کتابِ «نامه عاشقانه به زمین» [Love Letter to the Earth] اثر تیک نات هان [Thich Nhat Hanh] محور یکی دیگر از سلسله‌نشست‌های «فصل سخن» بود که روز چهارشنبه (۱۵ آذرماه) در کتابفروشی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد. این کتاب در جمعی از دوستداران کتابخوانی و طبیعت، با کارشناسی عطیه سادات صابری و از نگاه زیست محیطی مورد نقد قرار گرفت. این کتاب با ترجمه‌ی محسن اسلامی و توسط نشر «آن‌سو» در سال ۱۳۹۸ به بازار کتاب آمده است.

نامه عاشقانه به زمین» [Love Letter to the Earth] اثر تیک نات هان [Thich Nhat Hanh]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، عطیه سادات صابری، دانش‌آموخته دکترای جغرافیا و منتقد کتاب، صحبت‌های خود را درباره نویسنده و مترجم آن چنین شروع کرد: خالق اثر، یعنی «تیک نات هان» از راهبان و شعرای بودایی اهل کشور ویتنام است. هان متولد ۱۹۲۶ میلادی است و در ۲۲ ژانویه ۲۰۲۲ میلادی درگذشته است. این عمر دراز بازتابی از آرامش و زندگی سالم او طی سال‌های متمادی است. او در زمینه ذهن‌آگاهی فعالیت‌های متعدد و شایان توجه داشته و در این کتاب نیز با نگاهی جامع‌نگر و هم‌زمان لطیف و عاشقانه به مسئله زمین نظر دارد. «نیلوفر و مرداب» و «هنر برقراری ارتباط» از دیگر کتاب‌هایی است که از هان و به زبان فارسی ترجمه شده است. مترجم کتاب نیز محسن اسلامی سال‌هاست در امر ترجمه دستی دارد و در این مورد به‌خوبی هم از عهده‌اش برآمده است.

این پژوهشگر پس از پرداختن به زندگی «تیک نات هان» به بخش‌های مقدماتی کتاب وارد شد و گفت: به اعتقاد این نویسنده ویتنامی، زمین در درون ما است و در درون هر موجود دیگری یافتنی. این زمین که درخت روی جلد می‌تواند نمادی از آن باشد، در حال حاضر نحیف و رنجور است. آلودگی این روزهای شهر اصفهان نمونه‌ای از بحران‌های اخیر و ناخوش‌احوالی زمین است.

این مدرس جغرافیا در تشریح بحث‌های اولیه چنین ادامه داد: نویسنده در تلاش است تا خواننده به زمین احترام بگذارد. در مسیر این هدف که تا حدی هم عارفانه دست به قلم می‌برد، ‌کوشیده تا همگان زمین را بشناسند. ذهن‌آگاهی و هوشیاری در تلاش او برای شناساندن زمین جایگاهی ویژه دارد؛ زمینی که آن را جزئی از کیهان می‌داند. بنابراین به موازات زمین احترام‌گذاشتن به کیهان هم اهمیت پیدا می‌کند. نویسنده اهل ویتنام در واقع می‌کوشد تا در پیامد چنین شناختی هویت‌بخشی هم صورت گیرد؛ هویتی دوگانه که بر اساس آن، ما متعلق به زمین و زمین متعلق به ماست. تاب‌آوری‌مان یا تحملمان در برابر فشارهای زندگی نیز پررنگ‌تر می‌شود.

زمین خلاق است
صابری که تأکید کرد برای پی بردن به جنبه‌های آشکار و نهان اثر، آن را نزدیک به سه بار خوانده است، گفت: «تیک نات هان» علی‌رغم اینکه ویتنامی است یا بودایی، به‌هیچ‌وجه جهان‌بینی کتاب مربوط به این ملیت یا دین نمی‌شود. بلکه حال‌وهوای حاکم بر اثر، فرا ملی و فراتر از دین یا مذهب به‌خصوصی است. آنچه بیش از همه اهمیت دارد، نگاه عاشقانه‌ای که از احترام به زمین حاصل می‌شود. گفتنی است که در اثر، به‌غیر از زمین بحث خورشید و ماه هم به میان می‌آید که به‌ترتیب پدر و خواهر زمین به حساب می‌آیند.

این پژوهنده که در حوزه‌های ادبی هم فعال بوده است، صحبتش را این‌گونه پی گرفت: نویسنده کتاب، همه ما را جزئی از آفرینش می‌داند که در کنار زمین به هویتی دست می‌یابد. در واقع با توجه به هدف نهایی کتابش بسیار اهمیت دارد که هویت ما در پیوند با زمین تعریف شود. بنابراین، ما نباید حس خودبیگانی در قبال زمین داشته باشیم.

صابری در ادامه‌ی نقدش و با تمرکز بر ویژگی‌های مثبت زمین و حسن‌های آن سیاره این‌گونه بیان کرد: زمین از ثبات و استواری خاص برخوردار است. به عبارتی دیگر، زمین در درازای عمر خویشتن با مشکلاتی مواجه بوده، اما از پس‌شان برآمده است. خلاقیت زمین ویژگی مهم دیگری است. برای نمونه، وجود مناظر زیبا و اقلیم‌های متعدد یکی از آنها است که از مکانی به مکان دیگر متفاوت و خلاقیت زمین را ثابت می‌کند. در ایران خودمان پهنه وسیعی بیابان داریم، اما این به معنی بدی آن نیست و خوبی‌ها و مزایای متعددی در آن یافت می‌شود. خصیصه مهم دیگر زمین این است که تبعیض نمی‌گذارد و قضاوت و مجازات هم نمی‌کند. نتیجه این ویژگی‌ها آن است که زمین جایی برای زیستن می‌شود که به همه ما تعلق دارد.

این جغرافی‌دان از وجود گام‌های شفابخش در کتاب و برای شناخت زمین یاد کرد و گفت: گام‌های شفابخش مسیری است برای شناخت بیشتر زمین و آگاهی از آنها موجب می‌شود تا بیشتر به زمین احترام بگذاریم. هوشیاری یکی از آنهاست که دربردارنده معنی آگاهی و علم به دور از قضاوت نیز به شمار می٬رود. برای مثال، به وجود زمین‌های پرشمار بیابانی در ایران نیز باید بنا بر همین دیدگاه نظر کرد. ثابت شده است که اولاً همین بیابان ویژگی‌های مثبت و کاربردی بسیاری دارد و از طرف دیگر علم ثابت کرده است که اگر جایی بیایان نباشد، در جایی دیگر سرسبزی نخواهیم دید. در یک نگاه کلی، شناخت تک‌تک موجودات پیرامونی ما به آگاهی و علم نیاز دارد. این آگاهی پل رسیدن به خوشبختی است؛ زیرا از طریق آن زمان و مکان کنونی خود را درک می‌کنیم. این امر یا توجه ظریف به ابعاد مختلف محیط و زمان پیرامون، ما را به سعادت می‌رساند.

صابری که آثاری نیز در زمینه روان‌شناسی مثبت‌گرا پدید آورده است، ادامه داد: به باور نگارنده ویتنامی شادمانی از طریق هوشیاری حاصل می‌شود که در واقع به بهزیستی روانی و روان‌شناسی مثبت‌گرا نظر دارد. بر اساس روان‌شناسی مثبت‌گرا باید افراد به خودشان احترام بگذارند و خودباور باشند و بهزیستی ذهنی داشته باشند. من که این کتاب را خواندم احساس کردم، ما همیشه بهزیستی ذهنی را درمورد خودمان داشتیم، اما در اینجا برای نگاه بهتر به زمین و ارتباط مفید و اصولی با آن اهمیت دارد. و اینکه بتوانیم حال زمین را خوب کنیم.

سخاوت زمین
این منتقد ادبی سعی کرد به ویژگی‌های زمین و بر اساس کتاب بیشتر نظر کند. ازاین‌رو چنین بحث را دنبال کرد: ما با هوشیاری خود می‌توانیم به سخاوت زمین هم پی ببریم. سخاوت زمین برای ما خاصیت شفابخشی دارد. بر اساس آن می‌توانیم بیماری‌ها را پشت‌سر بگذاریم تا حالمان بهتر شود. سپس می‌توان این احساس خوبمان را به زمین هم منتقل کنیم. آگاهی و درک درست از خود باعث می‌شود تا افراد، هم در ارتباط با خودشان و هم در رابطه‌شان با زمین رفتار مثبتی داشته باشند.

کارشناس برنامه «فصل سخن» به منظور تشریح بیشتر دیدگاه هان گفت: به گفته او هرچه از طبیعت، مانند تپه و آسمان و درخت و غیره وجود دارد، یک جواهر محسوب می‌شود. و این دید نویسنده مهم است. زیرا بر اساس نگاه ما، به هرچیز بی‌ارزشی به‌راحتی می‌توانیم آسیب بزنیم. برای نمونه، شاید یک بوته گل در وسط بیابان یا مقداری خاک در نظر ما بی‌اهمیت جلوه کند و در مراقبت از آنها همت کافی نداشته باشیم. پیامدش آن می‌شود که ما با بحران بیابان‌زایی یا فرسایش خاک روبه‌رو می‌شویم. بنابراین، هرچه را باارزش بدانیم به آن آسیب نمی‌زنیم.

ناقد کتاب «نامه عاشقانه به زمین» اضافه کرد: نگاه یادشده در نقد رشد و توسعه اقتصادی امروز جهان است که شاهدیم افراد به دور از اصول و قوانین خاص یا بدون احترام به زمین آن را دنبال می‌کنند. این امر پیامدی نداشته جز آنکه آسیب‌های متعددی به آن رسیده است. چنان‌که در کشور خودمان هم توسعه در برخی اماکن به دور از احترام به زمین بوده که مشکلات زیست‌محیطی بسیار در پسش به وجود آمده است. نمونه آن، دریاچه ارومیه است که اگر آن را به روایتی موجود زنده بدانیم، باید بپذیریم که اکنون به کما رفته است.

صابری که در میان آثارش پژوهشی مهم با عنوان «توسعه مشاغل سبز» دارد، چنین ادامه داد: هان از زبان زمین و خطاب به آدم‌ها می‌گوید، هم تو می‌توانی به من تکیه کنی و هم من می‌توانم تو را تکیه‌گاهم بدانم. و انتهای بحثش به جایی می‌رسد که باید به زمین کمک کرد. زمین امروز در وضعیتی است که نیازمند برنامه‌ریزی و توجه جمعی است و به پویشی جهانی برای بهبودش و بازگرداندن آن به تعادل نیاز دارد. مراقبه نیز بحث مهم دیگری است که باید آن را به دنیای زمین وارد کرد.

این نویسنده و محقق با تأکید بر تحلیل زیست‌محیطی خود بر این کتاب، افزود: تحلیل زیست‌محیطی بدان معناست که در آن علم و فرهنگ را با هم ارتباط می‌دهیم تا بتوانیم از وقوع بحران‌های طبیعی بر زمین جلوگیری کنیم. گفتنی است از کلمه نقد استفاده نمی‌کنم، زیرا نقد اثر بحثی جداگانه است و اینجا ما بیش از همه با تحلیل سروکار داریم.

کتاب در برخی قسمت‌های خود حال‌وهوای نوستالژیک هم دارد که صابری درباره‌شان می‌گوید: هان در جایی از کتاب به سال ۱۹۶۹ میلادی قدم می‌گذارد و از اولین سفر انسان به کره ماه می‌نویسد. در این سفر، انسان برای اولین بار موفق شد تصویر کل زمین را ببیند. این قسمت را هان مانند دیدار یک معشوق توصیف می‌کند. همچنین به نظریاتی چون لاوازیه هم نظر دارد که طبق آن، نه چیزی ایجاد و نه متحول می‌شود، بلکه تمام دنیا روی تحول و دگرگونی می‌بینند. برای نمونه، پس از مرگ نابود نمی‌شویم، بلکه به موجودی دیگر بدل می‌شویم.

تحلیل‌گر «نامه عاشقانه به زمین» گفت ما بر اساس این کتاب باید تفکر تأملی داشته باشیم که بدین معناست: با این تفکر سرعت عمل ما کاهش پیدا می‌کند؛ سرعت عملی که در دنیای امروز بسیار باب است و به زمین آسیب می‌زند. از طرفی، فکرکردن به کارهایمان و نتایج‌شان نیز در پی تفکر تأملی به وجود می‌آید و اهمیت می‌یابد. با عنایت به همین بحث، هرکدام ما باید عمیق و باحصوله صورت گیرد. نویسنده پس از این بحث مفصل یا آگاهی‌دادن در باب زمین و علاقه‌مندکردن خواننده به این سیاره، بخش نامه‌ها را شروع می‌کند که شامل ده قسمت یا نامه است.

عطیه سادات صابری

چگونه با خواندن عاشقانه‌ها از زمین مراقبت کنیم؟
صابری درباره تحلیل محتوای این ده نامه این‌گونه توضیح داد: صحبت عاشقانه و صمیمانه با زمین یکی از نکته‌های شایسته توجه در اینجاست. به خلاقیت زمین که موجودات متعددی را به دامان خود راه داده هم باید اشاره کرد. رابطه‌مان با زمین در این نامه‌ها به‌خوبی تصویر شده و هان ویتنامی از ما می‌خواهد حتی راه‌رفتننمان را بر آن اصلاح کنیم، چه برسد به اینکه بخواهیم با ابزاری مثل بولدوزر به جانش بیفتیم. او در دنباله نامه‌ها به دیگر ویژگی‌های زمین نیز ضمن صحبت‌های عاشقانه‌اش نظر می‌کند؛ زمینی که مادی نیست و در نگاهش روح دارد. وقتی بدانیم ما با موجود زنده سروکار داریم، دیگر به آن آسیب نمی‌زنیم.

او در ادامه نظر به نامه‌های عاشقانه چنین بیان کرد: هان معتقد است که خواهر زمین، ماه، بر جزر و مد و دیگر ویژگی‌های آن اثر می‌گذارد. فتوسنتز معجزه‌ای است که زمین را سبزپوش کرده. هرچند که با اشعه ماوراء بنفش در حال نابودی این محیط سراسر سبز هستیم. نویسنده قصد دارد که زمین یا مادر خویش را همانند بدنمان بدانیم و خورشید را قلب خود محسوب کنیم. بی‌مرگی و بی‌باکی نیز از دیگر مسائل مهم کتاب است که به زمین نسبت داده شده است.

صابری برای اینکه آسیب‌هایی را که بشر به زمین زده است، مصداقی و بومی توضیح دهد، خاطره‌ای گفت: دوران کارشناسی‌ارشد یکی از استادهای ما به مقاله‌ای ارجاع داد و ما دنبالش رفتیم. اما آن را نیافتیم و مقاله را از خود استاد خواستیم. استاد مقاله را داد و آن را خواندیم که یکی از نکات مورد تأکید در آن صنعتی‌نکردن اصفهان بود؛ زیرا صنعتی‌کردن بی‌اندازه آن سبب می‌شود که به شهر آسیب برسد؛ با توجه به اینکه روزهای وارونگی هوا و روزهای هوای آرام و ساکن در اصفهان بسیار زیاد است. این آینده‌پژوهی مهمی بود که به آن نظر نشد. در ضمن، هدف ازبین‌بردن کارخانه و صنعت نیست، بلکه به برنامه‌ریزی و ایجاد مشاغل جایگزین نیاز دارد. در واقع، انسان دنیای امروز با خشونت به جان زمین می‌افتد و بیراهه نیست که خشونت و خشم هم از سوی زمین می‌بیند. امروزه، نظم زمین از میان رفته است.

در مباحث مرتبط با زمین یکی از مسائل مهم، توسعه پایدار است که این مدرس و پژوهنده جغرافیا درباره‌اش گفت: در توسعه پایدار، ما ظرفیت و سازگاری و عدالت هر محیط را بررسی می‌کنیم. برای نمونه، ایجاد اشتغال مهم است، اما باید دید که چطور مشاغل را شکل دهیم که کمترین آسیب به زمین برسد. یکی از این توسعه‌ها که بحران طبیعی به همراه آورد، حوالی دریاچه ارومیه بود که آن را به نابودی کشاند. قابل ذکر است که برای توجه به این مسائل همیشه هم به پروژه‌های بزرگ نیاز نیست، برای نمونه، کافی است که ما در خانه و استفاده شخصی‌مان از آب دقت بیشتری داشته باشیم و خودسرانه آب را هدر ندهیم. یا از وسایل عمومی به‌طور مرتب استفاده کنیم تا جایی که همه آنها به عادت‌های خوب ما تبدیل شوند.

صابری در سخنان نهایی‌اش و در یک جمع‌بندی از کتاب «نامه‌ عاشقانه به زمین» چنین بیان کرد: این کتاب آموزش می‌دهد که چگونه از زمین مراقبت کنیم. اما آن آموزش را به زبان علمی و خسته‌کننده نگفته است. مخاطب آن هم بر اساس همین ویژگی‌اش عام است و فقط متخصص از «نامه‌ عاشقانه به زمین» بهره نمی‌برد. همچنین همپای هم به سلامت روان انسان و سلامت زمین اهمیت می‌دهد که از ویژگی‌های مهم کتاب به شمار می‌رود. البته چندین نظریه علمی و تفکر تعاملی را نیز در خصوص زمین مطرح می‌کند. در نهایت خواننده با این کتاب ترغیب می‌شود که نه از روی اکراه و اجبار، بلکه از روی میل به محافظت از زمین و هویت آن بپردازد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...