کتاب «ماندن یا رفتن» [Stay or Leave : how to remain in, or end, your relationship] جستارهایی از موسسه مدرسه زندگی با ترجمه فائزه نوری توسط نشر هنوز راهی بازار نشر شد. این کتاب پیش از این با عنوان «ماندن یا ترک‌کردن» توسط صبورا جلالی ترجمه و منتشر شده بود.

ماندن یا رفتن» [Stay or Leave : how to remain in, or end, your relationship]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب با توافق آلن دوباتن موسس موسسه مدرسه زندگی در لندن منتشر شده و جستارهایی از آموزه‌های این‌موسسه را درباره وضعیت تردید بین رفتن و ماندن شامل می‌شود. کتاب پیش‌رو برای این تدوین شده که کمک کند آدم‌ها از رخوت و بلاتکلیفی بیرون بیایند و کاری را بکنند که مدت‌ها آرزویش را داشته‌اند و امیدوار بوده‌اند روزی کسی یا کتابی اجازه‌اش را صادر کند. به بیان خلاصه، این‌کتاب برای این منتشر شده که به مخاطبش یاری کند تصمیم قطعی را بگیرد.

«ماندن یا رفتن» ۲۴ بخش یا موضوع دارد که از این‌قرارند:

«آیا حق دارم از همسرم بخواهم تغییر کند؟»، «آیا ما زیادی متفاوت هستیم؟»، «اصلا کسی تغییر می‌کند؟»، «آیا نارضایتی از رابطه جنسی علت خوبی برای جدایی است؟»، «تکلیف بچه‌ها چه می‌شود؟»، «آیا تمام راه‌ها را امتحان کرده‌ام؟»، «اگر برای همیشه تنها بمانم چه؟»، «اگر اشتباه قبل را تکرار کنم چه؟»، «آیا تنهایی از پس زندگی برمی‌آیم؟»، «چه کسی اول دیگری را طرد کرده است؟»، «چرا هنوز به این رابطه ادامه می‌دهم؟»، «چرا درک رفتارهای او سخت است؟»، «چه‌چیزی می‌توانی بگویی؟»، «چگونه از رفتن مصیبت‌نامه ننویسم؟»، «آیا غیرقابل تحمل است؟»، «آیا حق این‌انتخاب را دارم؟»، «آیا زیادی انتظار دارم؟»، «چگونه این‌خبر را به او بدهم؟»، «چرا ناگهان این‌قدر عوض شده است؟»، «چرا حسرت گذشته را می‌خورم؟»، «اشکالی ندارد توافق کنیم؟»، «چگونه به او نزدیک شوم؟»، «آیا راه دیگری به‌جز ماندن یا رفتن دارم؟» و «نکند اشتباه کنم؟».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

گول ظاهر صمیمی دیگران را نخوریم
از دور همه خیلی خوشبخت به نظر می‌رسند. مهمانی تمام ذهن ما را پر می‌کند (همان چیزی که در تاریک‌ترین لحظات زندگی گمان می‌کنیم گردهم‌آیی سرورآمیزی است که ما اجازه ورود به آن را نداریم). از کنار رستوران رد می‌شویم و عده‌ای را می‌بینیم که در صندلی لم داده‌اند و با بی‌خیالی می‌خندند. زوج‌هایی را می‌بینیم که دست‌های همدیگر را گرفته‌اند و خانواده‌هایی که آماده سفر خارج از کشور می‌شوند. می‌دانیم قرار است چه‌قدر خوش بگذرد.

اما باید چیزهایی را که در لحظات سرد و تاریک زندگی خودمان تجربه کرده‌ایم به یاد بیاوریم، چون حقیقت دارند: در همان رستوران گاهی با طرف مقابل غریبه غریبه می‌شویم. بین همان زوج‌های خوشحال هم تلخی وجود دارد و در ساحل آفتابی هم ناامیدی دیده می‌شود. ما معمولا خیال می‌کنیم روابط دیگران سرشار از صمیمیت و نزدیکی و درک است. ما مطمئن هستیم که «همه» دقیقا همان‌چیزی را دارند که ما عشق حقیقی می‌دانیم، اما حقیقت این نیست. بسیاری از آن‌ها با هم می‌مانند، اما همچنان احساس تنهایی می‌کنند. بسیاری از آن‌ها با هم حرف می‌زنند، اما نه می‌شنوند و نه شنیده می‌شوند.

این‌کتاب با ۱۳۲ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۹۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...