نشان‌های «لاک‌پشت پرنده» به کتاب‌های «دوتوک؛ عروسک کوچک بلوچی»، «هفت جاویدان» و «پسر اقیانوس» رسید.

مرجان فولادوند هفت جاویدان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، مراسم سیزدهمین دوره‌ اهدای نشان طلایی و نقره‌ای «لاک‌پشت پرنده» روز گذشته (سه‌شنبه، ۲۶ فروردین) در شهر کتاب برگزار شد و گروه داوران به دلیل پرداخت خلاقانه، زبان جاندار و گیرا و مواجهه‌ هنرمندانه با اسطوره‌های ایرانی متناسب با نیازهای این روزگار نشان نقره‌ای لاک‌پشت پرنده را به مرجان فولادوند، نویسنده‌ مجموعه‌ «هفت جاویدان» از نشر هوپا اهدا کرد.

گروه داوران سیزدهمین دوره‌ اهدای نشان طلایی و نقره‌ای «لاک‌پشت پرنده» همچنین به دلیل ارائه‌ روایتی تأثیرگذار از هنر محلی، و گشودن امکان‌های توسعه‌ جامعه‌محور با زبان و نگاهی ادبی و کودکانه نشان نقره‌ای لاک‌پشت پرنده را به زهره پریرخ نویسنده، لوح تقدیر را به افسانه احسانی پژوهشگر و هاله قربانی تصویرگر کتاب «دوتوک؛ عروسک کوچک بلوچی» از انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اهدا کرد.

از سوی دیگر، گروه داوران به دلیل ارائه فضاسازی هنرمندانه، توجه به مصائب گوشه‌ای از ایران عزیز و مواجهه‌ هنرمندانه با رنج‌های مردم و تصویرهای درخشان از جغرافیای ایران، نشان نقره‌ای لاک‌پشت پرنده را به مهدی رجبی نویسنده و لوح تقدیر را به هاله‌ قربانی تصویرگر کتاب «پسر اقیانوس» از نشر افق (کتاب‌های فندق) اهدا کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...