«درباره ناسیونالیسم»، جستاری از جورج اورول، نویسنده نامدار انگلیسی، اخیرا از زبان آلمانی و به همت ابراهیم محجوبی ترجمه و با پسگفتاری از رامین ناصحی، جامعهشناس ایرانی ساکن آلمان راهی بازار نشر شده است.
به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایرنا، جورج اورول (۱۹۰۳ تا ۱۹۵۰) George Orwell نامی آشنا در ادبیات معاصر جهانی است که به گفته خود مهمترین هدفش پوشاندن جامه هنر بر نوشتههای سیاسی است (از بنیاد جورج اورول).
دو کتاب بسیار مطرح اورول یعنی مزرعه حیوانات و ۱۹۸۴ که به ترتیب در سال های ۱۹۴۵ و ۱۹۴۹ نوشته و منتشر شدند، بارها به زبانهای دیگر برگردانده شده و ترجمههای متعدد از این آثار در زبانهای مختلف از جمله زبان فارسی نشان میدهد کتابهای اورول به طور کلی تاریخ مصرف ندارند و از زمان انتشار بارها تجدید چاپ شدهاند. این کتابها در ژانر کتابهای دیستوپیایی/ dystopia یا ویران شهر بر خلاف اتوپیایی utopia نوشته شده و دیدگاههای او را به عنوان منتقد ایدئولوژی استبدادی ترسیم میکنند.
درباره ناسیونالیسم با نام انگلیسی Notes on Nationalism در واقع جستاری نسبتا کوتاه (حدود هشتهزار کلمهای) از اورول است که اول بار اکتبر ۱۹۴۵ در مجله انگلیسی پولمیک/ Polemic مجله ای در مورد فلسفه، روانشناسی و زیباییشناسی منتشر شد. اورول در این اثر در مورد ملیگرایی (ناسیونالیسم) بحث و بیان میکند که این امر موجب میشود افراد قضاوت درست را ارج ننهند و نسبت به حقایق غفلت بورزند. اورول نگرانی خود را نسبت به رفاه اجتماعی در اروپای آن روز و بقیه جهان به دلیل افزایش نفوذ احساسات ملی گرایانه در بسیاری کشورها نشان میدهد.
اثر بعد از چاپ همان سال به زبانهای مختلف از جمله آلمانی، ایتالیایی و فنلاندی عرضه میشود؛ ولی برخی برگردانها شامل متن کامل اثر نیست و بخشهایی از آن را دربرمیگیرد و بیشتر قسمتهای مربوط به جامعه انگلیس در ترجمه زبانهای دیگر حذف شده اند. ترجمه کاملی از این اثر سال ۲۰۱۹ به زبان آلمانی منتشر میشود که کتاب درست از همین نسخه به فارسی برگردانده شده است.
کتاب حاضر با مقدمه کوتاه مترجم آغاز شده و خواننده را به نوشتههای اورول هدایت میکند. اورول در همان ابتدا تعریف خود را از ناسیونالیسم ارائه میدهد و مینویسد: منظور من از ناسیونالیسم در درجه نخست آن درک معمول است که در آن انسانها همچون حشرات طبقهبندی شده و گروههای بزرگ میلیونی با برچسب خوب یا بد مشخص میگردند. و در درجه بعد، و این به مراتب مهمتر است، منظورم آن عادتی است که خود را به عنوان ملتی یگانه یا واحدی دیگر تعریف میکند، آن را فراسوی خوب و بد مینشاند و وظیفه دیگری هم جز تامین منافع آن نمیشناسد. (ص. ۹)
اورول در ادامه به معرفی خصوصیات فرد ناسیونالیست میپردازد و وسواس را یکی از این خصوصیات میداند و مینویسد: فرد ناسیونالیست، تقریبا درباره هیچچیز به غیر از برتری واحد قدرت خویش نه میاندیشد و نه سخن میگوید و نه مینویسد، برای او پنهان کردن احساس تعلق اگر غیرممکن نباشد، دستکم دشوار است. (ص. ۱۵)
وی ناپایداری را از دیگر خصوصیات این افراد میشمارد و در مورد بیاعتنایی به واقعیت در ناسیونالیستها میافزاید: همه ناسیونالیستها این توانایی را دارند تا در بازشناختن مشابهتهای میان پدیدههای مشابه عاجز بمانند! (ص. ۱۹) ناسیونالیسم مثبت، ناسیونالیسم انتقالی و ناسیونالیسم منفی دیگر زیرعنوانهایی است که اورول طی آنها خواننده را با خود همراه میکند و میرسد به بخشی که میتوان آن را نتیجهگیری اورول دانست و مینویسد: طبقهبندی ذکرشده ممکن است این فکر را پیش آورد که گویا من در بیشتر موارد مبالغه کردهام، مسایل را ساده کردهام، ادعاهای نامستند نمودهام و وجود انگیزههای کاملا عادی و شریفانه را نادیده گرفتهام. اما، این کار من اجتنابناپذیر بود. (ص. ۳۰)
پسگفتاری روشنکننده از جامعهشناس ایرانیتبار آلمانی
نویسنده در ادامه و در سطور پایانی این جستار تاکید میکند: اینکه چرا ناسیونالیسم چنین ابعادی به خود گرفته، پرسشی است که پاسخ به همه وجوه آن در این جستار نمیگنجد. تنها به این نکات میتوان اشاره کرد: در اشکال رایج در میان روشنفکران انگلیسی، سخن از بازتاب کژومژ نبردهای هولناک جاری در جهان است که در سایه فروپاشیدن میهنگرایی و باورهای دینی، بدترین دیوانگیها را امکانپذیر نموده است. (ص.۳۴)
اما کتاب همینجا تمام نمیشود و خواننده با پسگفتار آرمین ناصحی (متولد ۱۹۶۰ توبینگن آلمان) به لایههای زیرین متن بهتر و بیشتر پی میبرد. ناصحی استاد جامعهشناسی دانشگاه لودویگ ماگزیمیلیان شهر مونیخ، عضو فرهنگستان آلمان در گروه مطالعات فرهنگی و صاحب آثار مختلفی است. وی انگیزه اصلی اورول را از نوشتن جستار در باره ناسیونالیسم توضیح میدهد و مینویسد: آنچه که ذهن اورول را مشغول میکرد، نهتنها خودمحوری این گونه نظامهای سرکوبگر بلکه جذابیت آن برای روشنفکران بود. همین نکته، انگیزه اصلی او در نگارش درباره ناسیونالیسم بود که در همان سال انتشار مزرعه حیوانات، با عنوان یادداشتهایی درباره ناسیونالیسم...چاپ گردید. (ص. ۴۰)
این استاد جامعهشناسی در ادامه این اثر را با جستار کوتاه دیگری از اورول به نام شلیک به فیل مقایسه کرده و توضیح میدهد: او (اورول) معتقد است، یک ناسیونالیست در خودآگاهش، خویشین را در خدمت امری به مراتب بالاتر از خودش میبیند و اطمینان راسخ نیز دارد که حق با اوست. (ص. ۴۲)...اورول ناسیونالیسم را چونان پدیدهای معرفی میکند که قید و شرط و جایگزین نمیشناسد. تاکید او بر ضرورت تمایز دو مفهوم میهنگرایی و ناسیونالیسم با نظرداشت همین نکته است. میهنگرا کسی است که در برابر شیوه هستی خویش احساس وظیفه میکند، اما آن را مطلق نمیبیند و سرشتی تدافعی («هم از نظر نظامی هم از جنبه فرهنگی») به آن میدهد. (ص. ۴۲)
ناصحی نشانههای اصلی ناسیونالیسم را در افراد از دید اورول یادآوری و تقریبا در سطور پایانی پسگفتار خود بر این جستار توضیح میدهد: تشخیص اورول متوجه نکتهای تعیینکننده است و آن اینکه، ناسیونالیسم، ساختاری متکی به خود و در نتیجه در اساس، نامطمئن و لرزان است. استدلال اورول را شاید بتوان چنین تدقیق کرد: ناسیونالیست در ذات خود موجودی ضعیف است؛ احساس میکند که به عقب رانده شده و از سوی دشمنان مورد تعدی واقع شده است. (ص. ۴۵)
استاد دانشگاه لودویگ ماگزیمیلیان در پایان از واکاوی این جستار اورول نتیجه میگیرد: در یک کلام، ناسیونالیسم یک ساختار فکری است. اورول به این نتیجه میرسد که ناسیونالیسم به عملکرد روشنفکر بیپشتوانه بسیار نزدیک است و درست به همین خاطر، تلاش فکری پشتوانهجو، واقعبینانه و همراه با انتقاد از خود، برای چیره شدن بر آن ساختار فکری یک وظیفه مضاعف روشنفکرانه است. (ص. ۴۸)
از پیشگفتار مترجم، متن اورول و پسگفتار ناصحی که بگذریم ترجمه ابراهیم محجوبی (متولد ۱۳۲۷)، پزشک و علاقهمند به روزنامهنگاری و جستارنویسی، با توجه به سختیها و فراز و فرود نوشتار اورول قابل قبول است، هر چند شاید ویرایشی دوباره بر متن و پسگفتار ناصحی در چاپهای بعدی به پیراستگی این ترجمه به عنوان تنها ترجمه موجود فعلی از این اثر کمک کند.
درباره ناسیونالیسم به همت انتشارات شهر هنر در ۵۰۰ نسخه، با ترجمه ابراهیم محجوبی و در ۵۳ صفحه به بازار کتاب ایران آمده است.