تألیف کتاب پژوهشی "13 چهره شعر معاصر" تمام شد و به زودی توسط انتشارات نگاه منتشر می‌شود.

داریوش معمار نویسنده، شاعر و منتقد ادبی در گفتگو با مهر از تحویل این اثر پژوهشی به ناشر خبر داد و گفت: مراحل آماده‌سازی کتاب "13 چهره شعر معاصر" تمام شد و آن را به ناشر (موسسه انتشاراتی نگاه) تحویل دادم.

وی با اشاره به موضوع و محتوای کتاب اخیر افزود: در این کتاب 280 صفحه‌ای آثار شعری 13 چهره‌ مشهور شعر معاصر ایران عمدتاً از دیدگاه ساختاری و محتوایی و در قالب مقاله‌هایی نسبتاً مشروح مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.

معمار اضافه کرد: نیما یوشیج، احمد شاملو، مهدی اخوان‌ثالث، نصرت رحمانی، فروغ فرخزاد، منوچهر آتشی، یدالله رویایی، احمدرضا احمدی، سیدعلی صالحی، رضا براهنی، شمس لنگرودی، علی باباچاهی و حسین منزوی شاعرانی را تشکیل می‌دهند که در این کتاب شعرشان مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.

این پژوهشگر ادبی همچنین از اتمام کار پژوهشی مشترکش با لیلا شامانی روی کتاب "جریان شناسی شعر نو فارسی" خبر داد و گفت: کارهای تحقیقی و استخراج و تحلیل اطلاعات این پژوهش در پنج فصل به پایان رسیده و الان در مرحله تالیف است که این کار هم تا پایان آذر تمام می‌شود.

وی با اشاره به موضوع این کتاب هم افزود: در این اثر پژوهشی هم تمامی جریان‌های فعال و غیرفعال حوزه شعر معاصر از اواخر دهه 50 تا اواسط دهه 80 کتاب، چهره‌ای شاخص آنها و میزان تاثیرگذاری‌شان بر شعر شاعران بعد از خود، عناوینی که برای این جریانها انتخاب شده و جریان‌سازی‌هایی که صورت گرفته، مورد بررسی قرار گرفته است.

معمار اضافه کرد: حجم این کتاب به احتمال زیاد 300 تا 350 صفحه خواهد بود البته هنوز ناشری برای آن انتخاب نکرده‌ام و به محض پایان کار تالیف آن را به دست چاپ می‌دهم.

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...