برای نویسنده کتاب «هنر منطق در دنیای بی‌منطق» [The Art of Logic in an Illogical World] نوشته یوجینیا چنگ [Eugenia Cheng] که ریاضیدان است، نیز گاهی منطق طعمه احساسات می‌شود و همچنان از سفر با هواپیما می‌‌هراسد و بیش از حد شیرینی می‌خورد. حال که ریاضیدانان نمی‌توانند منطقی باشند، از ما مردم عادی چه انتظاری می‌رود؟

هنر منطق در دنیای بی‌منطق» [The Art of Logic in an Illogical World]  یوجینیا چنگ [Eugenia Cheng]

حقیقت چیست؟ آیا فرق میان حقیقت و آنچه حقیقت نیست، همواره به همین سادگی است؟ در واقع هیچ‌گاه شده که تشخیص این افتراق ساده باشد؟ اگر ساده است، پس چرا مردمان تا این اندازه با یکدیگر به مخالفت برخاستند؟ و اگر ساده نیست، پس چه‌طور است که انسان‌ها توانسته‌اند تاکنون با یکدیگر بسازند.

در دنیای روزمره ما که هیچ‌چیز بر اساس منطق رفتار نمی‌کند، آیا جایی برای منطق و عقلانیت باقی مانده است؟ کتاب «هنر منطق در دنیای بی‌منطق» نوشته یوجینا چنگ سنت، اعجوبه‌های منطق چون جورج بول، لوییس کارول و جان ون را دنبال می‌کند و با استفاده از ابزار جبری و نموداری به ما مبانی منطق را می‌آموزد که در این دنیای بی‌منطق چگونه می‌توان منطقی زیست. مثال‌هایی از دنیای امروزی می‌آورد ازجمله از نابرابری های اجتماعی، تبعیض‌های نژادی و جنسیتی، تغییرات اقلیمی، رفتارهای خشونت بار در جوامع مدرن و غیره. او -که ریاضیدان برجسته‌ای است- له و علیه موارد گوناگونی که در نظر می‌گیرد، استدلال‌های منطقی مستحکم می‌آورد و به ما می‌آموزد که در تحلیل موارد پیچیده چگونه باید از انتظار و مدل‌سازی استفاده کنیم.

برای نویسنده نیز گاهی منطق طعمه احساسات می‌شود و همچنان از سفر با هواپیما می‌هراسد و بیش از حد شیرینی می‌خورد. حال که ریاضیدانان نمی‌توانند منطقی باشند، از ما مردم عادی چه انتظاری می‌رود؟ در این کتاب نویسنده ساز و کارهای درونی و محدودیت‌های منطق را نمایان می‌سازد و توضیح می‌دهد که چرا بی‌منطقی برای مثال احساساتی‌بودن در شیوه تفکر و در تعامل و تقابل با دیگران حیاتی است. جنگ به ما نشان می‌دهد که چگونه با استفاده از ترکیبی از منطق و بی‌منطقی می‌توانیم در این دنیای مملو از شکلک‌های اینترنتی زندگانی معمولی داشته باشیم.

نویسنده در کتابش معتقد است ریاضیات به ما کمک می‌کند واضح‌تر فکر کنیم؛ اما دیکته نمی‌کند چه فکری بکنیم. وی در این کتاب این کار را نخواهد کرد؛ برخلاف آنچه به نظر می‌رسد ریاضیات نیز مانند بیشتر استدلال‌ها درباره درست و غلط‌بودن نیست؛ بلکه بسته به نوع جهان‌بینی، حس درست یا غلط‌بودن چیزی است که اگر مردم با یکدیگر مخالفت می‌کنند، اغلب نتیجه نقطه نظرات مختلف آنهاست که ناشی از باورهای بنیادین متفاوت است؛ نه اینکه یکی درست و دیگری اشتباه باشد. اگر مفهوم ریاضیات و منطق به نظر شما دور از دسترس و انتزاعی است، حق دارید؛ چون ریاضیات و منطق از دسترس به دور و انتزاعی هستند.

برای هرآن‌کس که در گرداب بی‌منطقی‌های دنیای مدرن افتاده باشد، جلیقه نجاتی وجود دارد که همان منطق است؛ اما این جلیقه نجات لنگه هر جلیقه نجات دیگری تنها زمانی از غرق‌شدن ما جلوگیری می‌کند که از آن درست استفاده کنیم. زمانی می‌توانیم از منطق درست استفاده کنید که نه‌تنها منطق را بهتر درک کنیم؛ بلکه بر اثر عواطف نیز بی پرده و مهمتر از همه اینکه از تاثیر یکی بر دیگری آگاه باشیم. تنها در چنین شرایطی است که می‌توانیم از آن در زندگی آدمی استفاده بهینه ببریم.

لازم نیست منطق را بد بدانید
نویسنده در بخش اول با آوردن استدلال‌های روشن و انکارناپذیر نحوه استفاده از منطق را برای راستی‌آزمایی و بنانهادن حقیقت تشریح می‌کند. وی در بخش دوم مواردی را بررسی می‌کند که منطق وامی‌ماند و نمی‌تواند به ما کمک کند؛ همان‌طور که نباید هر ابزاری را فراتر از حیطه توانایی اش به کار برد، نباید سعی کنیم منطق را فراتر از محدودیت‌هایی که دارد، به کار ببریم و بنابراین در بخش آخر کتاب می‌گوید که به جای آن باید از چه ابزاری استفاده کنیم. بسیار مهم است که عواطف را نیز دخالت دهیم، راهمان را به سوی منطق باز کنیم و آنگاه آن را به دیگران انتقال دهیم. منطق، استدلال‌های ما را محکم می‌کند؛ اما عواطف ما آنها را متقاعدکننده می سازد. در دنیایی که به‌اصطلاح پساحقیقی به نظر می‌رسد، حقیقت به جای منطق بیشتر از طریق عواطف قبولانده می‌شود. از آنجا که به نظر می‌رسد این امر معقول نباشد، وی دلیل می‌آورد مادامی که استدلال به نفع منطق کار می‌کند و نه علیه آن، لازم نیست آن را بد بدانیم.

نوری بر ندانسته‌ها
گفتنی است جهان مکانی فراخ و پیچیده است. اگر بخواهیم آن را درک کنیم باید آن را ساده کنیم. دو راه برای ساده‌کردن آن وجود دارد. می‌توانیم بخش‌هایی از آن را فراموش کنیم یا می‌توانیم هوشمندانه‌تر عمل کنیم و آنچه را که درک نمی کنیم، برای خود روشن کنیم. این کتاب در مورد نقشی است که منطق می‌تواند و باید در این فرایند بازی کند. این کتاب درباره آن است که منطق چگونه می‌تواند به ما کمک کند تا جهان را واضح‌تر ببینیم و درک کنیم و درباره نوری است که منطق بر ندانسته‌ها می‌افکند.

این اثر از سوی انتشارات مازیار سال 1398 با ترجمه وحید قهرمان راهی بازار کتاب شده است.

ایبنا

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...
طنز مردمی، ابزاری برای مقاومت است. در جهانی که هر لبخند واقعی تهدید به شمار می‌رود، کنایه‌های پچ‌پچه‌وار در صف نانوایی، تمسخر لقب‌ها و شعارها، به شکلی از اعتراض درمی‌آید. این طنز، از جنس خنده‌ و شادی نیست، بلکه از درد زاده شده، از ضرورت بقا در فضایی که حقیقت تاب‌آوردنی نیست. برخلاف شادی مصنوعی دیکتاتورها که نمایش اطاعت است، طنز مردم گفت‌وگویی است در سایه‌ ترس، شکلی از بقا که گرچه قدرت را سرنگون نمی‌کند اما آن را به سخره می‌گیرد. ...
هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیک‌ترین شهر می‌رود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگی‌اش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمان‌های جنایی ارزان، تاریخ‌های نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملی‌گرایان و نظریه‌پردازان توطئه ...