سایه‌ی سنگین یک احساس | مرور


سایه‌ی تنهایی سنگین است؛ سایه‌ای که شاید ندانیم چگونه از راه می‌رسد و رنج می‌سازد.
آدمی در گیرودار همه‌ی سرمشغولی‌ها، گسترش تکنولوژی و هیاهوی دنیای مجازی باز هم با تنهایی‌های خویش دست به گریبان است. شاید شما هم تاکنون بارها و بارها در دالان های تنهایی قدم زده‌اید و به این احساس اندیشیده‌اید. احساسی که یک‌وقت‌هایی عمق می‌یابد و مسیر آرامش و آگاهی را روشن می‌سازد و یک‌وقت‌هایی هم از گسست‌ها و فقدان‌ها نشان دارد. تنهایی‌احساسی‌ست که آثارش جاری‌ست و نمی‌شود بی‌اعتنا از کنار آن گذشت.

خلاصه کتاب «سرگذشت تنهایی/ تاریخچه یک احساس» [A biography of loneliness : the history of an emotion] فی باوند آلبرتی [Fay Bound Alberti]

«سرگذشت تنهایی/ تاریخچه یک احساس» [A biography of loneliness : the history of an emotion] یکی از آثاری‌ست که با ما از تنهایی سخن می‌گوید. این کتاب نوشته‌ی فی باوند آلبرتی [Fay Bound Alberti] از بنیان‌گذاران «بنیاد تاریخ احساسات» در دانشگاه کوئین مری است. او به ما می‌گوید که بهتر است تنهایی را نه تنها یک احساس خاص، بلکه مجموعه‌‌ای بدانیم که طیفی از احساسات متفاوت و اغلب متناقض را در بر می‌گیرد.

تاریک‌روشن تنهایی
تنهایی گاه گودالی دهشتناک است که حجم انبوهی از رنج را بر گرده‌ی آدمی می‌نهد و گاهی نیز انزوایی خودخواسته است. همراه شدن با «سرگذشت تنهایی» یادمان می‌اندازد که نگاه انسان‌ها به مقوله‌ی تنهایی در گذشته به سبب تاثیر نظام معنوی و فلسفی با احساس انسان‌های امروز متفاوت است. بی‌تردید امروزه احساس تنهایی بحرانی فرهنگی در جهان معاصر بشمار می‌آید. احساسی که فراگیر شده و انسان‌های بسیاری با آن مواجه‌اند، و همه‌ی ما خوب می‌دانیم که این احساس علاوه بر آثار ذهنی بر جسم نیز تاثیر می‌گذارد.

«هیچ کس جزیره نیست» عنوانی‌ تامل برانگیز است که آلبرتی برای پیشگفتار کتابش انتخاب کرده است. او در پیشگفتار تاکیده کرده که تنهایی، این بیماری مدرن اجتماعی، در هر رخنه‌ای ریشه دوانده و در ادامه با نگارش بخش اول کتابش به موضوع استحاله «خلوت‌گزینی» و پیشینه‌ی احساس تنهایی می‌پردازد.

وی نوشته است: «تنهایی» هم در سطح واژه و هم، چه بسا بحث‌انگیزتر از آن، در سطح تجربه پدیده‌ای نسبتاً مدرن به حساب می‌آید.

او همچنین در این بخش به اهمیت انزوا توجه نشان داده و در کنارش یادآور می‌شود که انزوای بیش از حد ممکن است سلامتی را به خطر بیاندازد. وی همچنین با نگاهی به گذشته متذکر می‌شود که اگر انزوا از بیرون به فرد تحمیل می‌شد، بسیار آزاردهنده‌تر از این بود که فردی خودخواسته آن را انتخاب می‌کرد. ناگفته نماند که شکل‌گیری تنهایی مدرن و عوامل موثر در ایجادش از جمله موضوعات خواندنی در این بخش است که توجه مخاطبان را به خود می‌خواند. نویسنده در این بخش به بیان اظهارات کارشناسان و پژوهشگران و همچنین ذکر مثال‌هایی ملموس می‌پردازد.

سیلویا پلات در دالان تنهایی
یک«بیماری خونی»؟ عنوان دومین بخش از سرگذشت تنهایی است که حول محور تنهایی مزمن سیلویا پلات به رشته‌ی تحریر درآمده است. این بخش به ویژه می‌تواند برای علاقمندان به آثار و زندگی پلات، شاعر و نویسنده‌ی آمریکایی بسیار جذاب باشد چرا که آلبرتی در این بخش به کنکاش در جهان تنهایی‌های این شاعر که از کودکی آغاز شد، پرداخته است. و البته آلبرتی در سومین بخشِ کتاب هم از ادبیات غافل نشده و عنوان «تنهایی و فقدان؛ عشق رمانتیک، از بلندی‌های بادگیر تا گرگ و میش» به وضوح حاکی از همین موضوع است. وی در این قسمت توجه مخاطبانش را به بنیان فلسفی آنچه که در قرن بیست‌ویکم، عشق رمانتیک نامیده می‌شود و جست‌وجو برای کمال و وحدت جلب می‌کند.

تنهایی ناشی از فقدان
تنهایی آدم‌ها در فقدان همسر مقوله‌ای مهم در جهان تنهایی‌ست. «بیوگی و فقدان» چهارمین بخش از کتاب سرگذشت تنهایی‌ست که با ما از این نوع تنهایی سخن می‌گوید. بی‌تردید رنجی که پس از مرگ نزدیکان، انسان را به ویژه در سنین سالمندی دربر می‌گیرد بسیار سنگین است و این سنگینی با حسرت گذشته را خوردن در هم می‌آمیزد. نویسنده‌ی «سرگذشت تنهایی» با بیان خاطرات مردی به نام «توماس ترنر» از طبقه‌ی متوسط جامعه و همچنین ارائه‌ی شرحی از بیوگی ملکه «ویکتوریا» برای همراهان کتابش شرح روشنی از موضوع بیوگی و فقدان را در برابرمان قرار داده است.

تنهایی در جهان لایک‌ها
رسوخ رسانه‌های اجتماعی در زندگی آدم‌ها و اثراتش موضوعی انکارناپذیر است. این روزها شاید دوستان ما در فضای مجازی بیش از دوستان‌ دوروبرمان باشد. ولی ماهیت این دو نوع دوستی با هم متفاوت است و البته اثرات وقت‌گدرانی در جهان مجازی نیز خود موضوعی قابل تامل است. «اینستاگلام؟» عنوان بخش پنجم «سرگذشت تنهایی» است. لازم به ذکر است که اینستاگلام ترکیب دو واژه‌ی «اینستا» و«glum » به معنای «دل‌مرده» است. آلبرتی در این بخش نوشته است: «مطالعه‌ای که سال ۲۰۱۵ به سفارش بیمه‌های درمانی انجام شد نشان می‌دهد که تنهایی بعد از شکست در روابط اجتماعی چهره به چهره‌ای که به نوعی وابسته به رسانه‌های اجتماعی بودند تشدید می‌شود.»
و باز در جای دیگر یادآور شده، تنهایی در جوامعی که بالاترین آمار استفاده از رسانه‌های اجتماعی را دارند شایع‌تر است.

لازم به ذکر است که این بخش از کتاب تلنگری برای آنهایی‌ست که اثرات ویرانگر غرق شدن در فضای مجازی را نادیده می‌انگارند. و اما «بمب ساعتی؟»؛ «بی‌بام و بی‌ریشه»؛ «رفع گرسنگی»؛ «ابرهای تنها و غارهای تنهایی» عنوان‌های فصول آخرِ این کتاب است. فصولی که نویسنده در آنها به اهمیت خانه، پناهندگان و تنهایی، ارتباط افسردگی با تنهایی، زبان بدن در سایه‌ی تنهایی، رابطه‌ی خلاقیت هنری با تنهایی، انزوای خودخواسته و گوشه‌نشینی معنوی می‌پردازد.

«سرگذشت تنهایی/ تاریخچه یک احساس» نوشته‌ی«فی باوند آلبرتی» با ترجمه‌ی اکرم رضایی بایندر از سوی نشر بیدگل در ۳۵۱ صفحه و با بهای ۱۸۶ هزارتومان منتشر و روانه‌ی بازار کتاب شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...