تصویری از روشنفکر وطنی | آرمان امروز


«عمارت پری‌زادگان» نوشته‌ محمد پروین نویسنده و شاعر است که از سوی نشر مروارید منتشر شده‌ است. پروین در «عمارت پری‌زادگان» اثری خلق کرده که هم تاریخ می‌گوید و هم نمی‌گوید و به سرگشتگی‌ یکی از شازده‌های عصر قاجار اشاره دارد. سرگذشت شخصیت‌هایی را روایت می‌کند که در اواخر دوره‌ قاجار می‌زیسته‌اند. او با آوردن شخصیت‌های واقعی تاریخی و زبان متناسب با آن دوره خواننده را بین مرز خیال و واقعیت قرار می‌دهد. پروین به قدری این کار را با ظرافت انجام داده که خواننده گمان نمی‌برد که با اثری تخیلی روبه‌رو است و آن را اثری واقعی می‌پندارد که این ناشی از قدرت قلم نویسنده است.

عمارت پری‌زادگان

نویسنده در رمان سعی دارد بر تاثیر مشکلات خانوادگی شازده‌ها بر جامعه اشاره کند که با توجه به سبک نگارش اثرش موفق بوده است. او در این اثر واهمه‌ای از بیان حقایق ندارد، ولی درصددِ بیان عیان و علنی آنها نیست و همین سبب شده به اشاراتی بر تاثیر جریان‌های سری بر مردم ایرانی بپردازد. نکته‌ای که باید در ارتباط با «عمارت پری‌زادگان» به آن اشاره کرد پرداخت عینی موقعیت‌ها و مکان‌هایی از جمله کاخ گلستان، گراند هتل و مجلس شورای ملی است که شخصیت در آنها حضور دارد و نویسنده با استفاده از خلاقیت خود، داستانی جذاب و خیالی را در دل حوادث مهم تاریخی گنجانده‌ است.

«عمارت پری‌زادگان» درواقع نقل مشکلات شازده‌ ایرانی در اواخر دوره‌ قاجار است. ‌گم‌شده در تصویری از دنیای خیالی یک عمارت. شازده‌ای که کم‌وبیش در اغلب مواقع به بی‌راهه‌ سیاست رفته و در راه قدرت و خیال، قوای عقلی و ذوقی او تحلیل می‌رود. او می‌خواهد افراد جامعه به بهانه‌ عبرت زیر چرخ قدرت سیاسی له شوند. او تفاله‌‌ای است که زیر چرخ‌های خاندانش له شده؛ یکی مثل همه. از او چیزی نمانده است جز یک موجود غرغرو که تنها در حسرت و خیال است. نگاه راوی رمان به دنیای اطرافش نه نگاهی روشنفکرانه است و نه نقادانه؛ بلکه نگاهی است تیره‎و‌تار و کم‌وبیش عوامانه که هر تیرگی‌ای محصول اندیشه نیست، چه در اکثر مواقع این تیرگی و تاردیدن و پوچ‌دیدن محصول نیاندیشیدن است: «احمد میرزای مفلوک لابد جلای وطن را عافیت روزهای آتی‌اش دانسته بود. خاک‌برسر، تخت را به حراج گذاشت، تاج را در مبال. حرام‌دندان‌هایی که تیز کرده بودند برای دریدن. سیرمانی ندارند. استخوانی هم نمانده است، گوشت که زکی! حال در این اوضاع بد چرخ به فلک و بوم که سگ می‌زند و شغال می‌رقصد، باید بی‌نصیب نمانم از این حکمت. آوای ققنوس را در گوشم می‌شنوم یا... یا... نه این نجوای سایه جن‌دریده نیست... نه، این همهمه‌ اوراد که... نه، نه همان آوای سیمرغ... نمی‌تواند باشد؟ زوزه‌ تاریکی است به چهارپاره استخوان و گوشتم؟ نه!... هرچند دور. خیلی دور. اما من می‌شنوم. صدایم می‌کند. این نجوا به خیر می‌کشاندم. می‌دانم؟ آشوب افتاده است. بلوا به دامن این سلسله و پاره‌پاره‌کردن خاک. همه شفاخانه نیاز شدند. ما مقتلگاه محتاج. دواچی هم مانده است به تیمار. به چاکر گفتم اسب را زین کند. این هوا، مناسب تشریفات نیست. هرچه بیشتر شناس نباشم، بهتر از میان خلق‌اله راه باز می‌کنم.الساعه خودم را رساندم به بهارستان. میدان را عوام‌الناس دور گرفته بودند. حرف حسابشان هم فحش و فریاد بود. این خلق اگر معنی آزادی را بچشند، هارِ دشت‌ها می‌شوند.»

رمان «عمارت پری‌زادگان» تصویر غم‌انگیز شازده‌‌ به‌بی‌راهه‌رفته‌ ایرانی است؛ کسی که افکارش، خودش، چندان خریداری ندارد و او درست برای اینکه از جامعه‌ سیاست‌زده‌ ایران عقب نماند درگیر مسائل سطحی و روزمره‌ سیاسی می‌شود. او گمان می‌کند با افکاری که دارد و دغدغه‌های سطحی‌ چیزی از دنیای اطرافش سر است. رمان فضای حسرت‌آلودی دارد و تصویر روشنفکر کلاسیک وطنی است. تصویرگر آدم‌هایی است که راه خود را گم کرده‌اند. تقلبی و ماتم‌زده هستند و عوامانه در دام عنکبوت خرافات افتاده‌اند. بی‌ذوقند و چیزی از زیبایی نمی‌دانند. عوامانه‌زیستن و اندیشه را با سیاست عجین‌کردن را برای نقل خواسته‌های خود برمی‌گزینند و درنهایت چیزی جز سیاست‌مداری شکست‌خورده و ناکارآمد نیستند، سیاستمدارانی ناوارد به اجتماع و از جامعه رانده‌شده؛ چه آن‌ها نه اندیشمندانی نقاد، که انسان‌هایی تنها هستند. نقل همچو موجوداتی که در دهه‌هایی فضای غالب روشنکفری ایران را به رنگ خاکستری سیاست درآورده بودند، خانه‌ای قجری که انگار تا ابد محل زندگی شکست‌خورده‌‌های غرغرو است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...