کتاب «نقش و حقوق کارکنان در سازمان‌ها از دیدگاه امام‌ علی(ع)» نوشته علی‌اصغر عطاران طوسی از سوی موسسه بوستان کتاب تجدید چاپ شد.

به گزارش ایبنا، این اثر که نخسین نوشتار مولف از سلسله پژوهش‌های «سازمان مدیریت اسلامی» است، به بررسی نقش و حقوق کارکنان در سازمان‌ها از دیدگاه امام‌ علی علیه‌السلام می‌پردازد.

بر اساس مطالب کتاب، شیوه رفتار و نوع عملکرد کارکنان و مدیران در دستگاه‌های اجرایی و سازمان‌های حکومت اسلامی، ضامن بقا و تثبیت نظام اند و هر قدر تعامل نیروها و عوامل حکومتی در قبال مردم و در روابط بین طرفین به آموزه‌های دینی نزدیک‌تر باشد، موفقیت و پیشرفت نظام بهتر تضمین خواهد شد.

فرمان‌های امیر مومنان علی(ع) به کارگزاران خویش، بهترین ارمغان برای کارکنان در راستای آشنایی بیشتر با نقش و جایگاه خویش و آگاهی بهتر از حقوق خود است.

دین مبین اسلام تاکید فراوانی بر کار و تلاش و کسب روزی حلال کرده است و تمامی رهبران دینی به نوعی از اهمیت و نقش ویژه اشتغال و فعالیت در احیای جامعه و مردم سخن گفته‌اند. آنان نه تنها در بیان، که در مقام عمل نیز خود اهل کار و کسب بوده‌اند. انبیای الهی و از جمله پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص) و نیز امامان معصوم(علیهم‌السلام) دارای شغل‌هایی مانند دامداری، کشاورزی و نجاری بوده‌اند که در اینجا به نمونه‌هایی اشاره می‌‌شود.

حضرت داود(ع) با دستان خویش از لیف خرما، زنبیل می‌ساخت و از محل فروش آنها خود را تامین می‌کرد.

پیامبر گرامی اسلام(ص) می‌فرماید: «خدای متعال هنگامی که حضرت آدم را از بهشت فرو فرستاد، به وی دستور داد که شخصا کشاورزی کرده و سپس از دست‌رنج خود، تامین معاش کند.»

پیامبر(ص) هرگاه چشمان مبارکشان به فردی می‌افتاد و از او خوششان می‌آمد، می‌پرسیدند: «آیا شغلی دارد؟» اگر پاسخ منفی بود، می‌فرمودند: «از چشمم افتاد»، اصحاب می‌گفتند: چرا؟ می‌فرمود: «چون مومن اگر شغلی و حرفه‌ای نداشته باشد، برای امرار معاش خویش، مجبور به دین‌فروشی خواهد شد».

روزی به پیامبر اسلام(ص) خبر دادند که یکی از مسلمانان مدینه تهیدست شده است. فرمود: «او را نزدم بیاورید». وی را آوردند. فرمود: «آن چه در خانه ‌داری به این جا بیاور، و آن را کوچک نشمار». او به خانه خود رفت و یک پلاس و یک کاسه برداشت و به حضور پیامبر(ص) آورد و حضرت آن را برای فروش به مزایده گذاشت. عاقبت شخصی حاضر شد آنها را به دو درهم بخرد و پیامبر(ص) آنها را به آن شخص فروخت و آن دو درهم را به آن مسلمان داد و فرمود: «یک درهم آن را برای خانواده‌ات غذا بخر و با درهم دیگر، یک عدد تیشه خریداری کن». او به دستور پیامبر(ص) تیشه‌ای خرید و آورد و بعد حضرت فرمود: «به بیابان برو و با این تیشه، هیزم‌ها را جمع کن و هیچ خار تر و خشکی را در بیابان، کوچک مشمار، همه را جمع کن و بفروش». او رفت و طبق دستور، کارکرد و بعد از پانزده روز در حالی که وضع مالی وی خوب شده بود به نزد پیامبر(ص) آمد. ایشان فرمود: «کار کردن و مزد کار گرفتن برای تو بهتر است از این که در روز قیامت به محشر وارد شوی و نشانه زشت صدقه گرفتن در چهره‌ات باشد».

امام‌ علی(ع) پس از بازگشت از جنگ، به امر آموزش و پرورش مردم و قضاوت و داوری در میان آنها می‌پرداخت و وقتی که از این کارها فارغ می‌شد، دیواری را در منزل خویش با دستان مبارکش بنا می‌نهاد.

عبدالاعلی مولی آل‌سام می‌گوید: روزی در آفتابی سوزناک، امام ‌صادق(ع) را در حال کار کردن در یکی از کوچه‌های شهر مدینه ملاقات کردم. به ایشان عرض کردم: فدای شما گردم، با جایگاهی که شما نزد خدای متعال دارید و نیز نسبت فامیلی با رسول خدا(ص) چرا در مثل چنین روزی باید کار و تلاش کنید؟ حضرت فرمودند: ای عبدالاعلی! در پی روزی حلال از منزل بیرون آمدم تا به مثل تو نیازمند نشوم.

علی‌بن حمزه نقل می‌کند: عبورم به صحرا افتاد، از دور دیدم شخصی فعالانه، مشغول کشاورزی و آماده کردن زمین برای زراعت است، نزدیک رفتم، دیدم امام ‌هفتم حضرت موسی‌بن جعفر(ع) است که در گرمای سوزان آن چنان با بیل کار می‌کند که از پاهای مبارکش، عرق سرازیر است، دلم به حالش سوخت، پیش رفتم و عرض کردم: فدایت گردم، کجایند غلامان که این کار را انجام دهند و شما این همه خستگی و رنج نکشید؟ فرمود: «ای علی‌بن حمزه! چرا به عهده دیگران بگذارم؟ در حالی که آنان که بهتر از من و پدر من بودند، با بیل کار می‌کردند». عرض کردم، چه کسانی؟ فرمود: «پیغمبر و امیرالمومنین و همه پدران من». سپس ادامه دادند: «کار کردن، پیشه پیغمبران، مرسلین، اوصیا و صالحین است».

عالمان برجسته دین نیز در اقتدا به امامان معصوم(علیهم‌السلام)، هیچ‌گاه از کار و تلاش، فروگذار نبوده‌اند. درباره شهید آیة‌الله سیدحسن مدرس، گفته‌اند: «وی در اوایل جوانی که دوران طلبگی و تحصیل خویش را در مدرسه علمیه اصفهان می‌گذراند، روزهای پنجشنبه و جمعه به کار می‌رفت و مزد این دو روز را صرف هزینه پنج روز تحصیل خود می‌کرد».

ارزش و جایگاه اشتغال
در آموزه‌های اسلامی، ارزش و اعتبار فراوانی برای کار و اشتغال تبیین شده است. نه تنها ارزش آدمی به کار و کوشش او بستگی دارد که بر حسب آیات شریفه، وی جز از خلال دست‌رنج خویش، به منفعت عظیم و بهره کافی دست پیدا نخواهد کرد. آیه کریمه می‌فرماید: «و ان لیس للانسان الا ما سعی؛ برای انسان بهره‌ای جز از طریق کار و تلاش او نیست(نجم، آیه 39)».

در بیان امامان نیز تعابیر والایی برای افراد شاغل و قشر کارمند آمده است که به بخشی از آنها اشاره می‌کنیم.
1. امیر مومنان علی(ع) می‌فرماید: «کسی که به دنبال روزی حلال برای مخارج خویش و خانواده باشد، مانند مجاهد در راه خداست».
2. در روایتی دیگر آن حضرت می‌فرماید: «کسی که کارش، وی را به جایی نرساند، خاندان و شهرت فامیلی‌اش وی را به جایی نخواهد رساند».
3. امام ‌صادق(ع) می‌فرماید: «طلب روزی از راه حلال را هیچ‌گاه رها نکن، زیرا اشتغال، تو را در دینت کمک و یاری می‌رساند».
4. و نیز در روایت دیگری حضرت امام ‌صادق(ع) فرمود: «بر شما باد به تلاش و کوشش، هنگامی که نماز صبح را به پا داشتید و از آن فارغ شدید، از آغازین ساعت‌های روز در طلب رزق حلال باشید، زیرا خدای متعال (بدین وسیله) به شما روزی داده و شما را کمک می‌کند.»

آثار کم‌کاری و بی‌کاری
در فرازهایی از سخنان علی(ع) به آثار کم‌کاری و بی‌کاری، اشاره شده است. پاره‌ای از این آثار عبارتند از:

اندوه و افسردگی
علی (ع) می‌فرماید: «هرکس کوشش اندک کند، به اندوه و افسردگی مبتلا خواهد شد».

ندامت و پشیمانی
آن حضرت(ع) در جایی دیگر می‌فرماید: «کسی که از تنبلی و مسامحه‌کاری، پیروی کند، سرانجام در محاصره ندامت و پشیمانی قرار خواهد گرفت».

محرومیت از سعادت
هم‌چنین آن بزرگوار می‌فرماید: «حاشا که انسان بی‌کار و تن‌پرور به سعادت و خوشبختی دست یازد».

حسرت در آخرت
نیز آن حضرت فرمودند: «بدان دنیا سرای آزمونی است که هرلحظه بی‌کاری در آن، به افسوسی در قیامت تبدیل خواهد شد».

عدم استجابت دعا
پیامبر گرامی اسلام(ص) پس از برشمردن گروه‌هایی از مردم که دعایشان مستجاب نمی‌شود، یکی از آنها را فرد بی‌کار به شمار آورده و می‌فرماید: «مردی که در درون خانه نشسته و می‌گوید: خدایا به من روزی برسان! در حالی که از منزل خارج نشده و به دنبال روزی نمی‌رود، خدای متعال می‌فرماید: بنده من! مگر من راه را برای به دست آوردن روزی و کار کردن به روی زمین به کمک اعضا و جوارحت هموار نکردم؟»

این کتاب که نخستین نوشتار از سلسله مباحث «سازمان و مدیریت اسلامی» است، به بررسی حقوق و نقش کارکنان در سازمان‌ها از منظر حضرت امیر مومنان علی(ع) می‌پردازد و دیدگاه‌های آن حضرت را در این خصوص به تصویر می‌کشد.

بهره‌گیری از حوادث تاریخی، نکته‌های ادبی و نیز ضرب‌المثل‌های اصیل فارسی، غنا و زیبایی خاصی به این مجموعه بخشیده است.

چاپ ششم کتاب «نقش و حقوق کارکنان در سازمان‌ها از دیدگاه امام‌ علی(ع)» در شمارگان 1000 نسخه، 252 صفحه و بهای 36000 ریال راهی بازار نشر شد.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...