کتاب «فقر فلسفه» [Das elend der philosophie] اثر کارل مارکس [Karl Marx] با ترجمه وحید اسلام‌زاده توسط انتشارات اندیشه احسان منتشر شد. این کتاب پاسخ مارکس است به کتاب «فلسفه فقر» پیر ژوزف پرودون.

فقر فلسفه» [Das elend der philosophie] اثر کارل مارکس [Karl Marx

به گزارش مهر، انتشارات اندیشه احسان ترجمه وحید اسلام‌زاده از کتاب «فقر فلسفه» کارل مارکس را با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۲۶۴ صفحه و بهای ۴۵ هزار تومان منتشر کرد.

مارکس این اثر را پس از مطالعه کتاب «فلسفه فقر» پیر ژوزف پرودون و در نقد آن نوشت. پرودون نظریه‌پرداز آنارشیست فرانسوی است که نظریاتی چون از میان بردن دولت‌ها را مطرح کرد. او در «فلسفه فقر» به بحث درباره تاریخ شکل‌گیری مناسبات تولید تا ملزومات فعالیت اقتصادی و تأثیر آن بر طبقات اجتماعی جوامع سرمایه داری صنعتی پرداخته است.

پرودون در این کتاب سرمایه داری و ساختاری به نام دولت را با هم یکسان و غیرقابل تفکیک می‌دادند که در از مبدا شکل گیری به هم وابسته بوده‌اند. بنابراین پس از شکل گیری انقلاب سوسیالیستی و برچیده شدن مالکیت خصوصی پرولتاریا باید نهاد دولت را از اساس و بنیان تخریب کند و از میان ببرد، چرا که دیگر نیازی به دولت نیست و وظایفش را باید اتحادیه‌های غیرمتمرکز کارگری عهده دار شود.

مارکس در سال ۱۸۴۶ کتاب را خواند و انتقادات خود را ابتدا در طی نامه نگاری با یک خبرنگار مطرح کرد. بعد شروع به نگارش کتاب کرد و در نهایت در سال ۱۸۴۷ چاپ نخست کتاب در بروکسل و به زبان فرانسوی منتشر شد. نسخه‌ای از این کتاب بعدها با تصحیح انگلس نیز روانه بازار اندیشه شد.

متن اصلی کتاب دو فصل کلی دارد: «یک کشف علمی» و «متافیزیک اقتصاد سیاسی». در فصل نخست مباحثی چون اختلاف میان ارزش مصرف و ارزش مبادله، ارزش تعیین شده و ارزش استنتاجی و به کار بردن قانون تناسب ارزش طرح شده‌اند. در فصل دوم نیز تقسیم کار و ماشین‌ها، رقابت و انحصار، مالکیت ارضی و بهره مالکانه، اعتصابات و اتحادیه کارگران و... بحث شده‌اند.

عمده حجم پیشگفتار این ترجمه درباره محیط و جوهر اندیشه کارل مارکس است. معرفی کتاب فلسفه فقر، نامه‌های مارکس درباره کتاب فلسفه فقر، مقدمه مارکس بر چاپ فرانسوی آن در سال ۱۸۴۷، مقدمه فریدریش انگلس بر چاپ نخست کتاب به زبان آلمانی در سال ۱۸۸۵ نیز از دیگر بخش‌های پیشگفتار است.

این کتاب همچنین با ترجمه آرتین آراکل نیز در دسترس مخاطبان فارسی زبان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

محبوب اوباش محلی و گنگسترها بود. در دو چیز مهارت داشت: باز کردن گاوصندوق و دلالی محبت... بعدها گفت علاوه بر خبرچین‌ها، قربانی سیستم قضایی فرانسه هم شده است که می‌خواسته سریع سروته پرونده را هم بیاورد... او به جهنم می‌رفت، هر چند هنوز نمرده بود... ما دو نگهبان داریم: جنگل و دریا. اگر کوسه‌ها شما را نخورند یا مورچه‌ها استخوان‌هایتان را تمیز نکنند، به زودی التماس خواهید کرد که برگردید... فراری‌ها در طول تاریخ به سبب شجاعت، ماجراجویی، تسلیم‌ناپذیری و عصیان علیه سیستم، همیشه مورد احترام بوده‌اند ...
نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسنده‌ها به خود گوش می‌سپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآورده‌اند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل می‌نماید... کسانی که شک به دل راه نمی‌دهند برای سلامت جامعه خطرناک‌اند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری می‌شود، تسلایمان می‌دهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمی‌شود... نوشتن برای ما بی‌کیفر نیست... این اوج سیه‌روزی‌ست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردم‌شان حکومت کنند ...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...
اباصلت هروی که برخی گمان می‌کنند غلام امام رضا(ع) بوده، فردی دانشمند و صاحب‌نظر بود که 30 سال شاگردی سفیان بن عیینه را در کارنامه دارد... امام مثل اباصلتی را جذب می‌کند... خطبه یک نهج‌البلاغه که خطبه توحیدیه است در دربار مامون توسط امام رضا(ع) ایراد شده؛ شاهدش این است که در متن خطبه اصطلاحاتی به کار رفته که پیش از ترجمه آثار یونانی در زبان عربی وجود نداشت... مامون حدیث و فقه و کلام می‌دانست و به فلسفه علاقه داشت... برخی از برادران امام رضا(ع) نه پیرو امام بودند؛ نه زیدی و نه اسماعیلی ...