یک قرن از مرگ ویلیام سیدنی پورتر ملقب به «اُ. هنری» می‌گذرد؛ در این یک قرن، بنیاد این نویسنده کلاسیک آمریکایی منتخب داستان‌های کوتاه را منتشر می‌کند: از 1919 تا به امروز. نشر کتاب نیستان در ایران نیز از سال 1387 ترجمه برگزیدگان اُ. هنری را با گروهی از مترجمان شروع کرده و تا به امروز بیش از بیست کتاب از صد کتاب برگزیده‌ اُ. هنری را منتشر کرده و در ادامه قرار است همه آثاری که تاکنون در آمریکا از سوی بنیاد این نویسنده منتشر شده، به فارسی منتشر کند.

طاووس‌ها داستان برگزید ا هنری Prize Stories 1989: The O. Henry Awards

«طاووس‌ها» عنوان یکی دیگر از این مجموعه بزرگ است؛ کتابی شامل ده داستان‌ منتخب این جایزه در سال 1989 [Prize Stories 1989: The O. Henry Awards] با مقدمه‌ای از ویلیام آبراهامز. این 10 داستان، دربرگیرنده‌ طیف وسیعی از سوژه‌ها است؛ از جنگ و دیدگاه جهانی و تبعیض‌نژادی تا پریشانی‌های یک نویسنده و روابط والد-فرزندی و سقط جنین. جز دو داستان «Cv10» و«تاریخ» که با مضامینی چون جنگ آمریکا و ژاپن و تبعیض‌نژادی رنگ‌وبویی اجتماعی دارند، جهان هشت داستان دیگر تابعی است از حال‌وهوای فکری و احساسات و جهان درونی راویان آنها. داستان‌هایی با ساختاری ساده و اغلب موجز که حیرت و کشف لذت پایانی را می‌توان وجه مشترک تمامی آنها دانست.

ارتباط «المو» با جاده‌ خاکی موازی باغ‌ میوه حین دویدن سرآغاز داستان «طاووس‌ها» است. نوعی ارتباط ذهنی که مانع تصادف او با درخت‌ها می‌شود. المو یک نوجوان عادی است. بوکسوری درون‌گرا که در جهان او ارتباط با اشیا و افکارش از اهمیت بیشتری نسبت به ارتباط با انسان‌ها برخوردار است. در دنیای المو «آدم‌ها یا شبیه صورت‌های فلکی دورند و برای شناختشان باید به تجسم‌شان دل‌خوش کرد یا آن‌قدر نزدیکند که شناخت‌شان بسیار دشوار است.» از همین روست که او با برادر و دوستانش رابطه‌ای بیگانه‌وار دارد و روزگارش را با پدربزرگ پیر و طاووس‌های داخل حیاط خانه‌شان می‌گذراند. پدربزرگی که عدم باور فقدان او در پایان داستان به رفتارهای عجیبی از جانب المو چون پیچیدن تکه‌ای کیک هویج در کاغذ روغنی و گذاشتن آن در لباس جسد می‌انجامد و نیز به واکنشی شگفت‌آور پس از تنهاشدن در خانه؛ کشتار بی‌رحمانه‌ طاووس‌ها که دل‌خوشی‌های پدربزرگ بودند و آویزان‌کردن لاشه‌ آنها روی شاخه‌ درخت‌ها و سپس به آتش‌کشیدن درخت‌های آلوی باغ. عکس‌العملی عجیب از او در مقابل اشیایی که تا پیش از این آن‌همه دلبسته‌شان بود. آیا این خود دیگری است که نزدیکی بسیارش به الموی درونگرا مانع شناخت او شده؟ رویارویی با این شخص تازه نه‌تنها المو و برادرش که مخاطب داستان را در پایان در شگفتی بسیار فرومی‌برد.

«شکارِ خانه» نقاشی شلوغی است از کلبه‌ها و خانه‌های ییلاقی و اقامتگاه‌های زیبا. بخش بسیاری از این داستان را توصیف حال‌وهوای خانه‌هایی می‌سازد که جوئل در پی خرید یکی از آنها به فیلادلفیا سفر کرده است. رابطه‌ کیم و جوئل پس از مرگ نوزادشان در آستانه‌ فروپاشی است و حالا مرد پس از تلاش بسیار تنها راه ترمیم این رابطه را مهاجرت و خرید خانه‌‌ی تازه می‌داند. در تمام طول داستان خواننده پابه‌پای مرد و کارمند مشاور املاک، خانم برادی، گیج و کلافه سالن‌ها را طی می‌کند و پا بر کف‌پوش‌ها خانه‌ها و کلبه‌ها می‌گذارد و از پنجره‌های کوچک و بزرگ مناظر زیبای دورواطراف را تماشا می‌کند؛ این‌همه اما تلاشی است بی‌نتیجه که ثمره‌ای جز کلافگی جوئل ندارد. انتخاب نظرگاه دانای کل در نگارش این داستان به باورپذیری بیشتر این پریشانی کمک کرده و این سرگشتگی‌ عظیم ‌به‌ناگاه در مکانی عجیب، در اتاق زیرشیروانی خانه‌ای مخروبه، آنجا که خانم برادی و جوئل و مخاطب ناامیدی را به تمامی حس می‌کنند رنگ می‌بازد. آن‌هنگام که مرد با دیدن زنبوری وحشی در تارهای ظریف مرگ و در زیر نور و گردوغباری که از پنجره‌ها به اتاق خالی می‌ریزد به دریافتی تازه از معنای زندگی دست می‌یابد، دریافتی عجیب که نقطه‌ پایانی است بر آن‌همه دگرگونی و نوید بخش زایش قدرتی شگرف در جسم و جان جوئل.

در «داستان‌های اشتباهی» شگفتی در یک‌چهارم پایانی داستان رخ می‌دهد؛ هنگامی که مخاطب درمی‌یابد روایت‌های مختلف ازمکان و حادثه‌ای واحد، پارکی خطرناک و محله‌ای ناامن که بچه محصلی در اطراف آن یک‌شبه کور و افلیج می‌شود، نه محصول ذهن مشوش و آشفته‌ یک تبهکار یا یک روان‌پریش که تمرین نوشتاری یک نویسنده‌ تازه‌کار است. این کشف گرچه بُعد تازه‌ای به شخصیت راوی و فضای داستان می‌بخشد. «Cv10» نیز داستانی با محوریت جنگ است: والتر برای دیدن فیلمی مستند پا به کشتی جنگی‌ای می‌گذارد که روزی به‌عنوان خدمه روی آن مشغول به کار بوده و این اتفاق خاطرات دردناک گذشته را بی‌هیچ تغییری برای او زنده می‌کند. شاید کشف مرسوم داستان‌های برگزیده اُ.هنری را این‌بار باید در ذهن والتر یافت. کشفی دور از دسترس که یافتن آن جز با تامل در رفتار او میسر نیست.

آرمان ملی

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...