ارزش گرسنگی! | الف
در کودکی آنقدر حرف میزد که مادرش را به وحشت میانداخت، اگر کسی دم دستش نبود با درخت و یا کوه سر صحبت را باز میکرد؛ این عادت کودکی در نوجوانی و حتی جوانی هم از سرش نیفتاد. وقتی یک ریز حرف بزنی امکان دارد چیزهایی بگویی که نباید گفت، آن هم در سرزمینی که نمیشود هر حرفی را هر جایی زد. در میانسالی نیز همچنان پر حرف است، پر حرفی وقتی با روراستی همراه باشد، میتواند موجب رنجش دیگران شود.
![مو یان [Mo Yan] دست از این مسخرهبازی بردار اوستا» [Shi fu yue lai yue you mo یا Shifu: You'll Do Anything for a Laugh]](/files/164316970364885733.jpg)
این پر حرفی را هنگام دریافت جایزه نوبل ادبیات نیز نشان داد و یکی از طولانی ترین سخنرانیهای تاریخ نوبل را از خود به یادگار گذاشت.این آدم پرحرف نامش چیست؟ در زبان محلی به او میگویند مو یان [Mo Yan] یعنی «حرف نزن»!
خیلی از نویسندههای بزرگ، کودکی و نوجوانی پر فراز و نشیبی داشتهاند، همین باعث شده تا مصالح بسیار جالبی برای خلق داستانهایشان در اختیار داشته باشند. مو یان یکی از همین نویسندههاست و تا دلتان بخواهد از تجربههای دوران کودکی و نوجوانیاش در داستانهایش استفاده کرده است. در چین به دنیا آمده اما در یک منطقه روستایی در شمال شرقی این کشور آن هم در این روزگار که سیاست درهای باز رونقی به اقتصاد این کشور داده و دیگر از آن فقر شدید به ویژه در دوران حکومت مائو و حکومت کمونیستی او با فضایی بسیار بسته و خفقان آور خبری نیست. روزگاری که اهالی گرسنه روستای آنها به خیال اینکه زغال سنگِ شفاف نوعی خوردنی ست به سمت آن هجوم میآورند و جمیعا مشغول خوردن آن میشوند.
چنین تجربهای واقعا در مخیله ما نمیگنجد، شاید خیلی سورئال به نظر برسد اما زندگی مو یان پر بوده از این تجربههای واقعی هولناک که بسیاری از آنها در داستانهایش نیز مورد اسفاده قرار گرفتهاند. برای تصویر کردن چنین لحظههایی باید فقر و گرسنگی در وجود نویسنده درونی شده باشد، چنانکه مو یان نیز همینگونه بود با اینکه سالها از آن روزگار میگذرد و امروز میتواند لذیذترین غذاها را بخورد، اما هنوز مزه ذغال سنگها را از یاد نبرده.
چنین نویسندهای وقتی از گرسنگی مینویسد میداند ارزش غذا برای فرد گرسنه واقعا چقدر است. ماجرای نویسندگی او نیز همینقدر جالب و جذاب است. او همانند آنها که با خواندن کتاب و یا سرخوشی شنیدن داستان به قصه گویی روی آوردهاند، نویسنده نشده. او برای فرار از گرسنگی به نوشتن روی آورده! در روزگار انقلاب فرهنگی از دانشجویی تبعیدی که پا به پای او در روستا کار میکند، میشنود که در صورت نویسنده شدن میتواند در طول روز سه وعده غذای سیر بخورد! همین او را به فکر میاندازد که به نوشتن روی آورد.
بیگمان دوران کودکی و نوجوانی مهمترین دوران زندگی برای نویسندههاست، دورانی که نوع زندگی و تجربههای آن نقش بسزایی در غنای آثارشان دارد. مو یان نیز از جمله نویسندگانیست که از این تجربه که حاصل زندگی در محیط هایی روستایی دهقانی ست بهره بسیاری گرفت. زندگی دشوار او در دوره کودکی به درک عمیقتر او از زندگی انجامید و این درک عمیق به درونی شدن تجربه زندگی انجامید. داشتن چنین زندگی پر فراز و نشیبی خود به خود مصالح بسیاری را برای نوشتن در اختیار او قرار داده است که به روشنی رد پای آنها را در مجموعه داستان «دست از این مسخرهبازی بردار اوستا» [Shi fu yue lai yue you mo یا Shifu: You'll Do Anything for a Laugh] نیز میتوان دید.
مو یان یکی از آن نویسندههای ست که پیش از گرفتن جایزه نوبل در ایران کاملا مهجور بود. البته گرفتن جایزه نوبل نیز برخلاف بسیاری از نویسندگان که باعث رویکرد گسترده ناشران و مترجمان به آثار آنها میشود، چندان کمکی در این زمینه نکرده است. شاید بعد از گرفتن نوبل ۲۰۱۲ نام او در ایران سر زبانها افتاد اما این شهرت تنها از دل اخبار و مطالبی که به او و آثارش پرداختهاند بدست آمده، نه از انتشار آثار خود او.
با این اوصاف میتوان گفت مجموعهداستان «دست از این مسخرهبازی بردار اوستا» که به همت نشر چشمه و با ترجمه بابک تبرایی به فارسی در آمده نخستین کتابی ست که از این نویسنده به فارسی در آمده است. معمولا در چنین مواقعی این پرسش به ذهن میآید که کتاب مورد نظر تا چه حد معرف خوبی برای نویسنده خود محسوب میشود. افزون بر آن آیا از کیفیتی برخوردار هست که مخاطب را برای خواندن دیگر آثارش مجاب کند؟
به گمانم مجموعهداستان «دست از این مسخرهبازی بردار اوستا» از عهده این مهم برمیآید. اگر چه مترجم به همراه ناشر مجبور شدهاند برای اینکه کتاب امکان انتشار پیدا کند دو تا از داستانهای آن را کنار بگذارند و از قضا یکی از آنها، یکی از مهمترین داستانهای کوتاه مو یان محسوب میشود که عنوان کتاب نیز از آن گرفته شده است. از این مسئله که گریزناپذیر بوده اگر بگذریم شش داستان دیگر کتاب از هشت داستان آن با ترجمهای مقبول به فارسی در آمدهاند. داستانهای مو یان به دلیل در آمیختگی شان با فرهنگ عامه از ویژگیهای زبانی خاصی برخوردارند که تنها در زبان چینی امکان درک آنها وجود دارد، البته مترجم با اذعان به این مسئله کوشیده از بهترین ترجمه کتاب به زبان انگلیسی برای برگرداندن آنها به فارسی استفاده کند.
تبرایی همچنین برای آشنایی بهتر با نویسنده و حال و هوای آثارش مقدمهای برای کتاب نوشته و مقدمهای نیز از مویان بدان افروده است. در پایان کتاب نیز سه پیوست برای آن در نظر گرفته شده است. دو بریده رمان که میتوانند نشانگر حال و هوای رمانهای مو یان باشند، به خصوص اینکه مو یان بیشتر به رماننویسی شهره است و مخصوصا که در چین علاقه ویژهای به رمان در قیاس با داستان کوتاه وجود دارد. از سوی دیگر با توجه به ترجمه نشدن رمانهای مویان به فارسی این دو پیوست میتوانند از از اهمیت زیادی در نزدیک شدن به آثار او برخوردار باشند. و آخرین پیوست کتاب نیز سخنرانی مویان در هنگام دریافت جایزه نوبل است. متن این سخنرانی نیز در شناخت حال و هوای ذهنی مو یان بیاهمیت نیست.
در مجموع کتاب حاضر با اینکه از جنبه هایی قربانی سایه ممیزی بر آثار منتشر شده به زبان فارسی شده است، اما با این حال اثری ست خواندنی؛ غنیمتی برای راه یافتن به دنیای جذاب مو یان که در آن از روزگار تلخ انقلاب فرهنگی چین گفته است آن هم به سبک سیاقی منحصر به فرد که اگرچه یاد آور رئالیسم جادویی ادبیات امریکای لاتین است، اما مویان چنان آن را با فرهنگ و اسطورههای شرق پیوند زده و مال خود کرده که میتواند رقیبی برای آن آثار باشد نه اثری به تقلید یا دنباله روی از آنها.