4عنوان اول مجموعه «کتاب‌های طلایی» که طی سال‌های دهه ۴۰ برای کودکان چاپ شده بودند، دوباره توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شدند.

به گزارش مهر، محمدرضا جعفری [مدیرعامل فعلی نشر نو] در دهه ۴۰ به‌عنوان مترجم، کتاب‌های طلایی را برای گروه سنی نوجوان ترجمه کرد که در داستان‌هایش، مطالب آموزنده درباره زندگی نهفته بود. حالا پس از گذشت بیش از ۵۰ سال، این‌کتاب‌ها دوباره چاپ شده‌اند. جعفری پس از آموختن زبان انگلیسی، داستان‌های «کتاب‌های طلایی» را ترجمه کرد و در توضیح درباره این‌کتاب‌ها می‌گوید نظیر برخی از این‌قصه، بین قصه‌های ایرانی هم دیده می‌شود و نویسندگان قصه‌ها، انشای خود را با معلومات کودکان در سنین مختلف منطبق کرده‌اند.

مقدمه و توضیحی که جعفری برای این‌مجموعه نوشته مربوط به فروردین سال ۴۲ است که در نسخه بازچاپ این‌مجموعه هم چاپ شده است. مجموعه کتاب‌های طلایی بناست ۶۶ عنوان قصه را در بر بگیرد.

اولین‌عنوان این‌مجموعه «اردک سحرآمیز» است که ۴ قصه «اردک سحرآمیز»، «گربه چکمه‌پوش»، «هفت کوتوله» و «مار و لاک‌پشت» را شامل می‌شود.

این‌کتاب با ۳۲ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۲ هزار تومان منتشر شده است.

دومین کتاب مجموعه «کتاب‌های طلایی» هم «کفش بلورین» است که ۴ قصه «کفش بلورین»، «ملکه سرزمین برف‌ها»، «مردی برای پادشاهی» و «روباه موش‌مرده» را در بر می‌گیرد و با ۴۰ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۲ هزار تومان به چاپ رسیده است.

«نهنگ سفید» یا همان «موبی‌دیک» سومین کتاب مجموعه مورداشاره است که نسخه خلاصه‌شده رمان «موبی‌دیک» نوشته معروف هرمان ملویل را در برمی‌گیرد که درباره نهنگ سفیدی به همین نام و سودای شکارش توسط ناخدایی جاه‌طلب به‌اسم اَهب است. داستان «موبی‌دیک» از زبان پسر جوانی به نام اسماعیل روایت می‌شود که یکی از خدمه کشتی شکار نهنگ ناخدا اهب بوده است.

این‌کتاب هم با ۴۰ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۲ هزار تومان به چاپ رسیده است.

چهارمین‌کتاب مجموعه «کتاب‌های طلایی» هم «فندق‌شکن» نام دارد که ۵ قصه کوتاه را با نام‌های «فندق‌شکن»، «آقاخرگوشه و آقاگرگه»، «ریش‌آبی»، «ابونُواس» و «اردک و خرگوش» را شامل می‌شود.

در قسمتی از داستان «ابونواس» از این‌کتاب می‌خوانیم:

ابونواس جواب داد: «پشتم خم شده بود، به همین خاطر نزد پادشاه رفتم و پرسیدم که پادشاها، من چطور می‌توانم پشتم را راست کنم؟ پادشاه گفت که به خدمتکارانم دستور می‌دهم تا تو را تا گردن در خاک فرو کنند، به‌طوری که فقط سرت دیده شود. روز بعد پشتت راست خواهد شد!»

پیرمرد ثروتمند گفت: «پشت من هم خمیده است. خدمتکاران من تو را از گودال بیرون می‌آورند و اگر پشتت راست شده بود، من هم همین‌کار را می‌کنم.»

ابونواس گفت: «اگر من با پشت راست از این گودال بیرون آمدم و تو به جای من در گودال رفتی، آیا به من پول می‌دهی؟»

مرد گفت: «البته که می‌دهم! اگر پشتت صاف شده باشد و بگذاری من به داخل این گودال بروم، یک کیسه طلا به تو می‌دهم!»

این‌کتاب هم با ۳۲ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۲ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...