نوجوانان علاقه‌مند به ادبیات وحشت می‌توانند رمان «کلاغ سفید» [White crow] نوشته مارکوس سجویک [Marcus Sedgwick] را بخوانند.

کلاغ سفید» [White crow] مارکوس سجویک [Marcus Sedgwick]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، «کلاغ سفید» نوشته مارکوس سجویک سی‌ونهمین جلد از مجموعه رمان نوجوان نشر پیدایش است که با ترجمه شوکا کریمی در ژانر وحشت برای نوجوانان بالای 16 سال منتشر شده است.

مارکوس سجویک، زاده 8 آپریل 1968، تصویرساز، موزیسین و نویسنده‌ای انگلیسی است. سجویک قبل از تبدیل شدن به نویسنده‌ای تمام وقت، در یک کتاب فروشی مخصوص کتاب‌های کودک کار می‌کرد. او تا به حال چندین کتاب تصویری کودک نوشته و مجموعه‌ای از داستان‌های اساطیری و قصه‌های قومیتی برای مخاطبین بزرگسال را تصویرسازی کرده است. «کلاغ سفید» یازدهمین کتاب سجویک است که در سال 2010 از سوی انتشارات اوریون منتشر شده است.

سجویک در «کلاغ سفید» داستان دختری به نام ربه‌کا را بیان می‌کند که به همراه پدرش از لندن فرار می‌کند و به شهر کوچک و دور افتاده‌ای به اسم وینترفولد پناه می‌برد. شهری که هر سال قسمتی از آن درون دریا فرو می‌رود و شاید تا یک قرن دیگر چیزی از آن باقی نماند. ربه‌کا در آنجا با فره‌لیت دوست می‌شود. مادر فره‌لیت در آسایشگاه روانی بستری شده و مرده. و پدرش نیز او را ترک کرده است. سوال بزرگی ذهن فره‌لیت را درگیر کرده. او این سوال را با ربه‌‌کا درمیان می‌گذارد؛ آیا بعد از مرگ زندگی هست؟ رفتار و افکار فره‌لیت ربه‌کا را به وحشت می‌اندازد. دوستی این‌دو پر از حادثه‌های عجیب‌وغریب و وحشتناک است.

بخشی از داستان چنین است:
«هرکسی می‌توانست جای او باشد. هر دختر دیگری که آن تابستان پایش را در وینترفولد می‌گذاشت، می‌توانست جای او باشد.
جمله عجیبی است؛ نه؟
به هر حال به گوش من که عجیب می‌رسد.
تابستان در وینترفولد.
با چنین اسمی، چطور ممکن است اینجا فصلی غیر از زمستان هم بیاید؟ اما در هر صورت فرقی هم ندارد چه وقتی از سال باشد، وینترفولد آغوش سردی دارد، و مثل برف‌های زمستان به سادگی هم رهایت نمی‌کند. اینجا زمانی شهری کامل بود، نه فقط مشتی خانه. شهری با دوازه کلیسا و هزاران شهروند، چند دوجین خیابان و یک بندر پرکار. و بعد دریا آن را بلعید...»

نشر پیدایش، کتاب «کلاغ سفید» را در 320 صفحه با شمارگان 500 نسخه و قیمت 64 هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...