خادم | شهرآرا


نهم آبان ۱۱۹۱ خورشیدی (برابر با ۳۱ اکتبر ۱۸۱۲) سپاهیان ایران به فرماندهی عباس میرزا در منطقه اصلاندوز در کرانه رود ارس اردو زده بودند که روس‌ها به آن‌ها شبیخون زدند. این حمله غافل گیرانه اگر چه با مقاومت سپاه ایران همراه بود، با شکست ما تمام شد. نتایج نبرد ده ساله ایران و روسیه که از ۱۱۸۳ خورشیدی (۱۸۰۴ میلادی) آغاز شده بود، با این جنگ و فتح اصلاندوز به دست روس‌ها تقریبا یک طرفه شد و در نهایت مدتی بعد ایران اوضاع سخت گیرانه عهدنامه گلستان را پذیرفت.

تاریخ رابطه ایرانیان و روس‌ها چندان گرم و دوستانه نبود و حافظه تاریخی ایرانیان همیشه از به یادآوری آنچه ناگزیر به پذیرش شده اند -مانند عهدنامه‌های گلستان و ترکمانچای- یا آنچه روس‌ها بر سرشان آوردند -مانند بمباران حرم امام رضا (ع)، مقدس‌ترین مکان شیعیان در ایران- آزرده است. هر چند در دورانی سیاست‌های دو کشور به هم نزدیک و روابط حسنه بوده، اما عموم ایرانیان چندان به کشورِ سردِ شمالی خوشبین نبوده و نیستند. کتاب‌های بسیاری درباره رابطه پیچیده این دو کشور نوشته شده است که به مناسبت سالروز جنگ اصلاندوز تعدادی از آن‌ها را معرفی می‌کنیم.

1. «روس‌ها در ایران»
[Russians in Iran : diplomacy and power in the Qajar era and beyond]
اثر رودی متی، یلنا آندری یوا [Matthee Rudi & Elena Andreeva]
مترجم: محمد آقاجری

در قرن نوزدهم و بیشتر سال‌های قرن بیستم حضور روسیه در نواحی شمالی ایران بسیار تهاجمی بود. با توجه به نگاهی که روسیه از خود دارد و همین طور بی اعتمادی روسیه نسبت به دنیای غرب، شناخت روسیه بسیار مشکل می‌شود. آن‌ها خود را نه شرقی می‌دانند و نه غربی و می‌گویند روس هستند! اما نسبت به همسایگان آسیایی و شرقی نگاهی برتری جویانه دارند.

کتاب «روس‌ها در ایران» با مطالعات و بررسی‌هایی که دارد توانسته نقش دولت، سیاست مداران، بازرگانان و بسیاری از شخصیت‌های نظامی و با نفوذ را در ایران تحلیل کند. در کتاب «روس‌ها در ایران» خواننده می‌تواند بیشتر با نفوذ و نقش دولت در شروع دوران قاجار و پس از آن آشنا شود. این کتاب چهار بخش دارد؛ در بخش ابتدایی با نام «جنگ و دیپلماسی سده نوزدهم» نویسندگان علاوه بر روابط ایران و روسیه به گریبایدوف سفیر روسیه و اقدامات حکومت روسیه علیه روس‌های پناهنده در ایران می‌پردازند.

بخش دوم «هوشمندی و نفوذ» نام دارد که مصادف با آغاز قرن بیستم است. در این قسمت خاستگاه انقلاب قفقاز، منافع روسیه در ایران و حمله روس‌ها به حرم امام رضا (ع)، بررسی می‌شود. بخش سوم با عنوان «افسران و خاورشناسان: نیمه نخست سده بیستم» به بررسی فعالیت‌های روس‌ها و انگلیسی‌ها در ایرانِ زمان جنگ جهانی اول و اتفاقات آن می‌پردازد. در بخش پایانی و چهارم که «آرمان و اشغالگری دهه ۱۳۱۰ و ۱۳۲۰» نام دارد کتاب به بررسی روابط شوروی و حزب توده همچنین اشغال ایران از سوی متفقین و دیگر روابط و تصمیم‌ها در دهه مذکور پرداخته است.

2. ایران و همسایگانش (روابط دیپلماتیک ایران با بریتانیا و ترکیه و روسیه)
اثر فریدون آدمیت

مترجم: شفق سعد



دوره زمانی‌ای که این کتاب به بررسی آن پرداخته است (۱۸۳۰-۱۸۱۵) در تاریخ اخیر ایران اهمیت فوق العاده‌ای دارد. روسیه در راستای گسترش سلطه خود بر قفقاز و این سوی رود ارس می‌کوشید، بریتانیا به دنبال تفوق بر خلیج فارس بود و ایران در آخرین نبرد‌های از پیش باخته برای تأمین منافع خود جنگ وجدال می‌کرد. دهه سوم قرن نوزدهم شاهد تغییرات بنیادین در وضعیت قفقاز و دریای خزر و خلیج فارس بود، که هریک به ترتیب تبدیل شده بودند به استانی از روسیه، دریاچه‌ای در تملک روسیه و آخرین مورد، در عمل، دریایی تحت سلطه بریتانیا.

به علاوه در آن دوره زمانی رقابت ایران و ترکیه برای آخرین بار به برخورد نظامی انجامید و مهم‌تر اینکه نخستین تلاش‌ها برای حل علل درگیری‌های مکرر سابق انجام شد که در نتیجه مرحله‌ای جدید در روابط بین دو همسایه بر اساس تفاهم بیشتر آغاز شد. دورانی که ژئوپلتیک منطقه شکل گرفت و تأثیرش تا به امروز پابرجاست.

در این اثر تلاش شده تا روابط دیپلماتیک در سال‌هایی بررسی شود که طی آن در نهایت تسلط سیاسی، اقتصادی و استراتژیک روسیه در شمال و برتری بریتانیا در جنوب تثبیت شد و گشایشی نویدبخش در کار دشوار خاتمه دادن به مشاجرات طولانی مدت بین ترکیه و ایران انجام شد.
این کتاب از چهار بخش تشکیل شده و در ۳۲۳ صفحه از سوی ناشران مختلف منتشر شده است.

3. سال‌های زخمی (تاریخ جنگ‌های ایران و روسیه)
اثر علی مرادی مراغه‌ای


سال‌های زخمی (تاریخ جنگ‌های ایران و روسیه) اثر علی مرادی مراغه‌ای

روزنامه دنیای اقتصاد در معرفی این کتاب نوشته است: «سال‌های زخمی» علی مرادی مراغه‌ای که از قدرت گرفتن خان قاجار روایتش را آغاز می‌کند دو امتیاز مهم دارد: دوری از روایات مسلط تاریخی در چند دهه اخیر و سرک کشیدن به اسنادی که به زبان‌های ترکی و روسی و گرجی نگاشته شده اند و به دلیل زبان ندانی محققان کمتر دیده شده اند. بهره گیری از منابع دست اول خارجی و داخلی به همراه دید انتقادی مؤلف دست به دست هم می‌دهد تا بحثی جذاب، چالشی و نگاهی انتقادی به بسیاری از وقایعی که قبلا در کتاب‌ها و منابع فارسی مرسوم بوده است شکل بگیرد و هرچه به اواخر کتاب نزدیک می‌شویم شدت بیشتری می‌گیرد.

فصل دوم تا هفتم کتاب با استفاده از منابع روسی و ترکی به لشکرکشی‌های آقامحمدخان، فتح گرجستان و کلیه خان نشین‌های هر دو سوی ارس می‌پردازد. فصل هفتم به مرگ آقامحمدخان در قراباغ و متلاشی شدن قشون ۷۰ هزارنفری اش در قلعه معروف شوشای قراباغ می‌پردازد. جالب اینجاست که نویسنده برعکس منابع بی شمار تاریخی که قتل تاریخی آقامحمدخان را ناشی از خشم او بر سر خوردن خربزه از سوی خادمانش دانسته اند، آن را محصول توطئه سازمان یافته‌ای ذکر می‌کند که از پیش آماده شده بود! بخش دوم کتاب به دوران فتحعلی شاه و دو دوره جنگ‌های ایران و روسیه و شکست‌های ایران و علل شکست‌ها و عقد ترکمانچای می‌پردازد.

4. اسنادی از روابط ایران و روسیه از صفویه تا قاجاریه
گردآوری و ترجمه: رحیم و بهروز مسلمانیان

مجموعه‌ای از اسناد رسمی دولتمردان روسیه و ایران، از عهد صفویه تا قاجار، در روسیه موجود است که منبعی با ارزش برای بررسی روابط خارجی و سیاست‌های دو دولت محسوب می‌شود. این اسناد که ۱۲۱ نمونه آن به فارسی منتشر و همراه با اصل روسی در کتاب حاضر گنجانده شده است از زمان شاه سلطان حسین، آخرین پادشاه صفوی، تا عصر پادشاهی فتحعلی شاه قاجار را دربرمی گیرد.

بیشتر این اسناد نامه‌های دولتمردان روسی به پادشاهان یا رجال سیاسی ایران در دوره زمانی مذکور است یا صورت جلسه مذاکرات بین دو کشور را شامل می‌شود. این اسناد که در آرشیو‌های روسیه نگهداری می‌شود شامل نامه‌های پادشاهان، فرمان ها، گزارش‌ها و نوشته‌های گوناگون است. همراه متن ترجمه شده، متن اصلی هر سند نیز به زبان روسی چاپ شده است. عنوان‌های بعضی از این اسناد عبارتند از:

«نامه شاه سلطان حسین به پتر اول درباره روابط دو کشور در ۲۳ ژوئن ۱۷۲۰»، «توصیه نامه صدراعظم روسیه به خان شماخی و شیروان در ۲۱ دسامبر ۱۷۲۰»، «نامه پتر اول به شاه سلطان حسین در ۲۱ دسامبر ۱۷۲۰»، «نامه صدراعظم روسیه به خان‌های شماخی و گیلان درباره خرید ابریشم در اول ژوئن ۱۷۲۱»، «نامه شاه تهماسب دوم به پتر اول درباره آوراموف در ۲۶ مه ۱۷۲۳»، «قرارداد سفیر شاه تهماسب دوم با روس‌ها درباره واگذاری شمال ایران در ۱۲ سپتامبر ۱۷۲۳»، «نامه ملکه آنا ایوانوونا به شاه تهماسب دوم درباره درگذشت پتر دوم و جلوس وی به سلطنت در ۳۱ مه ۱۷۳۰»، «نامه نادر به آنا ایوانوونا ملکه روسیه درباره اعزام گولیتسین و تشکر از تخلیه ایالات ایران در ۱۸ آوریل ۱۷۳۶»، «نامه گراف استرمان به نادرشاه درباره تبریک جلوس نادر، گزارش عملیات ضد ترک‌های عثمانی و درخواست اتحاد دو کشور علیه عثمانی در ۲۲ ژوئن ۱۷۳۶».

5. ما و همسایه سرد شمالی
روابط روسیه و شمال ایران (از آغاز تا دوره پهلوی)
اثر رحمت رزاقی

این کتاب در سه فصل «تاریخچه روابط ایران و روسیه»، «بررسی روابط شمال ایران با روسیه در قرن ۱۹ میلادی» و «بررسی روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نواحی شمال ایران با روسیه در ابتدای قرن بیستم میلادی» نوشته شده است. نویسنده در مقدمه این کتاب نوشته است: «پرداختن به مقوله‌های مسیحیت در شمال ایران (ساخت کلیسا، کتابخانه و قبرستان اختصاصی) جوانه‌های تئاتر و سینما، معماری روسی، امکانات پزشکی، ورود عناصر فرهنگی و زبانی از طرفی پرداختن به حاکمیت و نفوذ سیاسی روس‌ها در استرآباد، گیلان و مازندران، سوءاستفاده آنان از منابع چوب، نفت، دریا و... از جمله عناصر کلیدی در پژوهش حاضر است. همچنین تأثیر انقلاب روسیه بر انقلاب مشروطه ایران و تلاش روس‌های بلشویک برای به ثمر نشستن این انقلاب و نفوذ روس‌های تزاری برای گرفتن این حق و ... بررسی شده است.

نویسنده با جست وجو در ورود شمال ایران به مدار سیاست کشور‌های اروپایی از جمله روسیه و تحلیل عهدنامه‌های متعدد که مرز‌های شمالی ایران را دستخوش تعرض‌های سیاسی و اقتصادی کرد، سعی دارد فرهنگ وارد شده به این نواحی را واکاوی و شناسایی کند تا پی آمد‌ها و تأثیر آن را برای مردم این سرزمین آشکار سازد.

این کتاب با واکاوی تعاملات اقتصادی به بررسی سیاست‌های دو جانبه روسیه و ایران می‌پردازد و فرهنگ به جا مانده از روسیه را با توجه به این دو مقوله بررسی می‌کند. نویسنده بر آن است تا با شناسایی عوامل فرهنگی مؤثر در شمال ایران، میزان تأثیر روسیه را بر فرهنگ این مرز و بوم بسنجد و به تحلیل وقایعی بپردازد که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است.»

6. روابط ایران و شوروی در دوره رضاشاه
اثر محمود طاهر احمدی

در مقدمه این اثر آمده است: «کتاب حاضر، پژوهشی است متکی بر اسناد موجود در آرشیو وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران درباره روابط ایران و شوروی در خلال سال‌های ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ خورشیدی. چون مباحث مربوط به این دوره اغلب در چارچوب بررسی‌های مربوط به دوران گذار از سنت به مدرنیته تحلیل شده است، سیاست خارجی ایران را نیز می‌توان از همین منظر بررسی کرد؛ زیرا سیاست خارجی ایران پابه پای دگرگونی‌های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی سیال‌های موردنظر دستخوش تغییراتی شد که اصول اساسی آن با اصول سیاست خارجی دوران قاجاریه تفاوت‌هایی پیدا کرد و در معرض نقادی قرار گرفت.

در پژوهش حاضر سعی شده تا اندازه ای، آن هم فقط در حوزه روابط ایران با شوروی، اطلاعات دست اولی بر مبنای همین اسناد به پژوهشگران و دیگر خوانندگان داده شود. این کتاب در پنج بخش با این عنوان‌ها تدوین شده است: «از انقلاب روسیه تا برآمدن رضاخان»، «روابط سیاسی»، «روابط اقتصادی و بازرگانی»، «مهاجرت و پیامد‌های آن» و «مرزها».

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...