«کاپیتال مارکس: راهنمایی برای خواندن سرمایه» [Marx's 'Das Kapital' For Beginners] نوشته میشاییل وین [Michael Wayne] ترجمه شد.

«کاپیتال مارکس: راهنمایی برای خواندن سرمایه» [Marx's 'Das Kapital' For Beginners] نوشته میشاییل وین [Michael Wayne]

به گزارش کتاب نیوز، نسخه اصلی این کتاب در سال 2012 منتشر شده و اکنون با ترجمه نرگس ایمانی مرنی و توسط نشر نی در ایران منتشر می‌شود.

ناشر در معرفی این اثر آورده است:

از مارکس انبوهی از آثار، یادداشت‌ها، و نوشته‌های تحلیلی و انتقادی به یادگار مانده، اما بی‌شک، منسجم‌ترین اثر او کاپیتال است. این اثر به‌نوعی ماحصل زندگی پرفرازونشیب اندیشگانی و سیاسی او، و نیز مجموعه‌ی پژوهش‌های خستگی‌ناپذیرش در باب سازوکار سرمایه است که مارکس آن را با وسواس فکریِ ویژه‌ای به دست چاپ و نشر سپرد. واردشدن شبح مارکس و به تعبیری بازگشت به ایده‌های او، به‌ویژه در کاپیتال، به ظرفیت‌های تحلیلی او برای فهم سازوکارهای پیچیده، چندوجهی و متکثر انباشت سرمایه مربوط می‌شود: این‌که چه‌طور در زمانه‌ی خوش‌باشی‌های وهم‌آلود اینستاگرامی، آزادی‌های مجازیِ فیس‌بوکی، و اختیارهای اجباریِ مصرفی، در چنبره‌ی مناسبات استثمارگرایانه گرفتار آمده‌ایم؛ به پیچ و مهره‌هایی در ماشین سرمایه بدل شده‌ایم تا هر دم مقدار بیشتری ارزش تولید کنیم؛ به زامبی‌های از درون تهی‌شده‌ای استحاله یافته‌ایم که با همدستی در «جنون خرد اقتصادیِ» سرمایه‌داری، هدف راستین تولید و مصرف را به دست فراموشی سپرده‌ایم.
ایده‌های مارکس در کاپیتال، بیش از هر اثر دیگری، ما را با مختصات و ویژگی‌های این خِرد جنون‌آمیز آشنا می‌کند.

«کاپیتال مارکس» اثر میشاییل وین در 200 صفحه و قیمت 76 هزار تومان منتشر شده و در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...