به گزارش ایبنا، ویراست جدید «نادره‌کاران؛ سوگنامه ناموران فرهنگی و ادبی» به کوشش زنده‌یاد ایرج افشار و محمود نیکویه از سوی بنیاد موقوفات دکتر افشار با همکاری نشر سخن منتشر شد.

«نادره‌کاران؛ سوگنامه ناموران فرهنگی و ادبی» مجموعه‌ای است از مطالب کوتاه و بلند در شناساندن رجال فرهنگی ایران و ایران‌شناسان غربی معاصر که ایرج افشار در طی شصت سال، پس از درگذشت هر یک از ایشان برای حق‌گزاری به رشته تحریر کشیده و در نشریات گوناگون منتشر کرده است.

این کتاب در دو بخش تنظیم شده است. بخش نخست به ایرانیان و بخش دوم به ایران‌شناسان خارجی پرداخته است. در بخش نخست که از سال 1304 آغاز شده به چهره‌هایی مانند حسن مقدم، حسن پیرنیا، احمد کسروی، قاسم غنی، محمد قزوینی، عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی، محمد مصدق، ابراهیم پورداود، همایون فره‌وشی و... پرداخته و تا سال 89 به شخصیت‌های ایرانی پرداخته است. در بخش دوم نیز به ادوارد براون، حافظ محمود شیرانی، علی هانی‌بال، ساموئل جردن، شارل اوتران، جرج سارتن، ارود بهمن‌جی نشویراون‌جی دهابر، ولادیمیر ایوانف، رنه گیرشمن، لورنس لکهارت، پیترسون، فیلیپ مارسه، برتولد اشپولر و... اشاره شده است.

این کتاب شرح زندگی و بیان کارکرد فرهنگی مردان و زنانی است که در قرن اخیر، هر یک به گونه‌ای به گسترش فرهنگ و تمدن ایرانی پرداخته و با نشر آثار خود گوشه‌های تاریک این تمدن کهنسال را روشن کرده‌اند. از این بابت هر یک از آنان سرگذشتی دلپذیر دارند که می‌تواند برای جوانان امروز و آیندگان نمونه و سرمشق باشد. دانشمندانی که با عشق و علاقه به سرزمین خود، بی‌کمترین چشمداشتی در شناساندن فرهنگ گذشته این دیار و تقویت حس ایران‌دوستی در نسل‌های کنونی و آینده کوشا و کارآمد بوده‌اند.

بنابراین باید سرگذشت فرد فرد آنان و این‌که با نشر آثار خود چه تاثیری بر روند تحقیقات ایران‌شناسی گذاشته‌اند، بیان شود. از این نظر کتاب حاضر گذشته از حدیث دیگران، تا حدودی روایت زندگی فرهنگی نویسنده نیز هست؛ چرا که در خلال بیان زندگی افراد مختلف، به نحوه آشنایی خود با آنان پرداخته و بدین وسیله گوشه‌هایی از زندگی و کار خود را نیز نمایانده است. گذشته از آن این کتاب دربردارنده سرگذشت کتابخانه‌های شخصی دانشمندانی است که اکثرا با اهدای کتابخانه خویش به مراکز دانشگاهی و کتابخانه‌های عمومی، علاوه بر نشر دانش بر غنای کتابخانه‌های کشور افزودند.

مرحوم گُلبن در بخشی از معرفی نادره کاروان نوشته بود: «نادره کاروان در زمینه رجال‌شناسی یکی از بهترین کارهایی است که تا به حال در فرهنگ ما انتشار یافته است. این کتاب تا ربان فارسی هست از نظر مقطع زمانی تالیف، همیشه مورد استناد و استفاده است و به جرات می‌توان گفت اگر مولف ارجمند آن در تمام دوران خدمات فرهنگی جز همین یکی اثر را نداشت کافی بود که نام او در فرهنگ ایران جاودان بماند.»

سرگذشت‌نویسی در میان ایرانیان و دیگر ملل مسلمان همیشه مرسوم بوده است. کتاب‌هایی که به معرفی محدثین و برای شهرهای مختلف نوشته می‌شد، نمونه خوبی است از آن مرسوم. برای طبقات دیگر هم کتاب‌های متعددی وجود دارد؛ مانند پزشکان، صوفیان، وزیران، پادشاهان، فقیهان، ادیبان، شاعران، اغانی‌سرایان، مدفونان یک شهر و جز اینها. نویسندگان آن کتاب‌ها را بنا به سلیقه و ضرورت، به ترتیب سنواتی، نامگانی، موطنی و .... منظم و تألیف کرده‌اند. شمار اینگونه کتاب‌ها در زبان‌های عربی و فارسی اگر به تخمین گفته شود، چیزی حدود دوسه هزار جلد خواهد بود که روزبه‌روز بر شمار آنها افزوده می‌شود.

این کتاب مجموعه‌ای است از مطالب کوتاه و بلند در شناساندن رجال فرهنگی ایران و ایران‌شناسان غربی معاصر که ایرج افشار در طی شصت سال، پس از درگذشت هر یک از ایشان برای پاسداشت به رشته تحریر کشیده و در نشریات گوناگون منتشر کرده است. این کتاب شرح زندگی و بیان عملكرد فرهنگی مردان و زنانی است كه در قرن اخیر، هر یک به گونه‌ای به گسترش فرهنگ و تمدن ایرانی پرداخته و با نشر آثار خود گوشه‌های تاریک این تمدن كهنسال را روشن نموده‌اند. از این بابت هر یک از آنان سرگذشتی دلپذیر دارند كه می‌تواند برای جوانان امروز و آیندگان نمونه و سرمش باشد. دانشمندانی كه با عشق و علاقه به سرزمین خود، بدون كمترین چشمداشتی در شناساندن فرهنگ گذشته این دیار و تقویت حس ایران‌دوستی در نسل‌های كنونی و آینده كوشا و كارآمد بوده‌اند.

آنچه نوشته‌های افشار را از دیگران متمایز می‌كند، به سبب یک ویژگی مهم است كه در دیگران نیست و آن این است كه نویسنده با بیشتر آنان دوست، رفیق، همكار، هم‌قدم، همراه، همسفر، همكلاس و... و به گونه‌‌ای آشنا بوده است و با برخی دیگر نیز به سبب استاد و شاگردی پیوندی دیرینه داشته و با گروهی نیز رفیق و همدم و همسفر كوه و بیابان و جنگل بوده و خلاصه به سبب نزدیک به شصت سال كار مطبوعاتی اعم از سردبیری و صاحب‌امتیازی، بیشتر اشخاص را از راه كار فرهنگی شناخته و گاهی نیز به جهت نامه‌ای و مقاله‌ای از آنان با آنها آشنایی به هم زده و دوستی پایدار میانشان برقرار شده است. از این نظر این كتاب گذشته از حدیث دیگران، تا حدودی روایت زندگی فرهنگی نویسنده نیز می‌باشد؛ چراكه در خلال بیان زندگی افراد مختلف، به نحوه آشنایی خود با آنان پرداخته و بدین‌وسیله گوشه‌هایی از زندگی و كار خود را نیز نمایانده است.

در مجموع در این کتاب یاد 730 تن (566 تن ایرانی و 166 نفر ایران‌شناسان خارجی) از دانشمندان، ایران‌شناسان و ناموران فرهنگی و ادبی ایران شده که نویسنده با آنان حشر و نشر یا مکاتبه داشته و آداب و اخلاق و آثار ایشان را می‌شناخته و از جمله وجوه اهمیتش آن است که درباره بعضی از این بزرگان اطلاع چشمگیری در سایر منابع وجود ندارد.

زنده‌یاد ایرج افشار در بخشی از مقدمه این کتاب گفته است: «درباره هر یک از این ناموران فرهنگی چون درمی‌گذشت، بنا بر شناختی که از او داشتم و تأثری که از درگذشت برایم حاصل می‌آمد مطلبی می‌نوشتم. دربارۀ بسیاری هم قصور کرده‌ام و نوشته‌ای بر بیاض سواد نشده است. اما ناگفته پبداست که مقام آنها پیش اهل نظر مشخص و مزار مردم عارف درون سینه ماست.»

نوشتارهای این کتاب در مجلات مختلفی از قبیل جهان نو، مهر، فرهنگ ایران‌زمین، سخن، یغما، کتاب‌های ماه، راهنمای کتاب، آینده کلک و بخارا به چاپ رسیده و اکنون به صورت کتاب گردآوری شده است. در ترتیب نگارش کتاب، ابتدا نوشتارهای مربوط به نویسندگان ناموران فرهنگی و هنری ایرانی آورده شده که به ترتیب سال نگارش نوشتارها می‌باشد؛ آغاز این نوشتارها سال 1304 با زنده‌یاد حسن مقدم و پایان آن به سال 1389 با زنده‌یاد شجاع‌الدین شفا می‌باشد. درباره نویسندگان و ایران‌شناسان خارجی نیز با ادوارد براون آغاز شده و دکتر امیرحسن عابدی پایان یافته است.

«نادره‌کاران؛ سوگنامه ناموران فرهنگی و ادبی» در ۱۸۳۲ و شمارگان 1100 نسخه از سوی بنیاد موقوفات دکتر افشار با همکاری نشر سخن منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...