آمیزه‌ی عشقی افسون‌کننده و لبخندی به پاکی لبخند فرشتگان... همه‌ی نیرنگ‌های پیرزنی را که می‌گوید عمه‌ی اوست فرا گرفته است... دون خوان باید هفت سال تمام طبقه‌ی اجتماعی و ثروت خود را رها کند و مانند دوستی در کنار او زندگی کند... دختر میزبانی عاشق آندرس می‌شود، ولی آندرس از ازدواج با او خودداری می‌کند... پیرزن او را دزدیده است

دختر کولی [La gitanilla] میگل د سروانتس ساآودرا
دختر کولی [La gitanilla] نخستین و مردم‌پسندترین داستان از داستان‌های کوتاه پندآموز اثر میگل د سروانتس ساآودرا1 (1547-1616)، نویسنده‌ی اسپانیایی است. این داستان متعلق به گروه موسوم به گروه «آرمانی»‌است و از تاریخ نگارش آن اطلاعی در دست نیست. پرسیوزه2 در محیط کولیان پرورش یافته و همه‌ی نیرنگ‌های پیرزنی را که می‌گوید عمه‌ی اوست فرا گرفته است. لطف و ملاحتی که دختر به هنگام رقصیدن یا فال‌گرفتن از خود نشان می‌دهد دل از همه‌ی کسانی که او را می‌بینند می‌رباید. شهسوار جوانی به نام دون خوان دکارکامو3 دلباخته‌ی او می‌شود. ولی پرسیوز، که به همان اندازه زیباست نجیب نیز هست، قصد دارد که نه‌تنها ازدواج کند، بلکه خواستگار خود را از بوته‌‌ی آزمایشی طولانی بگذراند. دون خوان باید هفت سال تمام طبقه‌ی اجتماعی و ثروت خود را رها کند و مانند دوستی در کنار او زندگی کند.

جوان این شرایط را می‌پذیرد. خانواده‌ی خود را ترک می‌گوید و چنین وانمود می‌کند که می‌خواهد در نبردهای فلاندر شرکت جوید. نام خود را به آندرس کابالیرو4 تغییر می‌دهد و وارد قبیله‌ی تسیگان‌ها5 می‌شود و قوانین و آداب و رسوم آنها را می‌پذیرد. ولی چون نمی‌تواند خود را به دزدی‌کردن راضی کردن، چیزهایی را با پول خود می‌خرد و چنین وانمود می‌کند که آنها را دزدیده است. طی اقامتی در دهکده‌ای در حوالی مورسیا، دختر میزبانی عاشق آندرس می‌شود، ولی آندرس از ازدواج با او خودداری می‌کند. دختر برای انتقام اشیای گرانبهایی را در باروبنه‌ی کولی قلابی پنهان می‌کند و سبب می‌شود که او را توقیف کنند. سربازی که برادرزاده‌ی قاضی شهر است می‌خواهد دزد را تنبیه کند. ولی غیرت اشرافی جوان به جنبش می‌آید. در نتیجه آندرس سرباز را با شمشیر خودش می‌کشد.

او را با تمام اهل قبیله توقیف می‌کنند، به مورسیا می‌برند و به زندان می‌اندازند. پرسیوزه نزد قاضی می‌رود و از او درخواست می‌کند که جوان را آزاد کند. ولی پیرزن کولی نزد قاضی و زن او افشای رازی می‌کند که همه را نجات می‌دهد: پرسیوزه دختری است که قاضی و زنش او را در کودکی گم کرده‌اند و همین پیرزن خود او را دزدیده است، و لباس روزگار کودکی دختر، که آن را سال‌ها نزد خود نگاه داشته است، و نیز قراین دیگری را به عنوان شواهد دعوی خود به آنها ارائه می‌دهد. پدر و مادر غرق در شادی می‌شوند و پرسیوزه نیز به نوبه‌ی خود هویت حقیقی جوان را فاش می‌کند.
با مبلغی پول پدر و مادر سرباز را راضی می‌کنند. پدر دون خوان به ازدواج دخترش با جوان رضایت می‌دهد و سرانجام آن دو با هم ازدواج می‌کنند.

این داستان نیز به اندازه‌ی خدمتکار مشهور، ولی بیش از کمدی پدرو د اوردمالاس آمیزه‌ای است از موضوعات به غایت ساده‌شده و قراردادی ادبی و فقراتی از واقع‌گرایی خاص پیکارسک. در نتیجه تابلویی حاصل شده است پرتصنع و غیرطبیعی که بر زمینه‌ی آن چهره‌ی دل‌انگیز دختر کولی خودنمایی می‌کند. این آزارجوی پاکدامن، «آمیزه‌ی عشقی افسون‌کننده و لبخندی به پاکی لبخند فرشتگان»، یکی از منتقدان ادبی را به یاد «کارمِن در حالت معصومیت» می‌اندازد. سروانتس در این داستان چند فقره اشعار غنایی نیز گنجانده است که از بهترین سروده‌های او به شمار می‌رود. از آن جمله است: «Hermosita, Hermosita» (زیبای کوچک، زیبای کوچک) و «Cabecita, Cabecita» (چهره‌ی کوچک، چهره‌ی کوچک) که لحن فوق‌العاده عامه‌پسندی دارند و نوعی کر موسیقایی در داستان به وجود می‌آورند.

دختر کولی [La gitanilla]  میگل د سروانتس ساآودرا

مونتالبان و سولیس موضوع دختر کولی را به روی صحنه آورده‌اند. ویکتور هوگو در پرداختن چهره‌ی اسمرالدا6 در نوتردام دو پاری از این شخصیت آفریده‌ی سروانتس الهام گرفته است. پ .ا. وولف7 نمایشنامه‌ای با اقتباس از داستان سروانتس نوشته است به نام پرسیوزا [Preciosa]، که در سال 1821 با یک موسیقی از کارل ماریا فون وبر8 (1786-1826)، آهنگساز آلمانی، به روی صحنه آمد. موسیقی وبر (یک «اوورتور»، چهار «کُر» یک «رُمانس» و رقص) جذابیت داستان سروانتس را، با رنگ و لطفی که بهترین «لید»های این موسیقی‌دان را به یاد می‌آورد، نشان داده است.

اسماعیل سعادت. فرهنگ آثار. سروش

1. Miguel Cervantes Saavedra 2. Precieuse
3. Don Juan de Carcamo 4. Andres Caballero
5. Tziganes 6. Esmeralda 7. P.A. Wolff
8. Karl Maria von Weber  

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...