مسیح مهاجری مجموعه مقالات خود در دفاع از هاشمی رفسنجانی را به همت انتشارات روزنامه متبوع خود به چاپ رساند.

به گزارش کتاب‌نیوز "درخشش زیر تیغ تخریب" شامل 15 سرمقاله با عناوین: کژ راهه!، فرهنگ تخریب!، سخنی با نیروهای انقلاب، با سرمایه‌های ملی‌، اعتراف می‌کنیم، تروریسم انتخاباتی، هاشمی، خاکریز اول، حضور هوشیارانه، این، کدام اسلام است، عصبانی نباشید!، رکن فراموش شده، حدیث مکرر مظلومیت، فاعتبروا یا اولی الابصار!، 10 نکته درباره نامه امام و درخشش زیر تیغ تخریب است.

پشت جلد این کتاب آمده است: «در این کتاب نویسنده به هیچ‌وجه در صدد مطلق دانستن هیچکس برنیامده و شیوه تقسیم مسایل به سیاه و سفید را پیشه نکرده است. در عین حال، پرده‌برداری از چهره تزویر، تشریح سوء‌استفاده‌هایی که از اصولگرایی و به کار بردن این عنوان علیه کسی که تمام عمر خود را برای پا گرفتن و تحکیم اصول‌گرایی صرف کرده، پنهان ساختن اهداف انحرافی پشت ابزارهای مقدسی همچون ریش و تسبیح و سجاده و تقدس و هشدار نسبت به تبدیل شدن این شیوه‌ها به یک فرهنگ رایج در جامعه‌اسلامی و انقلابی ایران و مخاطراتی که از این رهگذر در کمین ایران و اسلام و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است، از ویژگی‌های مقالات این کتاب هستند.»

به گزارش ایبنا، چاپ اول این کتاب با120صفحه، شمارگان2000 نسخه و قیمت ده هزار ریال منتشر شده است.

به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...