کودتای 28 مرداد 32 تاثیر ماندگاری بر ادبیات معاصر فارسی گذاشت که تا به امروز نیز می‌توان اثرات آن را دید. «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد» اثر تحسین‌شده شهرام رحیمیان، را شاید بتوان از معدود رمان‌‌هایی با محوریت کودتای 28 مرداد دانست که پس از انقلاب (1380، نشر نیلوفر) منتشر شد، اما از سال 83 به محاق رفت؛ رمانی با رویکردی روانشناختی که به تأثیرات این رخداد بر جامعه متمرکز است و با نقب به تلاطمات ذهنی و چالش‌های درونیِ قهرمان داستان، به واکاوی اوضاع روحی و اجتماعی مردم ایران حول و پس از این واقعه‌ تاریخی می‌پردازد.

دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد شهرام رحیمیان

درواقع تجارب تلخ شخصیت اصلی رمان را می‌توان نمونه‌ای از تلخکامی‌های گسترده‌ اجتماع آن‌ روز ایران به‌شمار آورد. کابوس‌ها، هراسها، تردیدها و عصیان‌هایی که هم دکتر نونِ این قصه را در خود فرو برده و هم جامعه‌ای را به کامِ سرخوردگیِ محض کشانده است.

نظرگاه روایت مدام در نوسان میان دو گونه ذهنیت متفاوت است؛ اولی ‌خود را قربانی شرایط موجود می‌بیند و دیگری خویش را خیانتکار می‌پندارد. این دوپارگی از فروپاشی روانی شخصیت کلیدی داستان حکایت می‌کند که تاب تحمل آن‌چه کودتا پیش رویش گذاشته ندارد. دکتر نون که از نزدیکان دکتر مصدق و از افراد مؤثر در روی کارآمدن اوست، در جریان کودتا دستگیر می‌شود و در زندان تحت فشار قرار می‌گیرد تا مصاحبه‌ای علیه مصدق انجام دهد. پس از سه‌ماه تنش و شکنجه‌ مدام، او که با ارادتی عمیق قول وفاداری به مصدق داده، حاضر به مصاحبه نمی‌شود. هرچند درنهایت با شنیدن صدای ضجه‌ زنش که بیم آن می‌رود مورد تعرض قرار گیرد، از پا درمی‌آید و به مصاحبه تن می‌دهد؛ از این نقطه به بعد است که کابوس‌ها در زندگی او سربرمی‌آورند.

مماشات دکتر نون، در نقطه‌ مقابل مقاومت دکتر فاطمی قرار داده می‌شود؛ قیاسی که زمینه‌ساز سرشکستگی و احساس‌گناه قهرمان داستان را فراهم می‌آورد. او با حاکمیت همراهی کرده تا زن محبوبش را نجات دهد و حالا لحظه‌ای از سرزنش و محاکمه‌ خود دست برنمی‌دارد. شبح مصدق همواره با اوست و بی‌کفایتی‌اش را در انجام رسالت اجتماعی‌اش خاطرنشان می‌کند. درعین‌حال با این پرسش نیز دست‌وپنجه نرم می‌کند که اگر مقاومت می‌کرد چه بلایی بر سر زنش می‌آمد؟

دکتر نون پس از 28مرداد دیگر هرگز روی زندگی عادی را نمی‌بیند. او نمادی تمام‌عیار از خسران و یأس جامعه‌ی برآمده از کودتا است و سنگینیِ بارِ این شکست را تنها با پناه‌بردن به الکل بر خود هموار می‌کند. این زخم حتی با نامه‌ مصدق که کودتا را شرایط خاص و عمل دکتر نون را جسورانه توصیف کرده، بهبود نمی‌یابد. تلاش‌های ملک‌تاج، همسر دکتر نون نیز برای بازگرداندنش به رویه‌ معمول زندگی به جایی نمی‌رسد. این سطح از حمایت‌گری، وضعیت ذهنی دکتر نون را حتی بغرنج‌تر می‌کند. ملک‌تاج برای او تجسم وفاداری است و حضور وفادارانه‌اش، یادآور همان عهدی است که با مصدق بسته و به آن پایبند نمانده است.

آنچه بن‌مایه‌ کلیدی رمان را در سایه‌ انعکاس وقایع کودتا و توفان پس از آن می‌سازد، تصمیم‌گیری در برهه‌ای تاریخی است. قهرمان داستان در تبیین این مسأله از معنای تحت‌اللفظی «تصمیم» بهره می‌گیرد و معنای «کرشدن» را از آن بیرون می‌کشد. کرشدنی که انسان در آن هزینه‌ها و عواقب هر تصمیمی را می‌پذیرد و هیچ صدایی او را مرعوب و متزلزل نمی‌کند. از این منظر، تردید مسأله‌ اصلی جامعه‌ای است که بزنگاه کودتای 28مرداد 32 را از سر می‌گذراند. جامعه‌ای که در مقاطع حساس تاریخی‌اش، قادر به اتخاذ موضعی قاطع و صریح نباشد، ناگزیر در بهت، ناامیدی و خشم فرومی‌رود و دکتر نون تصویری تمام‌نما از فروافتادن در این چرخه‌ معیوب است.

سازندگی

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...