«هیتلر و ظهور حزب نازی» [Hitler and the Rise of the Nazi Party] اثر فرانک مک‌دانو [Frank McDonough] منتشر شد.

هیتلر و ظهور حزب نازی» [Hitler and the Rise of the Nazi Party]  فرانک مک‌دانو [Frank McDonough]

به گزارش کتاب نیوز، کتاب «هیتلر و ظهور حزب نازی» اثر فرانک مک‌دانو از تازه های نشر نی است که با ترجمه آرش کلانتری به بازار کتاب عرضه شده است. این کتاب از مجموعه کتابهایی است که نشر نی با عنوان کارگاه تاریخ منتشر می‌کند.

ناشر در معرفی این اثر جدید از این مجموعه آورده است:

فرانک مک‌دانو (1957- ) استاد رشته‌ی تاریخ بین‌الملل در دانشگاه جان مورسِ لیورپول، در این کتاب شرحی دقیق از سیر تحولات زندگی هیتلر، از کودکی تا جوانی، و همچنین آغاز فعالیت‌های حزب نازی تا رسیدن به قدرت به دست می‌دهد. وی معتقد است که ظهور نازی‌ها از یک‌سو به اقتدار شخصی، قدرت رهبری و نفوذ کلام هیتلر مربوط بوده و از سوی دیگر نگاه خود را معطوف زمینه‌ی وسیع‌تر سیاسی و اقتصادی می‌کند: ضعف مفرط جمهوری وایمار و به‌تبع آن تغییر نگرش مردم آلمان که حزب نازی را راه‌حل مشکلات حاکم بر جامعه دانستند.

«هیتلر و ظهور حزب نازی» اثر فرانک مک‌دانو در 244 صفحه و قیمت 80 هزارتومان در دسترس علاقمندان تاریخ قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...