پدیدارشناسی آگاهی ایرانی از مفهوم دولت | هم‌میهن


راینهارت کوزلک که گادامر او را «تاریخدان متفکر» می‌نامید، ازجمله اندیشمندانی است که تأملات او درباره «تاریخ مفاهیم» (History of Concepts) و روش‌شناسی خاصی که در این زمینه بنیاد نهاد، در سال‌های اخیر بیش از پیش مورد توجه محققان ایرانی قرار گرفته است. نخستین‌بار نام او در نشستی که درباره نقد پروژه فکری سیدجواد طباطبایی برگزار شده بود، بر زبان هاشم آقاجری به‌وجهی طعنه‌آمیز و به‌زعم خویش رسواگرایانه بر زبان آورده شد. از جنجال‌های آن نشست و اتهام «انتحال» صادرشده در آن که بگذریم، در سالیان اخیر برخی از مترجمان به بازگردان بخشی اندک از آثار کوزلک همت گمارده‌اند و اینک داود بیات، نویسنده کتاب «تحول مفهوم دولت در ایران معاصر» کوشیده با استفاده از رهیافت نظری کوزلک به این پرسش بپردازد که «مفهوم دولت در تعامل بی‌واسطه با تجربه تاریخی ناشی از بحران نوپدید حاصل از هویداشدن مفهوم نوین دولت، در دوران آستانه‌ای خود، با کدامین لایه‌های معنایی خود در زبان زمانه، ظاهر شده و چه تحولات معنایی و مضمونی را تجربه کرده است؟»

 تحول مفهوم دولت در ایران معاصر |

در همین پرسش بنیادین کتاب، ردپای رویکرد کوزلک مشهود است. می‌دانیم که پروژه او بر «تاریخمندی مفاهیم» متمرکز است و مفروض اساسی آن این است که مفاهیم بنیادی چون دولت، دموکراسی، جمهوری، سلطنت و... در بستر تجربه‌های تاریخی متفاوت، در افق‌های انتظار مختلف و بنا به قرارگیری در «زمان آستانه‌ای»، مضامین و دلالت‌های خاص خود را پیدا می‌کنند که با آن فهم فرازمانی و فرامکانی که از «ایده» متافیزیکی و افلاطونی شایع است، تفاوتی معنادار دارد.

از این منظر، بیات بر طرز ظهور بحرانیِ آگاهی از دولت در ایران تکیه می‌کند و با تمرکز بر دوره‌ای از تاریخ دوره قاجار ـ از وقوع جنگ‌های ایران و روس به‌مثابه «آغاز دوران آستانه‌ای ایران» تا مشروطه چونان «نقطه اوج» آن ـ می‌کوشد نشان بدهد چگونه در این بازه تاریخی، فهم‌های متفاوت از دولت در جدال و رقابت با یکدیگر، در تعامل دیالکتیکی «زبان» و «واقعیت» (یا همان مفهوم و تاریخ) به شکل رویارویی و «هم‌زمانی ناهمزمان‌ها» به شکل‌گیری فضایی بحرانی و آکنده از ابهام و ایهام می‌انجامد.

براساس نظریه «لایه‌های زمان» کوزلک، در «زمان آستانه‌ای ایران»، دو مفهوم قدمایی و جدید از دولت در میان ایرانیان ظهور پیدا می‌کند. این دو لایه، نظیر دو قشر از لایه‌های خاک از یکدیگر مجزا هستند، اما در عین حال در کنار هم هستند. از بُعد مکانی فاصله‌ای اندک با یکدیگر دارند، اما از نظر زمانی به دو جهان تعلق دارند و بنابراین فهم از دولت در این دوره در حد فاصل این مناظره پیدا و پنهان، لاجرم به طرزی تنش‌آمیز، نضج می‌یابد.

در یک لایه با سویه‌های ظل‌اللهی، پدروارگی، شبان‌وارگی و سلطنت مستقله مواجهیم و در لایه دیگر مفهوم جدید از دولت با مفاهیمی همبسته آن چون «قانون»، «تفکیک قوا» و «انقلاب» در آستانه آگاهی ایرانی قرار می‌گیرد.

اهمیت پژوهش بیات در آن است که با تقسیم‌بندی مفصل و با ارجاع گسترده به منابع (تجربه زبانی) و رخدادها (تجربه عینی) سیر تطور هم‌زمان این دوگانه‌های ناهمزمان را توضیح می‌دهد. او در فصل دوم در عین حالی که از فهم قدمایی از دولت لایه‌برداری معنایی می‌کند، خواننده را بدین نکته نیز رهنمون می‌کند که در نیمه اول قرن سیزدهم هجری شمسی درک قدیمی از دولت که دولت را امری ازلی و طبیعی می‌پنداشت، دچار بحران و ابهام شده است. در ادامه در فصل سوم به تجربه امیرکبیر و ملکم‌خان در دوره «بحران، نقد و نوآوری» چونان تکوین اولیه مفهوم جدید دولت می‌پردازد.

این تجربه نوظهور البته در دوره‌ای که بیات آن را «دوره بحران و نقد» می‌نامد، واکنش‌هایی نیز از جانب گروه مقابل در بر دارد؛ متونی چون «رساله‌های جهادیه» که می‌کوشند با «بازگشت به لایه‌های معنایی مفهوم قدیم دولت، بحران عارض بر آن را رفع کنند.» بازسازی مفهوم قدیم دولت در قالب «سلطنت مستقله مطلقه» نیز از همین منظر قابل توضیح است.

در فصل چهارم، همین «تداوم ابهام در مفهوم قدیم دولت» صورتبندی می‌شود. در فصل پنجم اما با تاکید بر ماجرای رژی (بحران تنباکو) و ترور ناصرالدین‌شاه و با کاوش پیرامون ظهور زبانی فهم نوین دولت در میان بازرگانان ایرانی در قالب «مجلس مشورتی تجار» و نیز بازسازی مفهوم قدیم دولت با تاکید بر «مطلقیت سلطنت مطلقه»، «تزلزل مفهوم قدیم دولت» در دوره «بحران و اعتراض» به بحث گذاشته می‌شود.

موضوع فصل ششم «طلوع مفهوم انقلاب در افق فهم ایرانی» و آثار تکوین این فهم بر فهم دولت است و در آن نویسنده آگاهی نوظهور از دولت را که اینک شکلی توده‌ای یافته، از طریق بررسی شب‌نامه‌ها، تلگراف‌ها، مجالس وعظ و سخنرانی‌های کسانی چون میرزاآقاخان کرمانی، جمال‌الدین واعظ اصفهانی و ملک‌المتکلمین به بررسی می‌نشیند. درنهایت در فصل هفتم اما مجلس شورای ملی به‌مثابه «مکان عینیت یافتن مفهوم نوین دولت» و قانون اساسی چونان تبلور این منازعه تاریخی در ساحت زبان قانون به بحث گذاشته می‌شود؛ امری که خود را در تقابل دو مفهوم «دولت مشروطه» و «دولت مشروعه» نشان می‌دهد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...