هدف وحید بهرامی از نوشتن کتاب «فکر سیاسی در شاهنامه فردوسی»، کنکاش و تبیین یک اندیشه سیاسی واحد و کامل از تفکر سیاسی ایرانشهری در خلال داستان‌های شاهنامه است که می‌تواند ما را با روش های کشورداری و آیین حکومت‌داری متناسب با خلق و خوی جامعه ایرانی، که طی هزاران سال تکامل یافته، یاری رساند.

 وحید بهرامی «فکر سیاسی در شاهنامه فردوسی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، می‌توان از هزارتوی شاهنامه فردوسی به‌عنوان میراث‌دار سنت ایرانشهری، زوایای ناشناخته روح ایرانی و سرشت تاریخی و هویت اندیشه سیاسی ایرانیان را جست‌وجو کرد و متناسب با فرهنگ سیاسی ایران، فنونی عملی و واقع‌گرا برای کارآمدی هرچه بیشتر هنر حکومت‌داری ترسیم کنیم.

این کتاب نیز، کنکاش و تبیین یک اندیشه‌ سیاسی واحد و کامل از تفکر سیاسی ایرانشهری در خلال داستان‌های شاهنامه است که می‌تواند ما را با روش‌های کشورداری و آیین حکومت‌داری متناسب با خلق‌وخوی جامعه ایرانی، که طی هزاران سال تکامل‌یافته، یاری رساند، به‌خصوص در شرایط کنونی کشور ایران، این اندیشه بیش‌ازپیش برای کمک به ایران احساس می‌شود. به‌نوعی می‌توان هدف از نوشتن این کتاب را در نشان دادن لایه‌های ذهنی و عینی هویت اندیشه سیاسی ایرانشهری و راه رسم آن برای اداره کشور در شرایط کنونی دانست.

امروزه کشورهای شرقی و اسلامی از جمله ایران در حاشیه جریان علم سیاست جهانی قرارگرفته‌اند و تولید کردن علم بومی بر مبنای ماهیت و بافتارهای فرهنگی و سنتی در مرکز جهان بینی علمی آنان مشاهده نمی‌شود و به حاشیه رانده شده‌اند. این در حالی است که کشوری باستانی همچون ایران باسابقه تمدن سیاسی کهن و دارا بودن متون سیاسی بی‌شماری در ارتباط با شیوه حکومت داری از قبیل اندرزنامه‌ها، سیاست‌نامه‌ها، خدای نامه‌ها و... هنوز موفق نشده است سنت‌های سیاسی درخشان خود را به علت کم کاری پژوهشی در عرصه علم سیاست جهانی مطرح سازد.

در حالی که اگر هدف سیاست را فهم چگونگی سامان ساختارهای سیاسی، کسب مشروعیت، نحوه مهار قدرت و... بدانیم، همه این موارد به نحوی بسیار سیستمی و کارآمد در متون متقدم و متأخر ایرانیان، همچون شاهنامه فردوسی آمده است. در واقع به جرئت می‌توان گفت که شاهنامه فردوسی بدیهی‌ترین و نیز در عین حال دیرپای‌ترین عناصر سیاسی و شیوه‌های حکومت‌داری در ایران را همچون نگارستانی متحرک، موزه‌ای بر پا در تاریخ ایران نگاه داشته و درگذر تاریخ مصون و محفوظ مانده است.

بر همین اساس می توان از هزارتوی شاهنامه فردوسی به عنوان میراث دار سنت ایرانشهری، زوایای ناشناخته روح ایرانی و سرشت تاریخی و هویت اندیشه سیاسی ایرانیان را جست وجو کرد، و متناسب با فرهنگ سیاسی ایران، فنونی عملی و واقعگرا برای کارآمدی هرچه بیشتر هنر حکومت داری ترسیم کنیم. بر همین اساس هدف نویسنده از نوشتن این کتاب نیز، کنکاش و تبیین یک اندیشه سیاسی واحد و کامل از تفکر سیاسی ایرانشهری در خلال داستان‌های شاهنامه است که می‌تواند ما را با روش های کشورداری و آیین حکومت داری متناسب با خلق و خوی جامعه ایرانی، که طی هزاران سال تکامل یافته، یاری رساند، به خصوص در شرایط کنونی کشور ایران، این اندیشه بیش از پیش برای کمک به ایران احساس می شود. به نوعی می توان هدف از نوشتن این کتاب را در نشان دادن لایه‌های ذهنی و عینی هویت اندیشه سیاسی ایرانشهری و راه رسم آن برای اداره کشور در شرایط کنونی دانست.

در «مقدمه» این کتاب آمده است: «دغدغه اصلی شاهنامه‌ها، اندرزنامه‌ها و سیاست نامه‌ها ارائه راهکار و شیوه حفظ قدرت از طریق رعایت اصول و آداب ملک‌داری بود. در واقع آنان در پی کشف رفتار درست و مناسب در عرصه عمومی، به‌ویژه سیاست بودند و به بررسی‌ساز و کار آمریت و کشف بهترین روش حفظ و نگاه داشت قدرت می‌پرداختند. این نوع شاهنامه‌نویسی و ثبت اندیشه سیاسی مربوط به سلسله‌های گوناگون شاهنشاهی، ریشه در ایران باستان داشت و این جریان از زمان مادها آغاز شد و در دوره ساسانیان به کمال رسید. در این دوره با تدوین دوباره اوستا و سایر متون و نیز نقل و گسترش داستان‌های پهلوانی دوران پارتی ایران، کتاب‌های تاریخی بزرگی همانند خدای‌نامه فراهم آمد که منبع اصلی تاریخ کشور و شیوه کشورداری به شمار می‌رفت. حمله اعراب به ایران، تاریخ‌نگاری و شیوه کشورداری را دچار وقفه ساخت، اما در قرن چهارم هجری، خلفا در بغداد به دلیل ضعف در اندیشه سیاسی و ندانستن آیین کشورداری با زوال قدرت مواجه شدند.

در این دوران فردوسی در واکنش به این وضعیت با کمک از منابع بجای مانده از اندیشه سیاسی ایران باستان، تلاش کرد با نوشتن شاهنامه در قالبی از اندرزنامه با ظاهری از شعر و نظم، دوباره هویت اندیشه سیاسی ایران باستان را برای ترسیم سامان سیاسی نیک بازآفرینی کند. اما اگر بخواهیم به صورت جزئی و دقیق‌تر منبع و ریشه داستان‌های شاهنامه را بررسی کنیم باید بگوییم که شاهنامه ترجمه خدای‌نامه پهلوی است. خدا به معنی شاه و نامه و نامک به معنی کتاب است. خدای‌نامه پهلوی ظاهرا در دوره خسرو اول (انوشیروان) تدوین شده بود و شاید وقایع بعد از او را هم به خدای‌نامه می‌افزودند.

در مجموع آنچه نتیجه می‌گیریم شاهنامه فردوسی ماحد از منابع شفاهی و مکتوب کهن بجای مانده از دوران ایران باستان است، این امر به گونه‌ای است که خود فردوسی بارها با ابیات و گفتاری متفاوت بیان می‌کند که این اثری که به نظم در آورده است منبعی شفاهی و کتبی از هویت ملی ایرانیان است که هر قسمت آن در اختیار موبدان و پهلوانان و دهقانانی بوده که از سرتاسر ایران جمع آوری گشته است.»

کتاب «فکر سیاسی در شاهنامه فردوسی» اثر وحید بهرامی، در 170 صفحه و با قیمت 50 هزار تومان از سوی انتشارات قصیده‌سرا روانه بازار نشر شده است.

عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...