کتاب «روباه و ستاره» [Fox and the Starr] نوشته کورالی بیکفورد - اسمیت [Coralie Bickford-Smith] با ترجمه شهناز صاعلی منتشر شد.

روباه و ستاره» [Fox and the Starr]  کورالی بیکفورد - اسمیت [Coralie Bickford-Smith]

به گزارش کتاب نیوز به نقل ازایسنا، شهناز صاعلی با اعلام انتشار این کتاب در انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گفت: نویسنده و تصویرگر قصه «روباه و ستاره» خانم کورالی بیکفورد - اسمیت است و این کتاب با نام اصلی «The Fox & the Star» از ناشر انگلیسی آن یعنی کتاب‌های پنگوئن خریداری شده است.

او تصریح کرد: این داستان که کودکان را برای امیدواری و داشتن انگیزه و هدف در شرایط سخت آموزش داده و تشویق می‌کند، در گروه داستان‌های تخیلی و برای گروه سنی «نونگاه» یعنی کودکان و نوجوانان بالای ١٢ سال منتشر شده است.

در بخشی از کتاب «روباه و ستاره» می‌خوانیم:
«روزی روزگاری، روباهی در اعماق یک جنگل انبوه زندگی می‌کرد. تا آن‌جایی که به خاطر داشت تنها همدم او ستاره بود که شب‌ها راه‌های جنگل را برایش روشن می‌کرد، اما یکی از شب‌ها از ستاره خبری نشد و روباه باید خودش به تنهایی با تاریکی شب روبه‌رو می‌شد...»

شهناز صاعلی آثاری چون «ناله ماؤشان»، «قصه‌ی گرگ»، «سه جرم کیهانی»، «اسرار خانه‌ی کبوتران»، مجموعه هشت‌جلدی «ماجرایی‌ها» و... را در کارنامه تالیف و ترجمه خود دارد است.

[این کتاب پیش از این با ترجمه رضی هیرمندی منتشر شده بود.]

................ هر روز با کتاب ...............

ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...