم و حداقلی هستند. بی‌تعارف آن چیز‌هایی که در دفاع مقدس اتفاق افتاده و به کتاب و مستند تبدیل شده‌اند، شاید به ده درصد هم نرسند. باید برای ما دغدغه شود که این کار را انجام دهیم.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...