برگ برگ | شرق


شبکه‌های اجتماعی حالا دیگر به وضوح مهم‌ترین بازیگر جنبش‌ها و اعتراضات اجتماعی هستند. مانوئل کاستلز [Manuel Castells] در کتاب «شبکه‌های خشم و امید» [Networks of outrage and hope : social movements in the Internet Age] چارچوب نظری جدیدی از روابط جامعه و دولت در عصر اینترنت ارائه و آن را در سه مرحله صورت‌بندی می‌کند که با شبکه‌بندی ذهن آغاز می‌شود، با معناسازی ادامه یافته و در نهایت قدرت را به چالش می‌کشد.

مانوئل کاستلز [Manuel Castells] شبکه‌های خشم و امید» [Networks of outrage and hope : social movements in the Internet Age]

وی با این گزاره مقدماتی شروع می‌کند که روابط قدرت سازنده جامعه است؛ زیرا صاحبان قدرت نهادهای جامعه را بر اساس ارزش‌ها و منافع خود می‌سازند. اما هرجا که قدرت وجود دارد ضدقدرت هم وجود دارد و آن عبارت است از ظرفیت کنشگران اجتماعی برای به‌چالش‌کشیدن قدرت جای‌گرفته در نهادهای جامعه به‌منظور درخواست نمایندگی ارزش‌ها و منافع خودشان.

بنابراین شبکه‌های ارتباطی منبع مسلم قدرت‌سازی هستند و به همین دلیل است که جنگ قدرت بنیادین نبرد برای ساخت معنا در ذهن مردم است.

کاستلز برای تحلیل کنش فردی و جمعی در آنها از نظریات عصب-روان‌شناسان بهره می‌گیرد. در سطح فردی، جنبش‌های اجتماعی جنبش‌هایی هیجانی هستند. بر اساس نظریه هوش هیجانی، ترس و اشتیاق بیش از سایر احساسات به بسیج اجتماعی و رفتار سیاسی مرتبط می‌شوند. ترس، اضطراب را برمی‌انگیزاند که باعث اجتناب از خطر می‌شود. در عین حال ترس از طریق به‌اشتراک‌گذاری و همدلی با دیگران در یک فرایند کنش ارتباطی مغلوب می‌شود. اگر افراد زیادی احساس نادیده‌گرفته‌شدن یا بد‌نمایندگی‌شدن داشته باشند، این آمادگی را دارند که به محض غلبه بر ترس خود، عصبانیتشان را به کنش تبدیل کنند.

این ابراز افراطی خشم هنگامی رخ می‌دهد که آنها درمی‌یابند یک رویداد غیرقابل تحمل بر کسی که آنها او را از خود می‌دانند و با او یکسان‌انگاری می‌کنند، تحمیل شده است. این یکسان‌انگاری از طریق اشتراک‌گذاری احساسات در شکلی از با‌هم‌بودن در فرایند ارتباط، بهتر به دست می‌آید. بنابراین شرط مهم برای اینکه تجربیات فردی به هم متصل شوند و یک جنبش تشکیل دهند، وجود یک فرایند ارتباطی است.

کتاب هم‌زمان و اندکی پس از بروز جنبش‌هایی در شمال و جنوب، یعنی تونس و ایسلند نوشته شده است. جنبش‌هایی که به سرعت به بسیاری از کشورهای عربی، اسپانیا، یونان، پرتغال، ایتالیا، بریتانیا و آمریکا تسری یافت. کاستلز با ارائه فرضیه‌هایی درباره رابطه متقابل فرهنگ، نهادها و جنبش‌ها، می‌پرسد چگونه جنبش‌هایی در کشورهایی این‌گونه بی‌ارتباط به‌هم شکل می‌گیرد؟ تونس و ایسلند چه وجه مشترکی دارند؟ هیچ چیز. با وجود این، شورش‌های سیاسی که در سال‌های 2009 تا 2011 نهادهای حکمرانی این دو کشور را دگرگون کردند، تبدیل به نقطه ارجاعی شده‌اند که نظم سیاسی جهان عرب را به لرزه درآوردند و نهادهای سیاسی را در اروپا و آمریکا به چالش کشیدند.

پرسش این است که آن ریسمان مشترک که تجربه شورش‌های مردم را علی‌رغم گوناگونی شدید زمینه‌های فرهنگی، اقتصادی و نهادی در ذهن آنها به هم متصل کرد، چه می‌تواند باشد؟ احساس قدرتمندی آنها.

این احساس زاییده‌ نفرت آنها از طبقه سیاسی‌شان بود؛ او تصریح می‌کند فیس‌بوک و توییتر علت این انقلاب‌ها نبودند، اما نمی‌توان این واقعیت مهم را نادیده گرفت که کاربردهای دقیق و راهبردی رسانه‌های دیجیتال برای شبکه‌بندی مردم منطقه در کنار شبکه حمایت بین‌المللی فعالان را به روش‌های نوینی مجهز کرد که منجر به برخی از بزرگ‌ترین اعتراضات این دهه در خاورمیانه، لغو موقت حصر غزه از طرف مصر و یک سلسله جنبش‌های مردمی شد که به حکومت مبارک و بن‌علی پایان دادند.

از نگاه کاستلز همه این جنبش‌ها دارای ساختار مرکززدایی‌شده و شبکه‌ای، هم‌زمان محلی و بین‌المللی، خودجوش، خودتأمل‌گر، بدون برنامه و معمولا بی‌سر هستند. ویژگی اخیر نه به دلیل فقدان آرزومندی راهبران بلکه به دلیل بی‌اعتمادی خودجوش و عمیق بیشتر مشارکت‌کنندگان نسبت به هرگونه نمایندگی و تفویض قدرت به‌ویژه پس از احساس مورد بازیچه واقع‌شدن از سوی نمایندگان سیاسی در تجربیات پیشین ایجاد شده است. کاستلز در عین حال آنها را جنبش‌هایی بی‌خشونت می‌داند که هدفشان تغییر ارزش‌های جامعه است و می‌نویسد: از آنجا که هدف همه جنبش‌های اجتماعی جدید این است از سوی کل جامعه سخن بگویند، بسیار مهم است که مشروعیت خود را با کنار هم گذاشتن ماهیت صلح‌آمیز خود و خشونت جریان مقابل حفظ کنند.

کتاب «شبکه‌های خشم و امید» در سال 2012 توسط مانوئل کاستلز تألیف شده است. کاستلز که بسیاری او را مهم‌ترین متفکر اجتماعی عصر خودش می‌دانند، با نگاهی میان‌رشته‌ای بیش از 22 کتاب مهم در حوزه ارتباطات تألیف کرده است و بر اساس شاخص پایگاه اطلاعاتی ارجاعات در حوزه علوم اجتماعی، در سال‌های 2000 تا 2017 در علوم ارتباطات رتبه اول در میزان ارجاعات را به دست آورده است. این کتاب در سال 1393 توسط مجتبی قلی‌پور به شیوه‌ای رسا و روان به فارسی ترجمه و توسط نشر مرکز منتشر شده است. چاپ هشتم این کتاب در آبان 1401 و با قیمت 115 هزار تومان عرضه شده است.

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...