کتاب "نهضت امام حسین (ع) و قیام کربلا" به قلم دکتر غلامحسین زرگری نژاد از سوی مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی سمت در 444 صفحه منتشر شده است.

این کتاب تحلیلی در بنیادها و ماهیت قیام کربلا با اتکا به منابع دست اول است. پایبندی مؤلف به اصول نقادی تاریخی و پیراسته از پیرایه های عاطفی، از ویژگیهای نوشته به شمار می رود.

در دیدگاه مؤلف حادثه کربلا یکی از مهمترین نتایجی تجدید حاکمیت امویان در تاریخ اسلام است. او بر این نظریه تأکید دارد که "واقعه کربلا در فراسوی کشاکش حسین بن علی (ع) و یزید، ستیز و رویارویی دو مذهب بود، اما نه ستیزی به عریانی ستیز توحید و شرک یا ستیز پیامبر اسلام و ابوسفیان بن حرب بلکه در عصر تجدید اقتدار اشرافیت اموی و خلفای دیروز، کشاکشی تلخ و دشوار بود میان شرک نهان شده در کسوت توحید و توحید غریب مانده در جامعه تنهایی و بی پناهی کامل سال 61 هجری".

در بخشهای هفتگانه کتاب، مؤلف ابتدا با بررسی و نقد مهمترین منابع تحقیق حادثه کربلا، با عنایت به ارزشگذاری مؤلفان و روش شناختی آنان، به ارزش روایات ابومخنف مهمترین گزارشگر نهضت کربلا پرداختند و پس از چگونگی روند شکل گیری اشرافیت اموی، حوادث کربلا و محورهای کلی نهضت را از آغاز سلطنت یزید تا شهادت امام حسین (ع) شرح و تبیین کرده است.

در ادامه با بررسی و تحلیل اهداف و مبانی تئوریک و اعتقادی نهضت حسینی به همراه بحثی در پیامدهای قیام کربلا بحث را به پایان برده است. بخش نهایی کتاب حاوی گزارشی از نام و نشان شهدای کربلا بر اساس آثار تاریخی و مقاتل است.

بخش اول کتاب به ریشه های تارخی قیام، بخش دوم به سلطنت یزید و نهضت امام حسین (ع) و بخش سوم به عزیمت امام حسین (ع) به سوی کوفه اختصاص دارد. مؤلف بخش چهارم را به ورود کاروان حسین (ع) به دشت کربلا، بخش پنجم را به قیام حسینی، اهداف و بنیادهای نظری و اعتقادی و بخش ششم را به شکست توابین و خروج مختار و انتقام از قاتلان امام حسین (ع) اختصاص داده است.

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...