انقلاب مشروطه، رویدادی سرنوشتساز در شکلگیری ایران مدرن است. این انقلاب عملا زمینهساز بررسیهای بسیاری شد که دربرگیرنده طیف گسترده از مباحث، اعم از دیدگاههای ضدمشروطه، رویکردهای سکولار تا انگارههای رادیکال چهرههایی مانند تقیزاده، ستارخان و بختیاریهاست. تفاوت اهداف متفاوت رفرمیستها در چه بود؟ آنان در سالهای پیش از به قدرت رسیدن رضاشاه چه میزان از اهداف را محقق کردند؟ مقایسه رویدادهای ایران با خیزشهای مشابه در دیگر نقاط جهان چگونه است؟ انقلاب مشروطه در تمرین خود-هویتی ایران چه نقشی داشته است؟
در کتاب [Iran’s constitutional revolution: popular politics, cultural transformations and transnational connections] با اهمیت، معتبر و تازه تلاش شده است تا افزون بر پرسشهای یادشده، تمامی واقعیتهای مربوط به انقلاب براساس منابعی که به تازگی در دسترس قرار گرفتهاند، در یک بررسی نوآورانه گردهم آیند.
این کتاب درواقع حاصل مقالات ارایهشده در کنفرانس دانشگاه آکسفورد است که به مناسبت صدمین سال انقلاب مشروطه در سال 2006 برگزار شد و در آن گسترهای از موضوعات گوناگون بررسی شده و شامل 22 گفتار و یک پیش درآمد است. این موضوعات به صورت پنج بخش اصلی «تاریخنگاری، دولتسازی، ملت سازی، ابتکارات فکری و هنری: بیداری عموaمی و چشماندازهای فراملی انقلاب مشروطه» دستهبندی شده است:
پیشدرآمد این اثر توسط
محمدعلی (هما) کاتوزیان نوشته شده است. ایشان شعر در عصر مشروطه را بررسی کرده است. به نوشته او رویدادی به بزرگی انقلاب مشروطه نمیتوانست نسبت به این مقوله بیتفاوت باشد. انقلاب مشروطه شاهد شکوفایی شاعرانی مستعد و جوان بود که قلم را به سمت موضوعات اجتماعی و سیاسی چرخانده و آثارشان را بیدرنگ در نشریات مختلف منتشر میکردند. به اعتقاد او شعر موثرترین ابزاری بود که در مبارزات عمومی برای مشروطهخواهی، قانون، آزادی و حتی ناسیونالیسم و همچنین ضدیت با حکومت خودکامه، عقبماندگی و فساد به کار گرفته میشد. در این دوره بذرهای ناسیونالیسم آریایی و پان فارسیسم افشانده شد.
بخش نخست با موضوع «تاریخنگاری» آغازشده است و در آن سه گفتار با عنوان «ذینفعان و داستانهای جنبش مشروطهخواهی در ایران نوشته یوانا دوگروت، اسطوره انقلاب مشروطه ایران-ستارخان- نوشته آنجا پیستور هاتام و بررسی منابع گرجی تاریخنگاری انقلاب مشروطه ایران نوشته گوچلیشولی» گنجانده شده است. در این بخش فرآیندها، عملکردها و دریافتهای تاریخنگاری بر اساس داوریها و نوشتههای موجود، هویتسازی در تاریخنگاری انقلاب مشروطه و سرانجام دورنمای انقلاب مشروطه از دیدگاه منابع جدید گرجی از سوی نویسندگان تحلیل شده است. در ادامه از تاریخنگاری به بخش «دولتسازی» یا درواقع برآیند بسیاری از انقلابات وارد میشویم. در این بخش سه گفتار با عنوان «حقوق اساسی و تکوین حقوق مدنی در ایران نوشته علی قیصری، انقلاب مشروطه، سیاست مردمگرایانه و دولتسازی در ایران نوشته استفانی کرونین و بلدیه و مشروطهخواهی در ایران نوشته رضا مختاری اصفهانی»، به بررسی پرسش بسیار نادیده گرفتهشده تحول دولت طی انقلاب مشروطه و دوره پهلوی پرداختهاند.
بخش سوم «ملتسازی» است که در بردارنده سه گفتار است. در گفتار نخست تجار، فرآیند هویت طبقاتی و مشروطهخواهی توسط سهیلا ترابی فارسانی بررسی شده است. در ادامه آرش خازنی به نقش بختیاریها در مطبوعات انقلابی پرداخته است. گفتار پایانی این بخش مقالهای از لیود ریدگون درباره انقلاب و نقش صوفی برجسته ظهیرالدوله در آن است.
بخش چهارم یعنی «دولتسازی» با گفتاری درباره روندهای روشنفکری و هنری آغاز شده و در برگیرنده شش مقاله است. ادبیات موجود درباره نفوذ اندیشه روشنگری اروپا و ایفای نقش روشنفکران نوظهور از طریق نوشتههایی درباره جریانات بینالمللی و تعامل اندیشهها و نیز بررسیهای دقیق تاثیر آنان در ایران، در قالب رشد مدرنیسم سکولار و فضای عمومی، از موضوعاتی هستند که این بخش را بسیار خواندنی کرده است. در این بخش مانگول بیات «طبقه روشنفکر در عصر مشروطیت»، ناهید مظفری «نوشتههای علیاکبر دهخدا در سالهای مشروطهخواهی»، نگین نبوی «مطبوعات و فضای عمومی در دوره نخست مشروطه» و همچنین پردیس مینوچهر «منشا قانون مطبوعات در ایران» را نوشتهاند. این بخش با دو گفتار خواندنی از سوی علی میرانصاری و رضا شیخ درباره «انقلاب مشروطه و آثار دراماتیک فارسی، مروری بر نقد روابط اجتماعی در نمایشنامههای عصر مشروطهخواهی» و «هویت ملی و عکسهای انقلاب مشروطه» تکمیل شده است.
بخش پایانی کتاب «چشماندازهای فراملی» به بررسی پیوندهای فراملی، آثار و نتایج انقلاب مشروطه اختصاص یافته است. اوایل سده بیستم شاهد فروپاشی ارزشها و ساختارهای دولتی کهن بود. فرآیند پیچیده ظهور نظم جدید و انقلاب در ایران درواقع بخشی از موج رویدادهایی مشابه در جهان بود و در این بخش پیوند متقابل این رویدادها در بستر بینالمللی آن مورد توجه قرار گرفته که شامل هفت گفتار است. در گفتار نخست تحت عنوان «مشروطیت و فراسوی: روشنفکران و انقلاب مشروطه» چالز کرزمن همجواری جالب توجه وقوع انقلابات عثمانی، روسیه، چین، پرتغال و مکزیک و همچنین خط سیر و موانع آنان را بهصورت تطبیقی بررسی کرده است. «رستاخیز ایرلند و ایران» و همچنین «همبستگی ایران و ترکهای جوان» از دیگر گفتارهای این بخش است که از سوی منصور بنکداریان و فرزین وجدانی ارایه شده است. «مشروطهخواهی و پیوندهای آسیایی آن» و «انقلاب مشروطه ایران در نشریات رفرمیستی عرب» نیز از دیگر گفتارهایی هستند که به ترتیب توسط تورج اتابکی و کامران رستگار مورد بررسی قرار گرفتهاند.
در دو گفتار واپسین این بخش بررسی انقلاب مشروطه ایران در شرق دور مورد توجه قرار گرفته است. در این زمینه نخست یدان وانگ «گزارش انقلاب مشروطه در مطبوعات چین» را آورده است. اما آخرین گفتار این بخش و در واقع کتاب مقالهای خواندنی از مایکل پن تحت عنوان «ژاپن و انقلاب مشروطه» است. به باور نویسنده ژاپن در دوران انقلاب مشروطه، در پی دورکردن دخالت خارجی از کشور بود و نخبگان سیاسی آن کشور بهدنبال شکست چین و روسیه از سوی ژاپن به مشارکت در سرنوشت دیگر ملل آسیایی چندان توجهی نداشتند. در این میان اگرچه گزارشهایی منظم از رویدادهای ایران در مطبوعات ژاپن منتشر شد اما تمامی آنها مجموعهای خلاصه، سطحی و فاقد هر گونه تحلیل یا بحثهای دقیق بودند. در مقابل، ایرانیان نسبت به ژاپن علاقهای خاص داشتند؛ این کشور را قدرتی شرقی میدانستند که برنامه نوسازی موفقی را پشت سر گذاشته و یک قدرت اروپایی را شکست داده بود. اما در مقابل ژاپنیها این دیدگاه تحسینبرانگیز را بیپاسخ گذاشته و ایرانیان را شرقیانی کماهمیت و عقبمانده تلقی میکردند. با این حال گروهی کوچک از ماجراجویان ژاپنی به حوادث ایران علاقهمند شده بودند. این گفتار مجموع این تصاویر را در قالبی موجز و خواندنی بررسی کرده است.
[کتاب «
انقلاب مشروطه ایران» ویراسته هوشنگ ا.شهابی و ونسا مارتین (Martin, Vanessa A) با ترجمه محمدابراهیم فتاحی توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است.]