کتاب «خاطراتم در زندان زنان» [مذاکراتی فی سجن النساء] خاطرات نوال السعداوی [Nawal El Saadawi] با ترجمه آزاده پورصدامی و ناهید پورصدامی منتشر شد.

خاطراتم در زندان زنان» [مذاکراتی فی سجن النساء] خاطرات نوال السعداوی [Nawal El Saadawi]

به گزارش ایسنا، این کتاب که شرایط سیاسی مصر را در دوره­ سه رئیس‌جمهور جمال عبدالناصر، انور سادات و حسنی مبارک بازگو­ می­‌کند، در ۲۵۶ صفحه و در نشر تا با همکاری نشر نونوشت به چاپ رسیده است.

در معرفی ناشر از نوال السعداوی آمده است: نوال السعداوی (۲۰۲۱-۱۹۳۱م)، پزشک، فعّالِ برابریِ حقوق زنان و نویسنده­ مصری،­ بیش از ۵۰ اثر در کارنامه­­ ادبی خود ثبت کرده و کتاب‌هایش به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده است. در سال ۲۰۲۰، مجله­ تایم او را به عنوان یکی از ۱۰۰ زنِ سال معرفی کرد. چهره‌ای که بعضی او را سیمون دو بووارِ جهان عرب لقب داده‌اند و بعضی دیگر هم او را زنی وحشی و خطرناک خوانده‌اند. نوال در دفاع از خود پاسخ داده: «من حقیقت را می‌گویم و حقیقت وحشی و خطرناک است.» وقتی به او پیشنهاد شد که لحنِ انتقادهایش را ملایم‌تر کند، از موضعِ خود عقب‌نشینی نکرد و گفت: «نه. من باید صریح‌تر، و تهاجمی‌تر باشم، چون جهان دارد پرخاشگرتر می‌شود، و ما به مردمی نیاز داریم تا با صدایِ بلند علیهِ بی‌عدالتی صحبت کنند.»

السعداوی، صاحب قلمی که نداشتنِ «اتاقی از آن خود» سدّی بر سرِ راه نوشتنش نشد بلکه با یک مداد ابرو و کاغذِ توالت توانست صدها صفحه در زندانِ زنان بنویسد. زنی که نمی‌­خواست همرنگِ جماعتی باشد که در باورش جایی نداشتند... پس تاوانِ شبیه نبودن را پرداخت، درِ خانه‌اش شکسته و روانه­ زندان شد. از زبانِ خودش مرورش کنیم: «در دوره­ عجیبی متولّد شده‌‏ام که در آن انسان به دلیل تولّد با عقلی متفکّر به زندان افکنده می‌شود. برای این‌که با قلبی متولّد شده که برای صداقت و عدالت می‌تپد. برای این‏‌که شعری یا قصه‌ای یا روایتی را به نگارش درمی‌آورد. برای این‌که بحثی علمی و ادبی را منتشر می‌‏کند یا مقاله‌ای با صدای آزادی. یا این‌که تمایل فلسفی در او وجود دارد.

چون در این دوره متولّد شده‌‏ام، پس عجیب نیست که به زندان بروم. چون من مرتکب تمام این گناهان با هم شده‏‌ام، قصه و شعر و روایت را به تحریر درآورده‌‏ام و بحث‌های علمی و ادبی و مقاله‌‏های منادی آزادی منتشر کرده‌­ام و ‏هم‏چنین تمایلات فلسفی دارم.»

مترجمان این کتاب، آزاده پورصدامی (کویت-۱۳۵۷) و ناهید پورصدامی (اهواز-۱۳۷۳) هستند که پیش‌تر با هم دو اثر دیگر از این نویسنده را بازگردانده بودند؛ «خاطرات یک زن پزشک» و «همه سرگشته‌­ایم». «برگه‌هایی از زندگی من» نیز که خودنوشتِ نوال السعداوی­ است، به‌زودی از این دو مترجم چاپ خواهد شد.

آزاده پورصدامی در کارنامه­ فعالیت ادبی خود سرایش سه مجموعه شعر «رها در باور تو»، «تبرهای نامرئی» و «رویید در من شهری ساکنانش همه تو» و ترجمه­ «صد سال تنهایی» گابریل گارسیا مارکز را هم دارد. او دارای مدرک مترجمی انگلیسی و دکترای ادبیات فارسی است.

ناهید پورصدامی نیز دارای کارشناسی ارشد ادبیات عرب و در حال ترجمه­ آثاری از سعد السعنوسی نویسنده کویتی است.

............... هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...