مجله «جهان کتاب»‌ برای فصل تابستان ۱۴۰۰ منتشر شد و روی پیشخوان مطبوعات آمد.

جهان کتاب 386 387 388

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نشریه «جهان کتاب» ویژه ماه‌های تیر تا شهریور ۱۴۰۰ به‌تازگی منتشر شده و روی پیشخوان مطبوعات آمده است. این‌شماره، عناوین شماره‌های ۳۸۶ تا ۳۸۸ این‌نشریه را در بر می‌گیرد.

«دنیای پرامید» نوشته پرویز دوائی، سرآغاز مطالب این‌شماره از مجله مذکور است. سپس «آب زنگی و سیف‌القلم» نوشته سیروس پرهام و «فیس‌بوکِ رفتگان» نوشته احمد اخوت منتشر شده‌اند.

داستان‌های «نامه عذرخواهی» نوشته ماریا رِوا با ترجمه مژده دقیقی، «نیم‌دقیقه خاموشی» نوشته موریس برینگ با ترجمه پرتو شریعتمداری، در کنار مقالات معرفی کتاب‌های «برآمدن ژانر خلقیات در ایران»، «برخی مکاتبات استاد جلال‌الدین آشتیانی با استاد دکتر احمد مهدوی دامغانی»، «زندگی‌نامه سیاسی طلعت پاشا»، «شکسپیر، ایران و شرق»، «هفت‌ناخدا»، «سَبَّت»، «بعد از مولانا و کنسرتو برای فلوت»، «طَنَف»، «گلشن بیرنگ؛ دیوان میرزامحمدامین محمدی بیگ لاهوری» و «از بادکوبه و چیزهای دیگر»، هم چاپ شده‌اند.

در ادامه مقاله‌های «ویرایش ادبی و ریطوریقا» نوشته عبدالحسین آذرنگ،‌ «کتاب‌درمانی و توانایی‌های ناشناخته خواندن» به‌قلم نسیم وهابی، «از ناصرخسرو قبادیانی تا پیرایه یغمایی (شناختی از یازده شعر خطابی در زبان فارسی)»‌ نوشته کامیار عابدی و «نقد ادبی ژورنالیستی» از ایرج پارسی‌نژاد منتشر شده‌اند. «ملاحظاتی درباره فرم ادبی» نوشته آرش اخوت، «گناهکار نخستین قلب تیره گراهام گرین» از جوان آکوچلا با ترجمه سعید پزشک هم از دیگر مطالب این‌شماره جهان کتاب هستند.

شعر «باغ تابستانی» از لوئیز گلِک با ترجمه پیام شمس‌الدینی و سپس بخش «هزار و یک داستان» برای معرفی آثار داستانی بازار نشر کشور هم با دو بخش «معرفی کوتاه» و «تازه‌های بازار کتاب» همراه شده و مطالب پایانی «جهان کتاب» شهریور را تشکیل می‌دهند.

این‌مجله با ۸۰ صفحه و قیمت ۶۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...