بیژن اشتری درباره‌ کتاب «حرمسرای قذافی» [Gaddafi's harem] نوشته‌ی آنیک کوژان [Annick Cojean] گفت: محتوای این کتاب خاطره‌نگاری و ساخته ذهن نیست و کاملاً راستی‌آزمایی شده است.

حرمسرای قذافی [Gaddafi's harem]  آنیک کوژان [Annick Cojean]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، «حرمسرای قذافی» اولین کتابی است که به ما نشان می‌دهد تجاوز جنسی، یک سلاح جنگی است. بیژن اشتری روایت زندگی یک دختر از چندین هزار دختر و پسر جوان را که تحت تجاوز روحی و جسمیِ قذافی و نیرو‌های دولتی، نظامی و سیاسی او بودند ترجمه کرده است. با او درباره ترجمه کتاب «حرمسرای قذافی» گفت و گو کردیم:


کتاب «حرمسرای قذافی» چه ویژگی‌ هایی داشت که شما آن را برای ترجمه انتخاب کردید؟

این کتاب، در ادامه کارهایم درباره معرفی دیکتاتور‌ها به مخاطبان است. طبیعتاً به معرفی قذافی علاقه‌مند هم بودم. طبق تحقیقاتم، این کتاب نسبت به بقیه کتاب‌ها با این مضمون، در شناساندن شخصیت دیکتاتور لیبی موفق‌تر بوده است. قذافی، ابعاد شخصیتی جالب و مخوفی دارد که باید به مخاطبان شناسانده شود. فرد باید با دغدغه‌های حزبی و عاطفی او آشنا شود. آنیک کوژان نویسنده کتاب، نویسنده و سردبیر معتبر لوموند فرانسه است که سابقه طولانی پژوهشی دارد و چندین کتاب نوشته است. کوژان، حدود دو سال قبل از سقوط و بعد از سقوط قذافی در لیبی بود. او با اکثر نظامیان و افراد سیاسی لیبی در ارتباط بود. با رئیس پلیس مخفی، رئیس ارتش و وزرا در ارتباط بود و بر اساس مستندات این کتاب را در سال ۲۰۱۴ میلادی در فرانسه منتشر کرده است. این کتاب، چندین جایزه بزرگ از باشگاه خبرنگاران فرانسوی و مهم‌ترین جایزه بزرگ باشگاه بین المللی را برده است.

شما بیشتر کار ترجمه انجام دادید. ملاک شما برای انتخاب کتاب‌های بیوگرافی چیست؟

من حدود دو دهه است که روی معرفی دیکتاتور‌های جهان کار می‌کنم. در واقع ساختار‌های حکومت استبدادی نظیر لنین، استالین، مائو و چاووش و... را به مردم معرفی کردم. شناسایی این دیکتاتور‌ها برای جوانان ما مفید است. زیرا اندیشه‌های کمونیستی به ما ایرانی‌ها آسیب زیادی رسانده است. پس این کتاب‌ها باعث می‌شود که از کمونیست، جریان‌ها و آدم‌ها شناخت درستی پیدا کنیم. ما از قبل اطلاعاتی درباره کمونیسم داشتیم که غلط، متعصبانه، عاری از انصاف و یک طرفه بوده است. نباید یک طرفه به قاضی برویم. هدف من همواره شناخت درست این شخصیت‌ها بوده است.

مخاطب «حرمسرای قذافی» کیست؟ چه عاملی باعث استقبال از این کتاب شده است؟

همه مردم که به تاریخ و مسائل دیکتاتور‌ها علاقه‌مندند و به خصوص جوانان مخاطب این کتاب هستند. تنها کتاب «حرمسرای قذافی» پر فروش نبوده است. کتاب‌های دیگر من مانند «رفیق زندگی و مرگ ارنست چه گوارا» به ده تا دوازده چاپ هم رسید و کتاب‌های دیگرم به چاپ هفتاد تا هشتادم هم رسید. یکی از دلایل استقبال از این کتاب، جذابیت شخصیت قذافی و علاقه مردم به کسب اطلاعات درباره قذافی بوده است. همجواری جغرافیایی هم مزید بر علت شده است. همین مجاورت و همسایگی با ایران هم باعث فروش کتاب «بازجویی از صدام» شد؛ به طوری که این کتاب به چاپ پانزدهم رسید.

 بیژن اشتری حرمسرای قذافی

برخی می‌گویند «حرمسرای قذافی» سندیت ندارد؛ زیرا حاصل خاطره‌نویسی یک فرد است. نظر شما درباره این ادعا چیست؟

زیاد این انتقاد را شنیدم که «حرمسرای قذافی» سندیت ندارد. کتاب مطلقاً این گونه نیست. برخی افراد از روی عنوان قضاوت می‌کنند؛ چون کلمه «حرمسرا» مبتذل است. در صورتی که اصلاً اینگونه نیست.

اگر شما به سایت نویسنده این اثر خانم آنیک کوژان نگاه کنید متوجه می‌شوید که این کتاب یک جنبش فمینیستی قوی و جریان‌ساز را در لیبی به وجود آورده است. زنان با خواندن «حرمسرای قذافی» تحت تاثیر قرار گرفتند و ظلم چند دهه‌ را نشان دادند و با آن مبارزه کردند. حکومت، بیش از چهار دهه به زنان لیبی تجاوز می‌کرد. تمام ارکان حکومت قذافی از بالا به پایین متجاوز هستند. وقتی قذافی، رهبر لیبی فاسد بود، جای تعجب ندارد فرمانده ارتش، وزیر، نخست وزیر، سربازان، حتی نگهبانان نیز متجاوز باشند. نویسنده «حرمسرای قذافی»، خانم کوژان، برای راستی آزمایی صحبت‌های دختران به زندان رفته و در آنجا با افراد مختلف مصاحبه می‌کند. بخش اول کتاب، قصه و بخش دوم «حرمسرای قذافی» تحقیقات نویسنده برای راستی آزمایی است. حکومتِ قذافی، از تجاوز جنسی به عنوان سلاح جنگی استفاده می‌کند. «حرمسرای قذافی» اولین کتابی است که به ما نشان می‌دهد تجاوز جنسی، یک سلاح جنگی است.

برخی می‌گویند چرا این کتاب فقط به «ثریا»، دختری که معمر قذافی به او تجاوز کرده، پرداخته است و به اندازه کافی به معمر قذافی نپرداخته است؟

بله، انتقادات هست. برخی می‌گویند فقط چند صفحه درباره قذافی است و مطلبی از زندگی او یا دولت و سیاست‌هایش نیست. این موضوع جواب ساده‌ای دارد. قرار است در این کتاب قصه دختر رنج‌کشیده لیبیایی روایت شود. «حرمسرای قذافی» قرار نیست از تاریخ لیبی تا زندگی‌نامه معمر قذافی بگوید؛ چون شخصیت اصلی «حرمسرای قذافی»، دختری ۱۵ ساله‌ است.

باید قبول کرد که در کتاب ۳۰۰ صفحه‌ای نمی‌توان به تمام شخصیت‌ها پرداخت. «حرمسرای قذافی» را نمی‌توان به عنوان کتاب معرف شخصیت قذافی دانست. «حرمسرای قذافی» حکومت ۴۰ ساله قذافی یا تاریخ لیبی (ظهور و سقوط قذافی) را نشان نمی‌دهد. قرار است امسال کتاب ترجمه‌ای جدیدم، درباره شخصیت قذافی در حدود ۴۰۰ صفحه توسط نشر ثالث عرضه شود. این کتاب داستان قذافی را از سن ۲۶ سالگی نشان می‌دهد که حکومتش را ۴۰ سال حفظ می‌کند. کتاب جدیدم، در کنار «حرمسرای قذافی»، به خوبی تاریخ لیبی را نشان می‌دهد.

بعضی از مخاطبان می‌گویند که نویسنده این کتاب مدام از غرب و زیبایی‌های پاریس می‌گوید و انگار این نویسنده فرانسوی در کارش غرض ورزی داشته است؟ نظر شما در این باره چیست؟

بالاخره هر کس نظری دارد. من فکر نمی‌کنم قصد نویسنده این باشد. نویسنده در کتاب با شرقی‌ها همذات پنداری می‌کند. نویسنده در بنغازی از اذان به خوبی یاد می کند و غیر منصفانه است اگر بگوییم که آنیک کوژان، زن پیشرو و موفق، متهم به نژاد پرست بودن و غرب گرا بودن است. این‌ها فقط حرف‌های حاشیه‌ای است.

شما علاوه بر ترجمه، کتابی هم تالیف کردید؟

من در دو وجه کار کردم؛ یک دوره کتاب سینمایی که حالا یا ترجمه‌ بوده است و یا تالیفی. مثلاً کتاب «دیکتاتور‌ها و سینما» و «سره سینما» تالیفی هستند که به مناسبت صد سالگی سینما چاپ شدند. یک وجه دیگر هم رو به سوی کتاب‌های تاریخی که زندگی‌نامه دیکتاتور‌های جهان است، آوردم.۹۰ درصد کار‌های من ترجمه هستند.

[کتاب «حرمسرای قذافی» در ۳۶۴ صفحه به قلم آنیک کوژان، خبرنگار مجله «لوموند فرانسه» و ترجمه بیژن اشتری، توسط نشر ثالث به بازار عرضه شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...