انتشارات ذهن‌آویز کتاب «فراوانی» [Abundance : the inner path to wealth] با زیرعنوان «مسیر درونی به سوی ثروت» نوشته دیپاک چوپرا [Deepak Chopra] را با ترجمه مهرناز نوروزی نشر داد.

فراوانی» [Abundance : the inner path to wealth] مسیر درونی به سوی ثروت» نوشته دیپاک چوپرا [Deepak Chopra]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از هنرآنلاین؛ نویسنده با نوشتن این اثر می‌خواهد خواننده به این درک برسد که فراوانی ساحتی از آگاهی است. آگاهی بیکران است و به همین دلیل مواهب بی‌شماری به همراه دارد. او با آمیختن آموزه‌های باستانی و اعمال معنوی با خردی که در طی چهار دهه به‌عنوان چهره‌ای شناخته‌ شده در پزشکی ذهن و بدن بدست آورده است نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از احساس محدودیت و ترس، که انسان خود ایجاد می‌کند، فراتر رفت تا فراوانی واقعی را در همه‌ جنبه‌های زندگی تجربه کرد. برای انجام دادن این کار، دیپاک یک برنامه‌ هفت مرحله‌ای را همراه با مدیتیشن و تکنیک‌های تمرکز حواس ارائه می‌دهد تا به خواننده کمک کند تمرکز، انرژی و شهود خود را متمرکز و هدایت کند و بتواند ثبات، ثروت، بینش، خلاقیت، عشق و قدرت واقعی را تجربه کند.

تمام هدف کتاب، که بر پایه‌ یوگا بنا شده، ایجاد اتحاد و تعامل بین دو دنیای درون و بیرون است که تنها در ساحت آگاهی اتفاق می‌افتد؛ زیرا شما فقط می‌توانید آنچه را که از آن آگاه هستید تغییر دهید.

قسمت اول کتاب به موضوع ثروت می‌پردازد. بخش دوم تمام جنبه‌های فراوانی را پوشش می‌دهد. از طریق یوگا چیزهایی را آگاهانه استخراج می‌کنیم که بیش از همه برایمان ارزش دارند: عشق، شفقت، زیبایی، حقیقت، خلاقیت و رشد شخصی. هر چه بیشتر آگاه باشید، بهتر می‌توانید به آن چیزها به‌وفور دسترسی داشته باشید. بخش سوم به عمیق‌ترین سطح یوگا می‌پردازد، جایی که آگاهی سعادتمندانه از میدان امکانات بی‌نهایت سرچشمه می‌گیرد. تمرکز این بخش بر روی سیستم چاکراهاست، هفت سطحی که در آن آگاهی را می‌توان به‌خوبی تنظیم و به‌طور کامل بیدار کرد.

اگر یوگا بتواند اینجا و اکنون شادی به ارمغان بیاورد، آنچه نیاز دارید با آنچه می‌خواهید هم‌سو می‌شود؛ زیرا تمام وجود شما در هماهنگی کامل خواهد بود.

در بخشی از صفحه ۱۱ کتاب «فراوانی» آمده است: «جان بخشایشگر بیکران است؛ بنابراین هیچ‌ امری طبیعی‌تر از فراوانی نیست. آنچه غیرطبیعی است قحطی، فقدان و فقر است. می‌دانم که این‌ها کلمات سنگینی هستند. باورهای مختلفی حول ثروتمندان و فقرا، داراها و ندارها می‌چرخند. نیروهای اجتماعی اغلب علیه فقرا کار می‌کنند و من به‌هیچ‌وجه ملامت یا قضاوت ارزشی نمی‌کنم. در زیربنای همه نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌ها، جان آسیبی نمی‌بیند یا حتی تحت‌تاثیر قرار نمی‌گیرد. اگر یک عکس فوری از زندگی هر کسی در هر کجای دنیا بگیرید، مسیری از دارما وجود دارد که جان از آن حمایت خواهد کرد. مسیر درونی همیشه وجود دارد و با وجود این،‌ تعداد کمی از مردم، شرقی یا غربی، ثروتمند یا فقیر، درک می‌کنند که چگونه می‌توانند به حق طبیعی معنوی خود دسترسی پیدا کنند. یوگا مخزن دانشی درونی است که برای یک زندگی آکنده از فراوانی و شادکامی لازم است.

کلید ثروت این است که در دارمای خود باشید و در مسیری بمانید که برای شما بهترین است. «بهترین برای شما» از قبل تعریف نشده است. شما یک گزینه دارید و در واقع در تمام زندگی خود انتخاب‌هایی کرده‌اید که به این لحظه از زمان منجر شده است. به اطراف نگاه کنید، وضعیتی که در آن قرار گرفته‌اید، همگی زاییده ذهن هستند. ظواهر فیزیکی خانه، شغل، دارایی، حقوق، حساب بانکی و غیره ثمره آگاهی است. به‌خودی‌خود، مسائل مادی ارزش ذاتی ندارند. یک عمارت می‌تواند مکانی پر از ناراحتی باشد، یک کلبه می‌تواند پر از شادی باشد. یک شغل می‌تواند منبعی برای رضایت شخصی یا کاری یکنواخت و طاقت‌فرسا باشد. حقوق شما می‌تواند آنچه را که از زندگی می‌خواهید، برای شما به ارمغان بیاورد یا به‌سختی برای گذران زندگی کافی باشد.

اگر چیز بیشتری از زندگی می‌خواهید، چشم‌اندازی تدوین کنید که دارما از آن پشتیبانی کند. هم‌اکنون از شما می‌خواهم که دیدگاه شخصی خود را درباره موفقیت، ثروت و کامیابی بنویسید، اما قبل از آن، باید بدانید که دارما از چه ارزش‌هایی حمایت می‌کند و چه ارزش‌هایی را حمایت نمی‌کند.

دارما از شما حمایت خواهد کرد، اگر...
هدف شما شادی و کامیابی است.
خود را وقف دیگران می‌کنید.
به موفقیت دیگران به‌اندازه موفقیت خود اهمیت ‌می‌دهید.
کردارتان از روی عشق است.
ایده‌آل‌هایی دارید و با آن‌ها زندگی می‌کنید.
صلح‌جو هستید.
به خود و اطرافیان‌تان انگیزه می‌دهید.
گوش می‌‌دهید و یاد می‌گیرید.
به گزینه‌های خود می‌افزایید.
مسئولیت‌پذیر هستید.
درخصوص تجربیات جدید کنجکاوی می‌کنید.
آزاداندیش هستید.
خود را می‌پذیرید و ارزش خود را می‌دانید».

دیپاک چوپرا متولد سال ۱۹۴۶، نویسنده، پزشک و متخصص یوگای هندی‌الاصل آمریکایی است. او تحصیلات مقدماتی پزشکی را در هند و دوره‌ تخصص خود را در حوزه‌ غدد و پزشکی داخلی در ایالات متحده‌ امریکا سپری کرد. او همچنین سابقه‌ تدریس پزشکی در دانشگاه‌های امریکا از جمله دانشگاه تافتز و دانشگاه بوستون را دارد. در کنار فعالیت در زمینه‌ پزشکی، در حوزه‌ نویسندگی نیز فعال است و تا کنون بیش از ۴۰ کتاب نوشته و منتشر کرده است. از جمله کتاب‌های این نویسنده می‌توان به «سلامتی کامل»، «هفت قانون معنوی موفقیت»، «گرسنه‌ چه چیز هستید؟»، «اکسیر» و «شفای کوانتومی» اشاره کرد.

کتاب «فراوانی» با زیر عنوان مسیر درونی به سوی ثروت نوشته دیپاک چوپرا با ترجمه مهرناز نوروزی در انتشارات ذهن‌آویز منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...