کتاب «پساحقیقت» [post-truth] نوشته لی مک‌اینتایر [Lee McIntyre] با ترجمه فهیمه‌سادات کمالی توسط انتشارات طرح نو روانه بازار نشر شد. این کتاب پیش از این با ترجمه نگار صابرآرا و توسط نشر نیماژ‏‫ منتشر شده بود.

«پساحقیقت» [post-truth]  لی مک‌اینتایر [Lee McIntyre]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، موضوع کتاب «پساحقیقت» نظریه پساحقیقت است که به گفته نویسنده کتاب توسط کسانی تولید شد که نگران کم‌ارزش شدن حقیقت بودند.

در بخشی از کتاب اینطور آمده است: «پساحقیقت صرفاً دروغ نیست. وقتی کسی به شما دروغ می‌گوید، می‌داند که کار بدی می‌کند و دانسته فریبتان می‌دهد، ولی برای آنکه حرف‌هایش را باور کنید، به شما احترام می‌گذارد. ولی در پساحقیقت، شخص دروغ می‌گوید، بی‌آنکه مسئولیت دروغ‌گویی‌اش را بپذیرد. زیرا برایش مهم نیست حرف‌هایش را باور کنید یا نکنید. آن‌قدر قدرتمند است که با دروغ‌هایش بر واقعیت سلطه می‌یابد، همچون سیاست‌مداری که از دروغ‌گویی خجالت نمی‌کشد و ابایی ندارد».

مک‌اینتایر درباره ارتباط پسا حقیقت و سیاست نیز اینطور شرح می‌دهد: «پساحقیقت به پستی کشاندن حقیقت به‌وسیلۀ سیاست است. پیشافاشیسم است که مردم را آمادۀ سلطه‌پذیری و فرمانبری می‌کند. پساحقیقت تازگی ندارد. آنچه جدید است به‌کارگیری‌اش در رسانه‌های اجتماعی و جمعی است که قدرتش را صدچندان کرده. در چنین فضایی احساسات بر شواهد عینی می‌چربد. دنیایی ساخته می‌شود پر از «اخبار جعلی» که مردمانش گرفتار «قفس‌های اطلاعاتی» هستند. در دنیای پساحقیقت می‌بینیم که چطور خانه‌مان در آتش می‌سوزد و آبی برای فرونشاندنش نیست مگر آگاهی».

کتاب «پسا حقیقت» توسط فهیمه‌سادات کمالی ترجمه شده و انتشارات طرح نو آن را به قیمت ۱۶۰ هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

در قرن بیستم مشهورترین صادرات شیلی نه استخراج از معادنش که تبعیدی‌های سیاسی‌اش بود. در میان این سیل تبعیدی‌ها چهره‌هایی بودند سخت اثرگذار که ازجمله‌ی آنها یکی‌شان آریل دورفمن است... از امید واهی برای شکست دیکتاتور و پیروزی یک‌شبه بر سیاهی گفته است که دست آخر به سرخوردگی جمعی ختم می‌شود... بهار پراگ و انقلاب شیلی، هردو به‌دست نیروهای سرکوبگر مشابهی سرکوب شده‌اند؛ یکی به دست امپراتوری شوروی و دیگری به دست آمریکایی‌ها ...
اصلاح‌طلبی در سایه‌ی دولت منتظم مطلقه را یگانه راهبرد پیوستن ایران به قافله‌ی تجدد جهانی می‌دانست... سفیر انگلیس در ایران، یک سال و اندی بعد از حکومت ناصرالدین شاه: شاه دانا‌تر و کاردان‌تر از سابق به نظر رسید... دست بسیاری از اهالی دربار را از اموال عمومی کوتاه و کارنامه‌ی اعمالشان را ذیل حساب و کتاب مملکتی بازتعریف کرد؛ از جمله مهدعلیا مادر شاه... شاه به خوبی بر فساد اداری و ناکارآمدی دیوان قدیمی خویش واقف بود و شاید در این مقطع زمانی به فکر پیگیری اصلاحات امیر افتاده بود ...
در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...