محمدعلی اسلامی ندوشن در کتاب «مردی که ایران را از یاد نبرد» از زندگی‌اش می‌گوید، از مهاجرتش به تهران و از نویسندگان و بزرگانی که زندگی او را تغییر دادند.

مردی که ایران را از یاد نبرد محمدعلی اسلامی ندوشن  محمدجواد حق‌شناس

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، کتاب «مردی که ایران را از یاد نبرد»، جشن‌نامه استاد محمدعلی اسلامی ندوشن به کوشش محمدجواد حق‌شناس توسط انتشارات بامداد نو منتشر شد و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت.

این کتاب تلاشی است در جهت معرفی اسلامی ندوشن، یکی از پژوهشگران و اساتید تأثیرگذار در حوزه ادبیات، متن‌پژوهی و حقوق. اسلامی ندوشن که در سال 1304 در روستای ندوشن از توابع یزد متولد شد، تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته حقوق در دانشگاه تهران آغاز کرد و سپس با تحصیل در فرانسه، تحصیلات خود در این رشته را ادامه داد. اما این یک ساحت از زندگی ندوشن است، بخش دیگر زندگی او به تحقیق و پژوهش در حوزه ادبیات اختصاص دارد که حاصل آن، انتشار آثاری چون «زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه»، «جام جهان‌بین»، «رستم و اسفندیار در شاهنامه» و ده‌ها عنوان دیگر در قالب‌های مختلف از جمله داستان، شعر و نمایشنامه است.

کتاب «مردی که ایران را از یاد نبرد» شامل پنج فصل است؛ فصل نخست کتاب که یکی از جذاب‌ترین بخش‌های کتاب نیز به شمار می‌آید، به روایت زندگی اسلامی ندوشن از زبان خود او اختصاص دارد. در این بخش، او با همان زبان شیرین و ساده، زندگی‌اش را از یک روستای دورافتاده در یزد تا زندگی در تهران و سپس مهاجرتش به فرانسه را روایت می‌کند. از تجربیات زندگی‌اش می‌گوید و از نویسندگان، شاعران و بزرگانی که زندگی او را تحت تأثیر قرار داده‌اند.

فصل دوم کتاب که «اسلامی ندوشن در آینه آثار و منتقدان» نام دارد، به بررسی آثار او را از نگاه مؤلف و کارشناسانی چون حسن میرعابدینی، مصطفی رحیمی، یدالله جلالی پندری، احمد احمدی و امیرحسین جلالی ندوشن توصیف می‌کند.

فصل سوم کتاب که «یک گفت‌وگو، چند نامه» نام دارد. فصل چهارم نیز به ارائه یادداشت‌ها و مقالاتی راجع به آثار اسلامی ندوشن اختصاص یافته است. در این بخش آثار و کارنامه ادبی ندوشن از منظر پژوهشگران و منتقدانی چون ضیاءالدین خالقی، محمد دهقانی، اسدالله شکرانه، علی اکبر جعفری ندوشن، محمدجعفر یاحقی و ... بررسی شده است. فصل پنجم کتاب نیز به ارائه تصاویری از اسلامی ندوشن اختصاص دارد. در بخش‌هایی از فصل اول این کتاب می‌خوانیم:

من نخستین‌بار با تولستوی در کتاب «جنگ و صلح» آشنا شدم؛ بیش از 20 سال پیش. پیش از آن، کتاب رومن رولان را راجع به او خوانده بودم. قدی بعد، «آناکارنینا» و بعضی از نوشته‌های دیگر او را هم خواندم. وقتی به فهرست آثارش نگاه کردم، اول از همه، آنچه مرا به حیرت افکند مقدار حجم نوشته بود. گمان می‌کنم که برای شناسایی تولستوی همان خواندن «جنگ و صلح» کافی باشد. می‌دانیم که این کتاب بزرگترین رمان، خوانده شده است که تاکنون به دست بشر نوشته شده است.

تولستوی یکی از آن مغزهای عجیبی است که در تولید محصول خود، چه از لحاظ کیفی و چه از لحاظ کمی، از حد متداول اندازه‌گیری بشر درگذشته‌ اند. با تنها کسی که توانسته‌ام او را مقایسه کنم، مولوی است. در نزد هر دوی آنها، کلمه مانند سیل جاری می‌شود، مانند تل شن که باد آن را به جلو می‌راند. تأثیری که تولستوی در من نهاده آن است که زندگی را بزرگتر از آنچه می‌دیدم، ببینم. همه چیز بزرگ می‌شود، حتی حقارت‌های بشری. به قول ماکسیم گورکی که نوشت: «وقتی آدم فکر می‌کند که کسانی مثل تولستوی در دنیا هستند، دیگر احساس تنهایی نمی‌کند». من نیز گاهی که به فکر مرگ می‌افتم، با خود می‌گویم: «وقتی کسانی چون تولستوی، مولوی و فردوسی مرده‌اند، مرگ چه وحشتی دارد؟»... .

انتشارات بامداد امروز کتاب حاضر را که ششمین جلد از مجموعه «دفترهای تهران» است، در هزار نسخه منتشر و روانه کتابفروشی‌ها کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...