کتاب صوتی «هفت اورنگ» از مجموعه قصه های شیرین ایرانی که توسط جعفر ابراهیمی شاهد بازنویسی شده با گویندگی امیرعباس توفیقی صوتی و روانه بازار شد.

کتاب صوتی «هفت اورنگ» قصه جعفر ابراهیمی شاهد امیرعباس توفیقی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از آنا، جعفر ابراهیمی (شاهد) از نویسندگان طرح بازنویسی شاهکارهای ادبی در انتشارات سوره مهر، داستان‌های کتاب «هفت اورنگ» جامی را با زبان و فضایی طنز آلود برای مخاطب کودک و نوجوان بازنویسی کرده و در تازه‌ترین اقدام این ناشر کتاب صوتی آن با گویندگی امیرعباس توفیقی صوتی و روانه بازار شده است.

در این کتاب می‌خوانیم:

روباه گفت: عجله نکن. حالا می‌گویم چه طوری کمکت می‌کند! تو گفتی که وقتی خیلی خسته می‌شوی و از پا درمی‌آیی و زمین می‌خوری، صاحبت شلّاقت می‌زند و نمی‌گذارد که کمی استراحت کنی؛ درست است؟
شتر گفت: آری، درست است!
روباه گفت: حالا درسی به تو می‌دهم که اگر خوب آن را یاد بگیری، بعد از این بارت سبک می‌شود و این قدر عذاب نمی‌کشی! ولی باید خوب به حرف‌های من گوش کنی و هرچه که می‌گویم، خوب یاد بگیری و به آن عمل کنی. تو بعد از این، به جای آنکه در خشکی خسته بشوی و از پا درآیی و به زمین بیفتی، باید در وسط رودخانه از پای درآیی و توی آب بیفتی!

بشنوید:

این کتاب صوتی در ۲۹۰ دقیقه و قیمت ۱۵ هزار تومان توسط این انتشارات عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

صدام حسین بعد از ۲۴۰ روز در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۳ در مزرعه‌ای در تکریت با ۷۵۰ هزار دلار پول و دو اسلحه کمری دستگیر شد... جان نیکسون تحلیلگر ارشد سیا بود که سال‌های زیادی از زندگی خود را صرف مطالعه زندگی صدام کرده بود. او که تحصیلات خود را در زمینه تاریخ در دانشگاه جورج واشنگتن به پایان رسانده بود در دهه ۱۹۹۰ به استخدام آژانس اطلاعاتی آمریکا درآمد و علاقه‌اش به خاورمیانه باعث شد تا مسئول تحلیل اطلاعات مربوط به ایران و عراق شود... سه تریلیون دلار هزینه این جنگ شد ...
ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...