به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، «تأثیر تمدن پارسی در اندلس اسلامی»، [Pers-Andalus : iranische Kulturdenkmäler in "al-Andalus al-aqṣā] نوشته گابریله دولدقدر [Dold-Ghadar, Gabriele] با ترجمه کریم زاشا و به اهتمام سیدعلی موجانی از سوی نشر مورخ منتشر شد.

تأثیر تمدن پارسی در اندلس اسلامی»، [Pers-Andalus : iranische Kulturdenkmäler in "al-Andalus al-aqṣā] نوشته گابریله دولدقدر [Dold-Ghadar, Gabriele

در تأثیر و حضور ایرانیان در آندلس معمولاً نظرات مختلفی مطرح می‌شود؛ گروهی منکر حضور و تأثیر ایرانی‌ها بر این منطقه هستند و گروهی دیگر نیز با اغراق از نقش ایرانیان در تحول فرهنگ و هنر آندلس سخن می‌گویند. با وجود همه این دیدگاه‌ها، آثار به یادگار مانده در این منطقه و همچنین حضور دانشمندان ایرانی در این منطقه و تأثیر آنها بر حوزه‌های مختلف از موسیقی و ستاره‌شناسی گرفته تا ادبیات و هنر بر نقش تأثیرگذار ایرانیان بر این منطقه پس از فتح توسط سپاه اسلام تأکید دارد. در واقع می‌توان گفت اگرچه شاید ایرانی‌ها در فتح آندلس نقشی نداشتند، اما در پویایی و ماندگاری هنر، ادبیات و دانش در این منطقه نقش بی‌بدیلی ایفا کرده‌اند.

کتاب «تأثیر تمدن پارسی در اندلس اسلامی» تلاش دارد تا به نقش ایرانیان در این منطقه بپردازد و از وجوه مختلف این مسئله را بررسی کند. در معرفی این اثر آمده است: این کتاب در درجه اول یک کار بین‌رشته‌ای میان تاریخ، دین و هنر است؛ کاری که ما در دوره سخت نیازمند آن هستیم. در واقع، روزگاری که آفت ملی‌گرایی مانند خوره به جان ملت‌ها افتاده؛ از یک سو ملتی را از باقی ملت‌ها جدا کرده و از سوی دیگر، تعصب و کورباطنی و خودمحوری را در آنان فزونی می‌بخشد، اگر ما بتوانیم مناسبات انسانی را به خصوص در سایه اخلاق و دین، و در قالب هنر توسعه دهیم، می‌توانیم امیدوار باشیم تا از پیامدهای منفی ملی‌گرایی افراطی جلوگیری کنیم.

بدین ترتیب، پژوهش بین رشته‌ای آن هم در حوزه جغرافیایی بین‌المللی یا منطقه‌ای، همیشه می‌تواند تقویت‌کننده مناسبات انسانی باشد. نویسنده در این کتاب می‌کوشد با ایجاد یک پل بین هنر، دین، تاریخ، سیاست و اقتصاد، ما را در جریان مناسبات دو منطقه بزرگ که هر کدام سهمی عظیم در تمدن اسلامی دارند بگذارد؛ ایران و اندلس. نمای کلی کتاب در جهت تحقق یک کار بین رشته‌ای در حوزه دین و هنر، میان دو نقطه مهم در شرق و غرب اسلام است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...