خواندن زندگی‌نامه بزرگان ادب و هنر، بازکردن دریچه‌ای نو به زندگی و زمانه آنها است برای نسل امروز و نسل‌های بعدی. از این منظر خواندن زندگی‌نامه تجربه‌ای ناب برای نسل‌های بعدی است. علی‌اشرف دوریشیان، امین فقیری، پرویز دوایی و منصور یاقوتی از نویسندگان شناخته‌شده دهه چهل هستند که آثار درخشانی طی این سال‌ها از آنها منتشر شده است. نسیم خلیلی، نویسنده، مترجم و پژوهشگر، در قالب چهار کتاب، به بررسی زندگی، زمانه، اندیشه و آثار این نویسندگان پرداخته و نشر آفتابکاران آن را منتشر کرده است.


«پشت کوه بیستون» علی‌اشرف درویشیان  «در چشمه خورشید»  امین فقیری  «مثل باغچه‌ای در بهار»  پرویز دوایی  منصور یاقوتی

کتاب «پشت کوه بیستون» شناخت‌نامه علی‌اشرف درویشیان خالق رمان «سال‌های ابری» است، کتاب «در چشمه خورشید» شناخت‌نامه امین فقیری خالق «دهکده پرملال»، کتاب «مثل باغچه‌ای در بهار» شناخت‌نامه پرویز دوایی خالق رمان «باغ» و مترجم «تنهایی پرهیاهو»، و کتاب «چراغی بر فراز قصه‌ها» شناخت‌نامه منصور یاقوتی خالق «با بچه‌های ده خودمان» است.

نسیم خلیلی در این مجموعه آنطور که خودش می‌گوید تلاش کرده‌ است تا با اتکا بر داده‌های متنی و روایی این چهار نویسنده، یک تصویر موجز اما رسا از جهان‌نگری و معرفت‌شناسی آن‌ها به مخاطبان مشتاق شناخت ادبیات داستانی ایران معاصر از یکسو و دغدغه‌مندان تاریخ اجتماعی از دیگرسو ارائه بدهد؛ از این رهگذر طبیعی ا‌ست که هر نویسنده‌ای بر اساس خصلت‌های اندیشگی اصلی خود بازنموده شده است، یکی معلم بوده و بیشتر از این زاویه به جهان روایت نگریسته، یکی سینمادوست بوده و قصه‌هایشان گفتمانی بصری‌تر بوده‌اند اما سرفصل مشترک این شناختنامه‌ها، بازتاب گفتمان اجتماعی و تاریخ مردم در روایت‌ها، تصاویر روایی و فعالیت‌های و کنش‌های اجتماعی این نویسندگان بوده است. خلیلی می‌افزاید: «از این منظر که پیش‌فرض من برای ورود به این مطالعه آن بوده که داستان‌نویسان ایرانی به ویژه در دهه‌های چهل و پنجاه خورشیدی، اغلب واجد نوعی معرفت‌شناسی و رویكرد تاریخی‌گرایانه بوده‌اند و درنتیجه قصه‌هایشان صرفا از جهانی خیال‌انگیز برنمی‌آید، بلكه بسیاری از روایت‌هایشان بازتابی از زیسته‌ها، تجارب و تاثیری ا‌ست كه از گفتمان تاریخمند دوره‌ خود برگرفته‌اند و از این رهگذر می‌بینید كه هر چهار نویسنده‌ای كه من در این چهارگانه بررسی كرده‌ام و با قصه‌هایشان زیسته‌ام، از فقر، مبارزه، طبیعت‌گرایی، زنان، کودکان، فرودستان، ساختار آموزش و خانواده و بحران‌های اجتماعی حرف زده‌اند. آن‌ها قصه‌گوهایی تاریخ‌مدار بوده‌اند.»

سعیِ نویسنده در این کتا‌ب‌ها آن بوده است که نقطه‌ اتکای اصلی‌‌اش در تدوین و نگارش این شناختنامه‌ها، متنی باشد که به قلم نویسندگان قلمی شده و بازمانده است. اگر به دیگر جوانب زندگی اندیشگی و اجتماعی آنها نیز نقبی زده‌ باز مبتنی و متکی بر اسناد مکتوب بوده ا‌ست؛ مثلا مصاحبه‌هایی که خودشان این‌سو و آن‌سو انجام داده‌اند یا مقالاتی که در معرفی دیدگاه‌های فرامتنی و اجتماعی خویش نوشته‌اند و در کارنامه‌ خود اندوخته‌اند. خلیلی برای نیل به این مقصود تلاش کرده‌ است حتی‌المقدور به همه‌ آثار قلمی این نویسندگان دسترسی پیدا کند، و آنطور که خود می‌گوید «عمیق بخوانم‌شان و آنچه را که در معرفی جهان‌نگری و قلم و نثر و روایتشان نیاز است محققانه از دل این آثار بیرون بکشم و آنچه می‌نویسم متکی بر ارجاعات دقیق متنی باشد؛ درنتیجه توجه مخصوصی به سبک و سیاق این نویسندگان داشته‌ام و در بخش‌های تکمیلی هر کتاب نشان داده‌ام که مثلا همین نویسندگان در ساحت‌هایی جز داستان نیز با همان سبک و سیاق و جهان‌بینی خاص خود در نگارش داستان، به فعالیت پرداخته‌اند، مثلا نمایشنامه نوشته‌اند، تدریس کرده‌اند، ترجمه کرده‌اند یا مثلا فیلمنامه نوشته‌اند، پژوهش ادبی كرده‌اند، درباره‌ فولكلور نوشته‌اند، رفاقت کرده‌اند و شما به عینه می‌بینید که در آن سبك و سیاقی كه در داستان‌نویسی داشته‌اند چگونه از آنها یك كل منسجم در تمامی عرصه‌ها ساخته و نمایش داده است.»

سازندگی

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...