کتاب «عمارت پنج دری» اثر نیلوفر فرنام در انتشارات روهان منتشر شد.

عمارت پنج دری نیلوفر فرنام

به گزارش کتاب نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، این کتاب در ژانر اجتماعی، عاشقانه و جنایی نوشته شده است و رویداد‌های آن در دهه سی رخ می‌دهد. احساسی که مولف از آن در کتابش سخن می‌گوید که دیگر به روال معمول نیست؛ بلکه بازگشتی است که مولف برای به تصویرکشیدن دلهره‌ها و حوادث عجیب انتخاب کرده است.

این نویسنده پیش از این، کتاب‌های «زیر حصار محبت» و «همراز سایه‌ها» را منتشر کرده بود. وی یازده سال در رادیو و سیمای مرکز گیلان برای برنامه‌های کودک و نوجوان نویسندگی کرد. از وی سال ۱۳۸۳ در جشنواره مراکز صدا با عنوان نویسنده برتر حوزه کودک و نوجوان تقدیر شد.

داستان در خانه‌ای اشرافی به نام عمارت پنج‌دری آغاز می‌شود. پدر خانواده آقابزرگ فردی سرشناس و متمول است که چندین آبادی زیر تملک اوست و در عمارت پنج‌دری با خانواده‌اش زندگی می‌کند. تمام داستان از زبانِ ماه منیر دختر بزرگ خانواده بازگو می‌شود، امّا آرامش عمارت با حضور دختر جوانی به نام بهار دچار دستخوش اتفاقاتی عجیب و هیجان‌انگیز شده که کار به جنایت هم می‌کشد.

کتاب عمارت پنج‌دری بازگوکننده‌ی لحظات شیرین، عاشقانه و جنایی‌ست که درکنار هم با بازیگوشی‌های ماه منیر ساعت‌ها ذهن شما را درگیر می‌کند و مخاطب با مطالعه‌ی این اثر، خود را در دهه‌ی سی در عمارتی به‌نام عمارت پنج‌دری خواهد یافت.

کتاب بار دراماتیک خوبی دارد؛ در کنارش از عاشقانه‌هایی دلنشین حرف می‌زند که احساسات شخصیت‌ها را به خوبی نشان بدهد. نیلوفر فرنام در این اثر، دلهره و هیجان و احساسی پاک و عاشقانه را به مخاطب منتقل می‌کند و جهانی پُرهیاهو و زخمی را که بر روحِ شخصیت جراحت انداخته به تصویر می‌کشد.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

«از جلوی در بازِ سرسرا سرک می‌کشم. اتول میرزا و مش قربون با چند نفر دیگه مشغول چراغانی حیاط بودند. دور تا دور حیاط و حوضِ بزرگ خونه رو میز و صندلی چیده بودن و روی حوض رو هم پوشونده بودند و روش قالی انداخته بودند تا مطرب‌ها اون‌جا بشینند و همه بتونند اون‌ها رو خوب ببینن. نگام به آسمون می‌افته، با این که آبان ماهه، امّا آسمون صاف و آفتابی و نسبتا گرمه و این هم از شانس خوب مه‌سیماست و احتمالا امشب زیر آسمون پُر ستاره و سوسوی چراغ‌های رنگی عروسی مه‌سیما یکی از خاطره‌انگیزترین شب‌های زندگی‌مون می‌شه.»

................ هر روز با کتاب ...............

صدام حسین بعد از ۲۴۰ روز در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۳ در مزرعه‌ای در تکریت با ۷۵۰ هزار دلار پول و دو اسلحه کمری دستگیر شد... جان نیکسون تحلیلگر ارشد سیا بود که سال‌های زیادی از زندگی خود را صرف مطالعه زندگی صدام کرده بود. او که تحصیلات خود را در زمینه تاریخ در دانشگاه جورج واشنگتن به پایان رسانده بود در دهه ۱۹۹۰ به استخدام آژانس اطلاعاتی آمریکا درآمد و علاقه‌اش به خاورمیانه باعث شد تا مسئول تحلیل اطلاعات مربوط به ایران و عراق شود... سه تریلیون دلار هزینه این جنگ شد ...
ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...