رمان نوجوان «گمشدگان جزیره سرخ» نوشته جمال اکرمی توسط انتشارات ویژه نشر روانه بازار کتاب شد.

گمشدگان جزیره سرخ جمال اکرمی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، جمال اکرمی با اعلام خبر انتشار کتاب «گمشدگان جزیره سرخ» گفت: این کتاب درباره دو نوجوان هرمزی است که در جستجوی پری آبی در دریای جنوب سر از ماجراهایی در می‌آورند که با گم‌شدن دختران جزیره و قاچاق خاک سرخ هرمز ارتباط دارد.

وی افزود: رابطه عاطفی یکی از این نوجوانان به نام سلیم با دختری به نام مهتاو سبب می‌شود تا مهتاو نیز درگیر ماجرا شود. مهتاو همپای عبدی و سلیم در پی تلاش برای سردرآوردن از این راز به جستجو در دریا و ساحل می‌پردازد. رازی که سرانجام با کمک چندتن از جوانان جزیره گره‌گشایی می‌شود و سلیم در پی یافتن پدری که سال هاست ناپدید شده، بر‌می‌آید.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

لب‌های سلیم از هم باز شد اما صدایی از آن در نیامد. عبدی سرش را نزدیک دهان او برد.
- مرا جان‌به‌سر کردی بچه. چرا حرف نمی‌زنی؟
صدایی که از دهان سلیم شنیده شد، چندان فرقی با حرف‌های آدم دَم مرگ نداشت.
- یکی... یکی آنجا... کف دیریا... خوابیده!
رنگ از روی عبدی پرید. لرزشی آرام تن و جانش را پر کرد. سلیم به پهلو سر خم کرد و به سرفه افتاد. عبدی دست برد زیر سر او.
- چرا حرف بی‌راه می‌زنی سلیم جان؟ لابد می‌خواهی بگویی پریزاد بوده. خوب با دو چشم‌های خودت دیدی؟

این عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان پیش از این علاوه بر آثار متعدد در زمینه شعر، قصه، پژوهش، ترجمه و تصویرگری، رمان‌های «چهل تکه»، «دل به دریا»، «پسران آفتاب»، «بازگشت پروفسور زالزالک»، «غریبه و دریا»، «شب به خیر ترنا» و «ناهید ملکه‌ی سایه‌ها را برای گروه سنی نوجوان منتشر کرده بود.

انتشارات ویژه نشر، رمان «گمشدگان جزیره سرخ» را با شمارگان ١٠٠٠ جلد و قیمت ٣٨ هزار تومان در دسترس نوجوانان اهل ادبیات داستانی قرار داده است.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...