کتاب «در پی حکایت خلق‌وخوی ایرانیان در سه دهه اخیر» نوشته داود علی‌بابایی از سوی انتشارات امیدفردا منتشر شد. این کتاب مشتمل بر 82 مقاله در این باره است.

به گزارش ایبنا، جلد نخست اين كتاب تحت عنوان خلق و خوی ايرانيان در سه دهه اخير به چاپ رسيده كه شامل 82 مقاله بوده كه نمادی از خلق و خوی ايرانيان در سه دهه اخير است. این نوشته‌ها بيشتر شامل نسل سوم و چهارم است و اين كتاب دنباله همان مباحث قبلی است كه تحت عنوان در پي حكايت خلق و خوی ايرانيان در سه دهه اخير تأليف شده است.

علی‌بابایی در این باره گفت: برخی از جامعه‌شناسان و افرادی كه ادعای شم سياسی دارند بر اين باورند كه خلق و خوی ايرانيان به خصوص جوانان در سه دهه اخير عوض نشده است ولی من معتقدم و در عينيت جامعه می‌بينم كه خلق و خوی‌ها كاملا عوض شده است و ما مردم ايران باستان، ايران ميانه و حتی ايران 40 تا 50 سال پيش نيستيم.
 
وی عنوان کرد: هميشه خلقيات يک فرد چيزهايی است كه آن شخص مسائل روزمره خود را با آن سپری و با آن زندگی می‌كند. پر واضح است وقتی جهان در حال تغيير است و مردم ما هم در ارتباط با ديگر كشورها به‌ویژه كشورهای اروپايی، آمريكايی، ژاپن، كره جنوبی، چين و ديگر كشورهای در حال توسعه هستیم از آنان چيزهايی فرا می‌گيريم و يک نوع شبهه مدرنيزه را وارد كشور می‌كنيم سپس به طور حتم اين مسائل و اطلاعات و دانش‌های و علوم بر روی خلق و خوی ما اثر می‌گذارد و جالب اين است كه اين آثار جنبه منفی دارد و ما را از هويت ملی، مذهبی و ايرانی خود دور می‌كند و بايد فكری برای اين معضلات كرد.

[«در پی حکایت خلق‌وخوی ایرانیان در سه دهه اخیر» در 188صفحه و با قیمت 30هزار تومان توسط انتشارات امید فردا منتشر شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...