برخی غربیان با استناد به جنگ‌های متعدد پیامبراکرم(ص) و همچنین برخی دیات و حدود، اسلام را دینی خشن معرفی می‌کنند. نویسنده کتاب «محبت در قرآن و حدیث و تجلی آن در سیره نبوی و اقوال و احوال عارفان» این اثر را در رد ادعای این افراد نوشت.

دکتر علی رافعی، مدرس دانشگاه ادیان و نویسنده کتاب، در گفت‌وگو با ایبنا اظهار کرد: در دنیایی که اسلام را دین خشونت معرفی می‌کنند، تصمیم به نوشتن کتابی گرفتم که نشان دهد اسلام بر مبنای محبت شکل گرفته است.

وی افزود: بررسی مفهوم محبت را ابتدا از قرآن و احادیث آغاز کردم، البته احادیث بسیاری با این مضمون وجود دارند که به ناچار فشرده‌ای از آنها را بیان کردم.

رافعی یادآور شد: زندگی پیامبر(ص) و همچنین رفتار ایشان در جنگ‌ها مصداق دیگری برای بررسی موضوع محبت در اسلام است. آن دسته از افرادی که دین اسلام را خشن می‌پندارند، به هشتاد و چهار جنگ پیامبراکرم(ص) در طول بیست و سه سال پیامبری‌شان استناد می‌کنند، در حالی که رأفت نبوی در تمامی این جنگ‌ها جریان داشت.

وی افزود: قوانین خشن اسلام در حدود و دیات نظیر رجم زناکار و قطع دست دزد نیز دستمایه دیگری برای این عده از افراد قرار می‌گیرند. من در کتاب تبیین کردم که چنین حدود و مجازاتی به آسانی قابل اجرا نیستند، چرا که اثبات زنا به سادگی امکان‌پذیر نیست. مجازات قطع دست دزد نیز نیاز به ملزومات و زمینه‌های متعددی دارد که اجرای آن را بسیار محدود می‌کند.

رافعی محبت را موضوع مورد توجه عرفا برشمرد و گفت: به همین دلیل بخشی از این کتاب نیز به بررسی محبت را در حوال و اقوال آنان اختصاص دارد. در این بررسی به فرقه‌های عرفانی اهل سنت نظیر شافعی، مالکی و حنفی نیز توجه شده است. تمامی این فرق خود را منسوب به امیرالمومنین(ع) می‌دانند.

وی در پایان یادآور شد: محبت، مفهومی عرفانی است و در قرآن و حدیث نیر باید در قالب عرفان بررسی شوند، همان‌گونه که آیات فقهی قرآن نیز باید بر بستر حقوق بررسی شوند.

کتاب «محبت در قرآن و حدیث و تجلی آن در سیره نبوی و اقوال و احوال عارفان» در 463 صفحه و مبلغ 68000 ریال از سوی انتشارات ادیان منتشر شده است.

تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...
تراژدی روایت انسان‌هایی است که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، اما داستان همه‌ی آنهایی که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، تراژیک به نظر نمی‌آید... امکان دست نیافتن به خواسته‌هامان را همیشه چونان سایه‌ای، پشت سر خویش داریم... محرومیت ما را به تصور و خیال وا می‌دارد و ما بیشتر از آن که در مورد تجربیاتی که داشته‌ایم بدانیم از تجربیات نداشته‌ی خود می‌دانیم... دانای کل بودن، دشمن و تباه‌کننده‌ی رضایتمندی است ...