کتاب «سیره فاطمی» نوشته محمدجواد مروجی طبسی به همت مؤسسه بوستان کتاب دفتر تبلیغات اسلامی منتشر و روانه بازار نشر شد.

سیره فاطمی محمدجواد مروجی طبسی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «سیره فاطمی» به قلم استاد محمدجواد مروجی طبسی در ۱۶۰ صفحه و به قیمت ۲۸ هزار تومان و با شمارگان ۴۰۰ نسخه به همت مؤسسه بوستان کتاب دفتر تبلیغات اسلامی منتشر و روانه بازار نشر شد.

کتاب حاضر شامل بخش بزرگی از جلوه‌های رفتاری حضرت فاطمه (س) است که در حد توان خود رفتارهای اجتماعی و فردی ایشان را بیان می‌کند.

با توجه به شأن اسوه بودن دختر پیامبر (ص)، ایشان بزرگترین سرمشق زندگی، نه فقط برای مسلمانان، بلکه برای کل بشریت تا روز قیامت است.

اثر پیش رو در شش فصل تنظیم شده است؛ فصل اول این اثر، با عنوان «فاطمه (س) و ارتباط با خدا» است که در این فصل به مباحثی همچون پیراهن ویژه برای نماز، روزه شکرگزاری، دعاهای فاطمه در ایام هفته، تعلیم دعا به امام حسین (ع) و مواظبت بر دعای آخرین ساعت روز جمعه، اشاره شده است.

نویسنده در فصل دوم به «فاطمه (س) و ارتباط با رسول خدا» پرداخته است که برخی از عناوین این فصل عبارتند از: شستن پای پدر، قطع نماز مستحبی به احترام پدر، ضیافت‌های مکرر برای پدر و حضور در کنار پدر در حفر خندق.

سومین فصل از کتاب «سیره فاطمی» به ارتباط فاطمه (س) با رهبری امیر مؤمنان (ع) می‌پردازد؛ تبیین جایگاه امامت، دفاع از رهبری و خلافت امیر مؤمنان، همراهی با علی (ع) برای احقاق حق، بیان مظلومیت امیر مؤمنان (ع)، گریه برای مظلومیت امیر مؤمنان (ع)، انتقاد شدید از سکوت نفاق آمیز، نقل روایت درباره جانشینی امیر مؤمنان (ع)، از جمله مباحث این فصل به شمار می‌رود.

فصل چهارم این اثر، با عنوان «فاطمه (س) و زندگی مشترک» اختصاص یافته است؛ این فصل، به ازدواج آسان، پیشنهاد فاطمه (س) به علی (ع) در شب زفاف، تقدیم لباس عروسی به فقیر، احترام به شوهر، متابعت از شوهر، دلداری شوهر، مراعات حال همسر، احتیاط در مصرف خانه، استعمال بوی خوش، توقع نداشتن در زندگی، خانه داری، رازداری، مایه دل خوشی و آرامش، عنایت ویژه به فرزندان، مهمان دوستی فاطمه (س) می‌پردازد.

فصل پنجم این اثر با عنوان «فاطمه و آداب اسلامی و روابط اجتماعی» منتشر شده که تکریم شهدا، سبقت در اسلام، فرستادن غذا برای همسایگان، صدقه و وقف اموال، انفاق در راه خدا، احترام به پرستاران و خدمتگزاران، حضور در تشیع جنازه خواهر، بالابردن توان علمی، دعا برای دیگران، از جمله عناوین فصل می‌باشد.

ششمین و آخرین فصل از کتاب «سیره فاطمی» به موضوع «فاطمه و مکارم اخلاق» می‌پردازد و حجب و حیای آن حضرت، ترویج فرهنگ حجاب، اصرار در پیدا نبودن حجم اندام، پرهیز از اختلاط نامشروع را مطرح می‌کند و در پایان به یک هشدار تربیتی حضرت زهرا (س) به روزه داران اشاره دارد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...