کتاب صوتی «جشن حنابندان» نوشته محمدحسین قدمی توسط موسسه سماوا منتشر شد.

جشن حنابندان محمدحسین قدمی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه مکتوب این‌کتاب که شامل گزارش‌هایی از جبهه‌های جنگ دفاع مقدس و حاشیه‌های میدان نبرد است، توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده بود که حالا نسخه صوتی آن با صدای ایوب آقاخانی تولید شده است.

«جشن حنابندان»‌ شامل دو گزارش از خاطرات عملیات‌های کربلای ۵ و بیت المقدس ۴ است. مطلب اول با ذوق و انگیزه فردی نوشته شده و گزارش دوم نیز که حوادثی را درباره بمباران شیمیایی حلبچه و ... شامل می‌شود، به سفارش سیدمرتضی آوینی برای مجموعه روایت فتح نوشته شده است.

نویسنده کتاب درباره چگونگی شکل گیری این اثر می‌گوید: «سال ۱۳۶۵ مسوول صفحه جبهه و جنگ روزنامه «صبح آزادگان» بودم. تشویق و ترغیب دوستان نویسنده، مرا وادار به نوشتن خاطرات و گزارش‌های مستمر کرد تا جایی که توسط این نوشته‌ها با شهید مرتضی آوینی آشنا شدم و به سفارش ایشان این مطالب در قالب کتاب «جشن حنابندان» در سال ۱۳۶۸ به چاپ اول رسید. کار را از خانه، مدرسه، مسجد و محل کار شروع کردیم. زندگی با آنان را در پادگان ها، رزم‌های شبانه، لحضات تنهایی و راهپیمایی‌های روزانه در سرما و سختی و در غم و شادی بررسی کردیم که حاصل کار در غالب کتاب جشن حنابندان آورده شده و از آن فیلم مستند ۴ قسمتی «دسته ایمان» تولید و در برنمامه‌های روایت فتح پخش شد.»

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...