کرگدن‌های غمگین و نگران | اعتماد


«کرگدن آهنی» نخستین مجموعه‌ داستان مصطفی علیزاده است که توسط نشر مروارید به چاپ رسیده. اما این کتاب ورودیه نویسنده به دنیای ادبیات نبوده. علیزاده خیلی پیش‌تر از چاپ مجموعه‌اش به دلیل نقدهای مکتوب و برگزاری جلسات نقد و بررسی کتاب‌هایی در حوزه‌ ادبیات داستانی، برای اهل‌قلم چهره‌ای شناخته‌شده بود.

کرگدن آهنی مصطفی علیزاده

یادداشتم را از طرح جلد کتاب شروع می‌کنم. طرحی که به حال ‌و هوای داستان‌ها نزدیک است؛ کرگدنی که از حاشیه‌ خیابانی در شهر در حال عبور است. این کرگدن نماد همه آدم‌های مجموعه است. همه‌مان این حیوان را به پوست‌کلفتی‌اش می‌شناسیم. حیوانی که در عین قوی‌ بودن صبور است و خودش را به‌راحتی با شرایط محیط وفق می‌دهد. اما این کرگدن صورت وحشت‌زده‌ای دارد. انگار ترس ِحضور در شهری بی‌دروپیکر و پر از ناامنی از پوستِ کلفت و رسوخ‌ناپذیر او هم رخنه کرده و نگرانی را به چشم‌هایش نشانده است. حال و هوای شخصیت‌های مجموعه هم بی‌شباهت به حال و روز این کرگدن نیست. آدم‌هایی که با وجود مشکلات زیاد زندگی امروز پوست‌کلفت شده‌اند اما غمگین و نگرانند؛ و ناامید و ترسیده از چراغ‌های رنگی و فریبنده شهر دور می‌شوند و به سوی تاریکی می‌روند.

به جز آخرین داستان مجموعه، «زنجیری از کلمات در آسمان شهر»، همه داستان‌ها واقع‌گرا هستند و از مصائب زندگی شهری و دغدغه آدم‌هایش روایت می‌کنند. شخصیت اول بیشتر داستان‌ها، مردهایی در سن و سالی نزدیک به هم (حدودا دهه سوم زندگی) هستند. راوی چند تا از داستان‌ها نویسنده یا شاعرند و این نشان می‌دهد که مولف در مدتی که به نوشتن روی آورده با مشکلات این قشر آشنا شده که توانسته از دغدغه‌های‌شان داستان‌هایی تاثیرگزار خلق کند: «بر فراز چراغ‌های خطر»، «قبل از خودکشی حرفهایت را بنویس»، «شاعر توالت‌ها» و «کرگدن آهنی».

علیزاده در داستان «بر فراز چراغ‌های خطر» از تنهایی و انزوای نویسنده‌ای نوشته که با شوخی پیش‌پاافتاده‌ای ذهنش درگیر و پیگیر ماجرایی می‌شود. در داستان «قبل از خودکشی حرف‌های نگفته‌ات را بنویس» همان‌طور که از اسم داستان هم پیداست، شاعری تصمیم می‌گیرد به زندگی‌اش پایان بدهد فقط به دلیل اینکه هیچ ناشری حاضر به چاپ اشعارش نیست.

نویسنده در این داستان، شاعرِ به پوچی رسیده را با دوستی که بی‌موقع به دیدنش می‌آید مواجه می‌کند و داستان پرکششی ارایه می‌دهد. در داستان «شاعر توالت‌ها» با شاعر جوانی مواجه هستیم که به دلیل چاپ ‌نشدن اشعارش تصمیم می‌گیرد به سخیف‌ترین و احمقانه‌ترین شکل، اشعارش را در معرض دید خواننده قرار بدهد و با همین حرکت به ظاهر ساده درگیر ماجراهایی پیچیده می‌شود. «کرگدن آهنی» هم داستان نویسنده‌ای است که نمی‌خواهد به دلیل مشکلات مالی دست از نوشتن بکشد و هرچه داستان جلو می‌رود، شرایط ادامه راه سخت‌تر می‌شود. این داستان از داستان‌های خوب مجموعه است. در کنار پرداختن به مشکلات مالی و فشار زندگی یک نویسنده، داستان جذابی اتفاق می‌افتد و پای کرگدنی آهنی به زندگی نویسنده باز می‌شود تا او را به آرزوی انتقامی برساند که هر کدام از ما حداقل یک‌بار در زندگی در این شهر بزرگ و شلوغ و بی‌قانون به آن فکر کرده‌ایم. روایت آن قدر ملموس و زنده است که مدام با راوی همسان‌پنداری می‌کنیم.

داستان «شغل‌ها و آدم‌ها» هم از داستان‌های خوب و ماندگار مجموعه است. داستان با به دکان نرفتن احمد کالباس در محله‌ای که بافت سنتی دارد و همه کسبه و ساکنین محل همدیگر را می‌شناسند، شروع می‌شود. نویسنده با ظرافتی زیرکانه و مطرح کردن مساله‌ای ساده آدم‌ها و شغل‌های‌شان را روانشناسی می‌کند و به دور از مانیفست‌دادن و شعاری‌شدن داستان، آدم‌ها را در شغل‌هایی که مشغولش هستند نقد می‌کند و به موازاتش به داستان اصلی هم که حکایت عاشقی مرد جوانی است، می‌پردازد.

داستان «بی‌شرف» هم با پایانی غافلگیرکننده خودش را به داستان‌های خوب مجموعه نزدیک می‌کند. نویسنده این غافلگیری را با انتخاب زاویه دید هوشمندانه رقم می‌زند و اتفاقی ساده را با پیچشی تکنیکی، دلنشین می‌کند. داستان آخر مجموعه «زنجیری از کلمات در آسمان شهر» اگر چه داستان واقع‌گرایی نیست ولی دغدغه کتاب و کتابخوانی آن را به لحاظ محتوایی به داستان‌های دیگر مجموعه نزدیک می‌کند. انگار یک‌جورهایی نویسنده با داستان آخر خواسته آخرالزمانِ شهر را به تصویر بکشد.

شهری ماشینی پر از آدم‌های مایوس و بی‌هدف که مثل ربات روزگار می‌گذرانند. علیزاده در نخستین مجموعه‌اش، نشان داده که برای خوانندگان داستانِ ایرانی احترام قایل است. این در زبان یکدست مجموعه، روایت‌های پرکشش، پرداختن به ایده‌های تازه و روایت‌شان از زاویه دیدی مناسب کاملا مشهود است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...