زیست مجازی به روایت روانشناسی | هممیهن
کیوران مکمائن [Ciarán Mc Mahon] در کتاب «روانشناسی رسانه اجتماعی» [The Psychology of Social Media] به سویههای روانشناختی کنش انسانی در فضای رسانهای میپردازد. آنچه نویسنده میکوشد تا در این کتاب به آن پاسخ دهد این است که آیا در رسانه اجتماعی ما واقعاً خودمان هستیم؟ آیا میشود از ارتباط با افرادی که از آنها شناخت اجمالی آنلاین داریم بهرهای ببریم؟ چرا کسانی سفره دل خود را زیاده در سایتهای شبکههای اجتماعی باز میکنند؟
در جهان رسانهایشده امروز که زیست- جهان انسان معاصر با انواع رسانه و تاثیراتش تنیده شده است، اندیشیدن درباره رسانه در قلمرو یک رشته نیست. حتی رشته علوم ارتباطات که به نظر میرسد دانش تخصصی برای فهم رسانه و کارکردهایش باشد، خودش یک دانش بینارشتهای است که از علوم انسانی مختلف تغذیه میکند تا به فهم دقیق و عمیقتری از رسانه و تاثیراتش در جهان مدرن امروز برسد. جهانی که حالا به عصر ارتباطات و جامعه اطلاعاتی شهره است.
کیوران مکمائن در کتاب «رسانه اجتماعی» به سویههای روانشناختی کنش انسانی در فضای رسانهای میپردازد. آنچه نویسنده میکوشد تا در این کتاب به آن پاسخ دهد این است که آیا در رسانه اجتماعی ما واقعاً خودمان هستیم؟ آیا میشود از ارتباط با افرادی که از آنها شناخت اجمالی آنلاین داریم بهرهای ببریم؟ چرا کسانی سفره دل خود را زیاده در سایتهای شبکههای اجتماعی باز میکنند؟
روانشناسی رسانه اجتماعی به این میپردازد که چگونه بخش بزرگی از زندگی روزمره ما در فضای آنلاین سپری میشود و این موضوع چه تأثیراتی بر هویت و بهزیستی و روابط ما میگذارد. کتاب از سویی نشان میدهد که پروفایلها و همپیوندان آنلاین و استاتوسها و اشتراکگذاری عکسها چگونه میتوانند راهی برای ابراز خودمان و شکلدهی به دایره تعاملاتمان باشد و ازسویدیگر مشکلات رسانه اجتماعی ازقبیل مسائل مربوط به حریم خصوصی را برجسته میکند.
از فومو (ترس جاماندن) گرفته تا تغییر دادن اطلاعات پروفایل فرد در شبکه اجتماعی بدون اجازه او و از توئیتزدن گرفته تا سلفیگذاشتن، روانشناسی رسانه اجتماعی نشان میدهد که رسانه اجتماعی چگونه دنیای ارتباطی کاملاً جدیدی ایجاد کرده است و خوب یا بد، احتمالاً کماکان سهم مهمی در چگونگی درک ما از خودمان خواهد داشت.
آنطور که خود نویسنده نیز در مقدمهاش نوشته این کتاب میخواهد به چند پرسش پاسخ دهد که برخی از آنها عبارتاند از: چگونه هویت خود را در پروفایلهای نامنعطف رسانه اجتماعی ابراز میکنیم؟ چرا واقعیبودن در رسانه اجتماعی کار سختی به نظر میرسد؟ چرا برخی از افراد، تغییر دادن اطلاعات پروفایل فرد در شبکه اجتماعی بدون اجازه او، را سرگرمکننده میدانند درحالیکه دیگران نمیدانند؟ آیا در محیطهایی که در آنها ناشناس هستیم همچنان میتوانیم خودمان باشیم؟ آیا میتوانیم از برقراری ارتباط با افرادی که از آنها شناخت اجمالی داریم سود ببریم؟ کدام سرویسها برای حفظ دوستیهای معنادار از همه بهتر هستند؟
درواقع این کتاب با توجه به متمایزترین ویژگیهای رسانه اجتماعی یعنی پروفایلها، هم پیوندان، آپدیتها، عکسها و فیلمها و پیامرسانی فصلبندی شده است، اما با اینکه اکثر مردم به مجرد دیدن یک سرویس رسانه اجتماعی آن را تشخیص میدهند، لزوماً نمیتوانند بهراحتی آن را توصیف کنند.
در روانشناسی پروفایلها، نویسنده به این میپردازد که در رسانه اجتماعی چگونه هویتهای خود را باید ابراز کرد و چقدر میتوان اصیل به نظر رسید. چیزی که نویسنده نامش را «کنج خصوصی اینترنتی متعلق به خود» میداند.
در فصل «همپیوندان» دوستان، خانواده و دیگر افراد جالبی که در رسانه اجتماعی به اکانتهایشان متصل میشویم، بررسی میشوند؛ اینکه چه چیزی از آنها نصیب ما میشود و از کجا میدانیم که به ما توجه نشان میدهند؟
در فصل چهارم به «آپدیتها» پرداخته میشود. مقصود همان متونی است که در رسانههای اجتماعی نوشته میشود تا همپیوندان خود را از هر چیزی که در هر لحظه خاص به آن فکر میکنیم، آگاه کنیم. از این زاویه، موضوع این فصل این است که ما چگونه میان قدرت عظیمی که رسانه اجتماعی برای جلب شهرت در اختیارمان میگذارد با تبعات بالقوهای که بر نیازمان به حریم خصوصی دارد توازن برقرار میکنیم.
در فصل ۵ به عکسها و فیلمها در رسانه اجتماعی پرداخته میشود. فصلی که در آن درباره تعامل با عکسها و ویدئوها صحبت میشود و اینکه آنها چگونه باعث میشوند احساس کنیم بهصورت آنلاین حاضر هستیم.
در فصل ۶ با عنوان «پیامرسانی» درباره ویژگی نهچندان بدیهی اما بسیار حیاتی سرویسهای اجتماعی، توانایی فرستادن پیامهای خصوصی یا مستقیم کاربران مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. از این جهت این فصل درباره این بحث میکند که پیامرسانی مکتوب چگونه میتواند تاثیر احساسی بسیار متفاوتی با ارتباط رودررو داشته باشد.
درنهایت این کتاب در فصل ۷ با عنوان «ارزشها» با تأملات گسترده در باب روانشناسی رسانه اجتماعی به پایان میرسد. همچنین فصل آخر به این پرسش میپردازد که کالایی کردن خودمان در رسانه اجتماعی برای ما به چه معنی است و در عوض عرضه این حجم از روانشناسی خود به الگوریتمها چه چیزی عایدمان میشود؟
خواندن این کتاب برای همه آنهایی که بهعنوان کاربر یا کنشگر فضای مجازی در رسانههای اجتماعی حضور و فعالیت دارند میتواند خواندنی و کاربردی باشد و خواننده را به خودآگاهی در استفاده از رسانههای اجتماعی برساند.
کیوران مک مائن نویسنده کتاب میگوید:«هرچند رسانه اجتماعی مثل کتاب خودآموز یا دفتر خاطرات شخصی است، باز هم اساساً مانند تلویزیون یا روزنامه یک دستگاه انتقال همگانی اطلاعات است. توجه زیاده از حد به این جنبه از این سرویسها معطوف شده است، اما امیدوارم دریافته باشید که آینده آنها به همان اندازه به درک بعد اول بستگی دارد: روانشناسی رسانه اجتماعی».
جالب اینکه امروز در شبکههای اجتماعی شاهد گسترش مخرب روانشناسی زرد هستیم اما این کتاب خود رسانههای اجتماعی را در بستر مفاهیم و نظریههای روانشناختی مورد بررسی قرار میدهد و میتواند بهمثابه یک خودآموز کمک کند تا در مواجهه و تجربه شبکههای اجتماعی به کنشمندی منطقی و معقولتری دست بزنیم.
[این کتاب نخستین بار با همین عنوان با ترجمه شیوا خوشنسب منتشر شده است.]