کتاب «پرنده‌ای از پادشاهی آسمان» [The Bird from the kingdom of heaven] نوشته پارسا پیکر [Parsa Peykar] با ترجمه شبنم سمیعیان توسط نشر آفتابکاران منتشر و راهی بازار نشر شد.

پرنده‌ای از پادشاهی آسمان»[The Bird from the kingdom of heaven] نوشته پارسا پیکر [Parsa Peykar]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۱۸ منتشر شد و پارسا پیکر نویسنده و گردآورنده آن، روان‌شناسی است که با زندانی‌ها کار می‌کند. او برای تهیه این‌کتاب، مفهوم آزادی را برای دو زندانی مددجوی خود، وسط گذاشته و آن‌ها هم درباره این‌مفهوم مطالبی نوشته و نقاشی‌هایی کشیده‌اند.

پیکر طی دو سال و نیم، با بیش از ۳۰۰ زندانی ملاقات و با آن‌ها کار کرده تا استعدادهای آن‌ها را شناسایی کند. او در همین‌راستا، بنیاد آزادی در قفس را تاسیس کرده است. آدریان و دامیان دو زندانی‌ای هستند که مطالب و تصاویر کتاب «پرنده‌ای از پادشاهی آسمان» را تهیه کرده‌اند.

«زندگی در زندان؛ به قلم دامیان تصویرگر نقاشی روی جلد»، «توصیف آزادی؛ به قلم آدریان تصویرگر نقاشی‌های داخل کتاب» و «پرنده‌ای از پادشاهی آسمان» بخش‌های اصلی این‌کتاب را تشکیل می‌دهند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

باید افق را به خاطر می‌آورد و روزگاری را که آسمان زیستگاهش بود و آغوش خداوندگارِ عشق، یگانه واقعیت زندگی‌اش. همین فکر به‌خودی خود می‌توانست برایش تولدی دوباره باشد اما چشمانش مدت‌های مدیدی بود که به دیدن میله‌های قفس عادت کرده بود و این‌عادت برایش پیام‌آور مرگ بود؛ مرگی که هم انتظارش را می‌کشید و هم از آن می‌ترسید. «پرندگان هیچ باوری را با زور نمی‌پذیرند چون در آزادی آفریده شده‌اند.» هویت درهم‌ریخته کنونی‌اش کاملا مغایر با هویت اصلی‌اش و قوانین آفرینش بود چون تصمیم گرفته بود خودش را همچون کرکسی ببیند و در سایه این واقعیت زندگی کند.

این‌کتاب با ۴۸ صفحه مصور، شمارگان۳۰۰ نسخه و قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...