چهارمین شماره مجله ادبی «نوپا» به مدیرمسئولی و سردبیری مجتبا نریمان با پرونده دکتر سیروس شمیسا همراه با مقاله‌ها، ترجمه‌ها و داستان‌هایی از نویسندگانِ جوانِ ایران، افغانستان و عراق همراه با نقدهایی بر داستان‌ها، منتشر شد.

مجله ادبی نوپا 4

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، چهارمین شماره این فصلنامه با بخش داستانِ فارسی آغاز می‌شود و در ابتدا، داستانی خواهید خواند از مصطفی راحمی همراه با یادداشت حسن میرعابدینی بر این داستان و در ادامه هشت داستانِ دیگر از نویسندگانِ جوانِ ایران و افغانستان: امید ذاکری‌نیا، حمیده علیزاده، مائده علوی، نگار قلندر، لیدا قهرمانلو، امیر نعیمی و نیلوفر نورپور، که بر تمام داستان‌ها، یادداشت‌ها و نقد‌هایی آمده است از حسین ورجانی، محمدرضا ایوبی، سیدمرتضی حسینی شاهترابی، سعید ناظمی، فریبا عابدین‌نژاد و بهاره ارشد ریاحی.

در ادامه، فصل اول رمان چاپ‌نشده جبار جمال غریب «سقوط آسمان» ترجمه مریوان حلبچه‌ای را خواهید خواند و بعد از آن داستان مسیح عراقی نوشته حسین بلاسم ترجمه نرگس قندیل‌زاده و داستان کلید نوشته وندی ارسکین ترجمه منصوره شوشتری آمده است.

بخش نقدها و مقاله‌ها، با مقاله «چرا ضحاک در افسانه ایرانی کشته نمی‌شود؟» نوشته ابوالحسن تهامی آغاز شده است. در ادامه این بخش مقاله «ابهام‌زدایی از خطِ فارسی» نوشته احسان راستان و نقدی بر رمان «خانه گربه‌ها» نوشته شوکا حسینی را خواهید خواند. در پایانِ این بخش تازه‌های بازار کتاب توسط آرمان فاتح و سالار خوشخو و… معرفی شده است.

«بازچاپ» جدیدترین بخش مجله است که قرار است هر شماره به چاپ دوباره مقالاتی بپردازد که سال‌های دور چاپ شده‌اند و همچنان خواندنی و تازه مانده‌اند و دوباره خواندن‌شان در مواقعی به مخاطب ادبیات کمک می‌کند. در این شماره، مقاله «شبه‌وبا یا شبه‌هنرمند» از غلامحسین ساعدی انتخاب شده است.

پرونده این شماره به شناخت و بررسی دکتر سیروس شمیسا می‌پردازد. در این پرونده علاوه‌بر گفت‌وگو با دکتر شمیسا و شعر و مقاله‌ای منتشر نشده از وی، مقالاتی از اصغر دادبه‌، ناصر فکوهی، هرمز رحیمیان، حسین پاینده، شعری از سعید حمیدیان، بهرام پروین گنابادی، یاسر دالوند، الوند بهاری و… را می‌خوانید.

چهارمین شماره مجله ادبی «نوپا» در ۳۰۰ صفحه و با قیمت ۵۰ هزار تومان روانه کتاب‌فروشی‌ها شد.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...